سایر منابع:
سایر خبرها
علامه مصباح یزدی از سیاست چه می خواهد؟
ماهنامه نسیم بیداری - مهدی قدیمی: آیت الله محمد تقی مصباح یزدی که به نوشته پایگاه اطلاع رسانی اش، از سال 31 و در سن 18 سالگی پای درس امام خمینی در حوزه علمیه قم نشسته، اکنون در هشتاد سالگی به عنوان یکی از تئوریسین های سیاسی و پدر معنوی جبهه پایداری به کنش گری سیاسی تبدیل شده است. او که در سایت شخصی اش تنها به ذکر شرح احوال دوره کودکی تا زمان آشنایی با امام و علامه طباطبایی و روحانیونی ...
طرفداران پرتعداد حاجیلی و شکوهی در میلاد
... کیان پورتراب سال گذشته همراه با گروه کامنت در جشنواره موسیقی فجر روی صحنه رفت. اجرای این آهنگساز و خواننده در جشنواره امسال، نخستین کنسرت تجربی و الکترونیک او خارج از فعالیت با گروه موسیقی کامنت به شمار می رفت. در سومین روز از سی و دومین جشنواره بین المللی موسیقی فجر، سالن برج آزادی ساعت 18:30 میزبان کیان پورتراب و ساعت 21:30 شاهد اجرای گروه بمرانی بود. کنسرت کیان ...
پاراگراف کتاب (104)
توانند بگویند آره من هستم؟ خر مُرده | عزیز نسین گفت: خوب، پس مشکل این است، این طور نیست؟ تو نمی دانی. تو دقیقا مثل سایر این گربه هایی هستی که بیرون هستند. همه شما فکر میکنید رفتن به دانشگاه آخرین چیزی است که شما ظاهرا باید انجام بدهید. پیرها بهتر درک می کنند، آنهایی که همه آن سال ها برای اجازه رفتن شماها به دانشگاه جنگیدند؛ آنها از دیدن شما در آنجا بسیار خوشحال می ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (354)
. چرا نمیگین خوراکیای توی یخچال هتل مجانی نیست؟ بادوم زمینی خودش راضی نیست 12 هزار تومن باشه. 43. هر وقت احساس کردید پوچ ترین کارهای دنیا رو می کنید، به یاد بیارید یه برنامه ای بود به اسم دیروز، امروز، فردا که توش بین رسایی و جوانفکر، مناظره می ذاشتن! 44. مامانم به شاگرداش گفته بوده اگه توی جنگل گم بشین که فقط یه رودخونه جلوتونه چکارمیکنین؟ یکی گفته با بیل انقدر زمینو میکنیم تا از اونورش بیایم بیرون. 45. کاش هر شبانه روز بجای 24 ساعت، 48 ساعت بود و ما میتونستیم کل اون 24 ساعت بعدی رو بخوابیم. یه مسلمونی بره این بنده خدا رو از ابهام دربیاره ...
طنز؛ - گُلد کوئیز! -
فقط اسم و فامیلت رو نوشتی؟! آخه محمود با ه دو چشمه؟!... پا شو، پا سو ببینم. حداد: اجازه؟! استاد: هاااان؟! چیه؟! وقت تمومه، منم دیگه هیچ سوالی رو جواب نمی دم! حداد: تو رو خدا، بلدیم، فقط برامون نامفهومه. استاد: اوووف! کُشتید من رو! باشه، بگو، این آخرین سواله ها. حداد: چشم، چشم! فقط بگید این سوال 9، قسمت الف که گفته چرا آقای راستگو هزار تومان از همسرش ایران خانوم قرض گرفت؟ و قسمت ب که گفته قاطر فرزند نامشروع کدام دو حیوان است؟ سواله یا تهمت؟! همین!... ...
کلش آف کلنز؛ آزادی، فیلتر، محدودیت
سال های اخیر صحبت های بسیاری در رابطه با مشکلات اجتماعی ایجاد شده توسط کلش آف کلنز مطرح شده بود، اولین جرقه های محدود شدن این بازی در ماه های اخیر و زمانی زده شد که روز هشتم آذر دسترسی کاربران ایرانی به این بازی قطع شد و البته در آن زمان تنها کلش آف کلنز نبود که با محدودیت مواجه شد، بلکه دسترسی دیگر بازی کمپانی سوپرسل یعنی کلش رویال نیز با اختلال روبه رو شد، به طوری که کاربران ایرانی بدون استفاده ...
فساد کشف شده در زمان احمدی نژاد بیشتر از آنست که تصور کنید
می گوید اکنون تبرئه شده است و نقشی در جریان فساد سه هزار میلیاردی نداشته است و آنچه در رسانه ها منتشر شده تنها شایعه های رسانه ها بوده است. دیده بان ایران با محمد جهرمی گفت و گوی تفصیلی در این باره انجام داده است: نکات محوری مصاحبه تفصیلی با محمد جهرمی در ذیل آمده است: *من احمدی نژاد را مرده سیاسی میدانم *کسانی که در سال 92 رای ندادند در سال 96 به روحانی رای میدهند ...
ناگفته های عضو گروه نواب صفوری از ترور فاطمی تا فعالیت زیر چتر اصولگرایان
.... