سایر منابع:
سایر خبرها
روایت خواندنی از معروف ترین پاتوق ها
خودش یکی از افراد بوده که در اوج ناامیدی پایش به اینجا باز می شود. هفت چنار برای او هم کلاس بوده، هم کار و هم جایی برای درددل های مشترک آدم هایی که اینجا می آمدند، اکثراً از دوران مصرف خود خسته بودند و دنبال راهی بودند که به جای افسردگی مثل آدم های دیگر زندگی کنند. من خودم یکی از آدم ها بودم. وقتی ده سال پیش وارد این مجموعه شدم، تازه ترک کرده بودم. قبل از آن حدود ده سال بود که شدید مواد مخدر مصرف می ...
آدمکشی در هواخواهی از دوست +عکس
خاطر حضور افراد معتاد و خلافکار به مرد مستاجر تذکر داد که دوست او که افشین نام داشت، به هواخواهی از مستاجر پرداخت. مستاجر و دوستش با پسرم درگیر شدند که با بالا گرفتن این درگیری، افشین با چاقو برادرم را زخمی کرد و متواری شد. بعد هم برادرم را با خودروی مستاجرمان به بیمارستان منتقل کردیم که او فوت کرد. متهم تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و مدتی بعد دستگیر شد و به قتل مرد جوان اعتراف کرد. پرونده متهم با صدور جلب به دادرسی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد تا او بزودی محاکمه شود . ...
زمانی که به محل کار دوست دخترم رفتم او با مدیر کارگاه تنها بود / ازحرفی که مریم به من زد بسیار عصبانی شدم
بازداشت به سر می برد. بررسی اوراق پرونده نشان می دهد که متهم گناهکار است و برایش درخواست صدور حکم شایسته دارم. بعد از آن مهرداد وقتی در جایگاه ایستاد، اتهام خود را قبول کرد و گفت: دو سال قبل از حادثه یکی از دوستانم شماره مریم را به من داد و رابطه ما به صورت تلفنی شروع شد. مریم گفته بود هپاتیت دارد. کمی که رابطه ما ادامه پیدا کرد، دلم به حالش سوخت و زمانی که به خودم آمدم به او علاقه مند شده ...
جنایت هولناک به خاطر دختر مورد علاقه +عکس
ولنجک رفتیم و مقتول با خودروی پژو 207 خود به دنبال ما آمد. در مسیر من و سینا مشروب خوردیم، اما مقتول به خاطر این که راننده بود، نخورد. بعد هم مواد کشیدیم. مرد جوان از من پرسید چرا ناراحتی؟ که سعید در پاسخ گفت به خاطر این که می خواهد ازدواج کند. وی ادامه داد: مقتول وقتی فهمید می خواهم با چه کسی ازدواج کنم، شروع به بد گفتن در مورد دختر مورد علاقه ام کرد. بر سر این موضوع درگیر شدیم و با ...
محاکمه پسر جوان به اتهام قتل عمه
برادرزاده ام وارد خانه شد. وی با خواهر سالخورده ام درگیر شد و ابتدا ضربه ای با مشت به او زد و بعد خواهرم را به سمت دیوار هول داد که او بیهوش شد. وی را به بیمارستان منتقل کردم که با گذشت 40 روز خواهرم در بیمارستان فوت کرد. با طرح این شکایت، تحقیقات برای دستگیری برادرزاده مقتول آغاز شد. او چند روز بعد دستگیر و در بازجویی اعتراف کرد که فقط با عمه اش درگیری لفظی داشته و او را به قتل نرسانده است ...
مرگ مشکوک زن جوان پس از خرید نان
ادامه گفت: مدتی قبل متوجه شدم که همسرم یک بیماری ارثی به نام آنژیو ادم دارد که خانواده اش از من پنهان کرده بودند. روز حادثه من به خاطر امتحانی که داشتم در خانه ماندم تا درس بخوانم و صبح زود همسرم برای خرید نان از خانه بیرون رفت و ساعتی بعد در حالی که من صبحانه را آماده کرده بودم، به خانه برگشت. شهربانو وقتی وارد خانه شد، گفت حالم بد است و به اتاقش رفت و خوابید. چند ساعتی گذشت، اما او بیدار نشد تا ...
دیه 600 میلیونی برای نجات از اعدام +عکس
به گزارش جام جم ، چهارم تیر سال 87 ماموران کلانتری 106 نامجو در جریان درگیری میان چند مرد جوان در خیابان گرجانی تهران قرار گرفتند. ماموران با حضور در آنجا مشاهده کردند که مردی زخمی شده و عامل درگیری به نام مهدی متواری شده است. مرد میانسال به بیمارستان منتقل شد اما به دلیل شدت خونریزی فوت کرد. مهدی چند روز پس از قتل دستگیر شد. متهم به قتل به افسر بازجو گفت: مقتول خواستگار خواهرم بود ...
جوان غیرتی، پسری را که با خواهرش رابطه عاشقانه داشت، کشت
همین دلیل هم ناراحت شدم و مقابل خانه بابک رفتم تا به او اعتراض کنم و بگویم چرا این کار را کرده است. بابک را صدا زدم و با هم درگیری لفظی پیدا کردیم. با بالارفتن صدای ما بود که چند نفر از اعضای خانواده اش بیرون آمدند و دعوا شروع شد و بابک من را زد؛ برای اینکه بتوانم از خودم دفاع کنم، با چاقو یک ضربه به او زدم. متهم درباره اینکه چاقو را از کجا آورده و چرا برای دعوا با خود چاقو برده بود، گفت ...
عضو فراری باند خوفناک با شلیک پلیس زمینگیر شد +عکس
به اداره دهم پلیس آگاهی تهران فراخوانده شدند. با تحقیق از آنها مشخص شد مقتول که خود نیز سابقه دار بوده به دختر یک مرد شرور و سابقه دار که همراه پسرانش باندی به نام خوفناک را اداره می کردند علاقه مند شده و به خواستگاری او رفته که این خانواده با او درگیر شده و با این وصلت مخالفت کرده اند. شب حادثه نیز با آنها ملاقات داشته و توسط همین خانواده به قتل رسیده است. جست وجوها ادامه داشت تا این که ...
کسی برای پول جانش را وسط معرکه جنگ نمی برد/ پدر و همسر شهیدم جزو قهرمانان زندگی ام هستند
بعد از شهادت او رفتم. چه حال و هوایی داشت برایتان هربار؟ اولین بار که رفتم با همسرم ودوستان و بچه های هیات رفتیم و سال تحویل در شلمچه بودیم. پدرم در شلمچه شهید شدند و وقتی رسیدیم من از جمع جدا شدم چون اولین بار بود می رفتم و دوست داشتم تنها باشم. بی هدف راه می رفتم و محمد خیلی دنبالم آمد و از من عکس می گرفت.او گفت راه برو و هرجا دلت گفت بنشین. نزدیکی های مرز بود که نشستم.اردوهای راهیان ...
مشاجره دو خواهر در شهرستان آوج منجر به قتل شد
به بزه انتسابی اعتراف و علت قتل را اختلافات قبلی و مشاجره لفظی عنوان کرد. رئیس پلیس آگاهی استان قزوین افزود: قاتل در شب حادثه با بالا گرفتن درگیری لفظی و شدت عصبانیت با ضربه ای که به وسیله ماهی تابه بر سر مقتول می کوبد با وارد کردن ضربه کارد آشپزخانه از پشت به پهلوی خواهرش منجر به مرگ وی می شود. مرادی بیان کرد: جسد دختر جوان با دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی انتقال که پس از ...
اخبار حوادث
دستگیر کردند و وسایل را هم برداشتند. از شمال به سمت تهران آمدیم و به من گفتند متهم به قتل هستم و نگهبان یک شرکت را کشتهام. راست میگفتند من این کار را کرده بودم؛ آن موقع تازه یادم افتاد که این کار را کردهام. تا آن هنگام کاملا تحتتأثیر مواد بودم و اصلا حالم خوب نبود. آنجا بود که متوجه شدم صاحب مغازه من را لو داده است. مرد جوان گفت: آنجا بود که یادم آمد دوربین مداربسته شرکت را هم شکستم و بعد از ...
تعبیر جالب مرحوم دولابی از تولد و چشم روشنی!
دوباره برگردم. تسلیم هم هستم یعنی ناچارم. خدا مرا آورده است: وَالسلامُّ علیَّ یومَ وُلِدتُ و یومَ اموتُ و یومَ ابعثُ حیاً (سوره مریم آیه 33). آمده ایم به این دنیا و باز می گردیم و سپس زنده می شویم. اینها سه حالت است. ما اول که در عالمی دیگر بودیم، دوباره هم که زنده می شویم. آیا این آمدن به دنیا موت بود؟ آیا اسم اینکه رو به موت آمده ایم ولادت است، یا مردن است؟ آیا ندیدی که مُردم. دیدم ...
دردسر حضور کارگردان مستند در فیلم سرقت
نقش داشتند، شناسایی کرد. متهمان دیروز برای ادامه تحقیقات به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 34 تهران منتقل شدند. یکی از متهمان به قاضی پرونده گفت: من شهریور امسال همراه دوستم به اتهام زورگیری دستگیر شدیم که با سپردن وثیقه از زندان آزاد شدم. روز حادثه در آن بوستان نبودم و در خانه ام بودم. متهم دیگر هم که توسط شاکی شناسایی شده بود، گفت: شاکی مرا هم ...
چرا فرهادی بجای ترانه علیدوستی؛ لیلا حاتمی را نیاورد؟
...: بعد دیدن فیلم متوجه شدم چرا موضوع فیلم باب میل و سلیقه برخی از مردم نبوده است. فضای نقد از نظر مردم خدشه دار است. وقتی آنها می بینند که فعل هنر کاملا در خدمت نمایش معضلات اجتماعی و رفتارهای غیرمتعارف آنها صرف شده؛ جلوی آن موضع می گیرند. آنها رفتارهای خودشان را جلوی چشمشان می بینند. جرایمی که شاید در نگاه اول؛ خرد به نظر برسند اما همین خرده جنایت ها و خرده معضلات فرهنگی می تواند باعث فجایع ...
ماجرای تلخ نبرد ناتاشا با "کفتارهای پیر"
، پایتخت، زندگی می کنم. شرح ماجرا به ما گفته شده بود که قرار است در مورد "زنانگی" بیاموزیم و راستش را بخواهید من هم مشتاق شده بودم. البته تمام دخترها به همین شکل بودند. روز آخر، یکی از زنان مسن گفت که به آخر فرآیند رسیده ایم. او گفت که یک کفتار دارد برای ملاقات ما به اینجا می آید و چند لحظه بعد دوباره گفت: نگران نباشید. در مورد حیوان صحبت نمی کنم. دارم در مورد یک مرد صحبت می ...
داستان کوتاه طنز: این یک خبر هیجان انگیزاست!
...> **** هفته قبل در اتاق مشاوره، مشغول بررسی پرونده های مراجعین گرفتار در پیچ و خم روزگار بودم که ناگهان مردی هیکل دار و چهارشانه، به یکباره و با عجله وارد شد و با صدای بلند گفت:" سام علیکم آق مشاور!... کجایی؟... نمی بینمت!... هستی یا نیستی؟!" از پشت میز و صفحه مانیتور سرک کشیدم و به قد و بالا و اندام بسیار قوی مرد نگاه کردم و جا خوردم و بر خود لرزیدم؛ فکر کردم شاید آمده است تا مرا ...
بدون دلیل بی حجاب بودم + عکس دختر روس
خاصی نداشتند. یک خانواده روس روشنفکر بودیم. مادر من غسل تعمید داده شد ولیکن احکام و قوانین مسیحیت را اجرا نمی کرد. تسنیم: بیایید از همان ابتدا صحبت کنیم. در زمان قبول اسلام چطور بحث وحدانیت خدایی که دیده نمی شود را پذیرفتید؟بعد از پذیرش اسلام به کدام مذهب گرایش پیدا کردید؟ فاطمه آناستازیا: من شیعه 12 امامی هستم. در این رابطه مطالعه داشتم. امام صادق (ع) در جواب سوالی که از ایشان ...
خون بهای 600 میلیونی برای فرار از قصاص
رفتم و با چاقو و قمه ای که همراهم بود، ضرباتی به مقتول زدم. وی گفت: پس از قتل، چاقو را به حیاط خانه یکی از همسایه های مقتول انداختم و اصلا فکرش را نمی کردم که مقتول بمیرد. من تصور می کردم که او زخمی شده چون اصلا قصد کشتن او را نداشتیم.متهمان پس از اقرار، صحنه جنایت را بازسازی کردند و در شعبه71 دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفتند. متهم اصلی به قصاص محکوم شد و حکم به تأیید قضات شعبه17 ...
گفت وگو با دختری که متهم به آتش زدن خودرو است
...، شاید آزادم کنن. چیکار کرده بودی؟ چندوقت پیش ماشین شوهر خواهر یکی از بچه های گروه مان آتش گرفت. من اصلا خبر نداشتم. بچه ها اسم منو دادن گفتن که من ماشین رو آتیش زدم. چرا آتش زدن؟ با همدیگه کل کل داشتن. اگه تو این کار و نکردی چرا اسمت رو دادن؟ من دو ماهه دیگه هیچ کاری باهاشون ندارم. همش تو خونه ام. اصلا از خونه بیرون نمی رم. نمی تونستن ببینن دارم زندگیمو می ...
کار بسیار زشت دو جوان تهرانی با دوست شان در کنار جاده بعد از مصرف مشروبات الکلی +عکس
به گزارش سرویس حوادث “ جام نیوز”، روز 15مرداد 93مرد جوانی به کلانتری دربند رفت و از ناپدید شدن برادرش خبر داد. او گفت که برادر 31ساله اش که مقیم آمریکا بود و برای دیدن خانواده به ایران آمده بود یک روز قبل از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته و فقط پیامکی ارسال و درخواست پول کرده است. به دنبال اظهارات این مرد تلاش ها برای یافتن برادرش آغاز شد اما هیچ کس از او خبری نداشت تا اینکه چند روز بعد خودروی ...
قتل مسافری از آمریکا
مدتی قبل از قتل، او را در فیس بوک پیدا کردم و ارتباطمان دوباره شروع شد وقتی به ایران آمد با من تماس گرفت. شب حادثه به من گفت با هم بیرون برویم، دوستم حامد هم با من بود. او هم آمد و با هم سوار ماشین مهرداد شدیم و مهراد کمی مشروب و مواد با خودش آورده بود. ما مشروب خوردیم و بعد هم مواد کشیدیم. البته مهرداد گفت چون رانندگی می کند خودش مواد استفاده نمی کند. وقتی صحبت از دختری شد که من می خواستم با او ...
دوستم قاتل است !
تهیه کرده بودی؟ از مرد ناشناسی که یکی از دوستانم به من معرفی کرد، خریده بودم. چاقو را چطور؟ دوستم به من هدیه داده بود. آیا ناسزا و بدگویی را باید با قتل پاسخ داد؟ نه. اگر مشروب نخورده بودم و مواد نکشیده بودم در مقابل حرف های آرش رفتار منطقی تری نشان می دادم. سپس متهم ردیف دوم در جایگاه ایستاد و گفت: من قاتل نیستم و فردوس، آرش را به قتل رساند. وی ادامه داد: من ...
خواهرکُشی به خاطر تماشای فوتبال!
متواری شدن سرنشینان پراید پس از قتل پسر جوان در تهرانسرقاتل: مقتول با برنامه قبلی، همسرم را به صیغه خود درآورددلسوزی صاحب کارگاه مبل سازی به اتهام قتل منجر شدهمراهی صاحب کمپ ترک اعتیاد برای ربودن شوهر زن جوان سعید سیاه برای هفدهمین بار به زندان افتاد پیامکی که پسر جوان را از آزار و اذیت در حمام نجات داد دست رد پسران جویای کار به خواسته نامشروع کامبیز نمی ذاشت فوتبال ببینم. وقتی این ...
پایان 8 سال انتظار برای مرگ
بازجویی از صاحب خودرو را داشت، چند ساعت بعد از این جنایت 4 مرد جوان با مراجعه به کلانتری خود را تسلیم پلیس و به قتل اعتراف کردند. عامل اصلی این جنایت به نام حمید 29 ساله در تحقیقات به ماموران گفت: نادر خواستگار خواهرم بود. او چندباری خواهرم را از ما خواستگاری کرد ولی من مخالفت کردم. دلایلم هم کاملا منطقی بود، ولی نادر دست بردار نبود و از وقتی هم متوجه مخالفت من شد، مزاحمت هایش را آغاز کرد ...
قاتل نگهبان مهربان در یک قدمی چوبه دار
شرکت مشغول کار شدم. کارگران شرکت به دلیل این که حقوقم بالا بود به من حسادت می کردند تا این که مجبور به ترک آنجا شدم. مدتی در یک آشپزخانه کار می کردم که مجددا به مصرف شیشه روی آوردم. شب جنایت تصمیم گرفتم دوباره به شرکت برگردم. نگهبان به گرمی از من استقبال کرد و حتی با هم شام خوردیم. بعد از شام علی خوابید، اما من به خاطر مصرف شیشه نمی توانستم بخوابم تا این که یک ساعت بعد لوله ای را از داخل انبار برداشتم و چند ضربه به سر و سینه او زدم. بعد هم یک لپ تاپ و تعدادی تجهیزات رایانه ای را سرقت کردم. پس از آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای تصمیم گیری وارد شور شده و او را به قصاص محکوم کردند. ...
گفتگوی روزنامه وقایع استان با حمید نعمتی ستاره بی بدیل سالهای دور فوتبال اراک/آرزوی 15 هزار نفری
شکست دادیم که شگفتی آن دوره از مسابقات بود. بهترین گل شما در دوران بازی تان؟ گل اول به صنعت نفت آبادان که با ضربه سر زدم، برای صنعت نفت در آن بازی عبدالرضا برزگری، علی فیروزی و ابراهیم تهامی بازی می کردند. چه شد که از فوتبال اراک رفتید؟ همزمان با استخدام در پتروشیمی اراک برای یک دوره آموزشی به تهران رفتم که با تیم دارایی به توافق رسیدم و همبازی آقای مرفاوی شدم ...
زنده باد تئاتر داستان گو
هشتمین سفر سندباد کار کرده بودم و بعد از آن، با خانم ثمینی آشنا شدم و با هم بسیار درباره ایده افسون معبد سوخته گفت وگو کردیم. آن زمان جوان های کم تجربه ای بودیم که تلاش می کردیم جایگاهی برای خودمان بسازیم و واقعا چه مسیر شگرف و جادویی ای را طی کردیم. پیش از آن فقط یک نمایش نامه از نغمه ثمینی خوانده بودم که اتفاقا اصلا دوستش نداشتم و نامش خاله اودیسه بود. بعد از آن با خانم ثمینی درباره این نمایش ...
گزارش فرصت امروز از چرایی نیاز یک جامعه به زنان کارآفرین / چرا به زنان کارآفرین نیاز داریم؟
. ریسک پذیری هم در نهایت به قدرتمند شدن انسان می انجامد. چون وقتی صاحب کسب وکار شخصی خود باشیم خود همه ریسک ها و تهدید های کسب وکار را هم می پذیریم. وی ادامه می دهد: الان این روش جاافتاده ولی من به عنوان هموارکننده مسیر پیش رفتم. همچنین من برای راه اندازی کسب وکارم خانه تهرانم را فروختم و به کرج رفته و در حال حاضر هم در گاوداری ام خانه ساخته ام و در آن زندگی می کنم. مهم ترین ...
کار زشت پیمانکار شهرداری با مرد جوان در خیابان / ما حاضر به مصالحه با شهرداری نیستیم + عکس
قبلا بوکسور بودم و مشت های سنگین دارم ضربه ای که به سر او زدم موجب مرگش شد ولی من قصد کشتن او را نداشتم . در پایان آن جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک های موجود در پرونده محمد را از اتهام قتل عمد تبرئه و به اتهام قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم کرد. سه متهم دیگر این پرونده نیز به جرم شرکت در درگیری منجر به قتل به شش ماه زندان محکوم شدند. با اعتراض اولیای دم به حکم ...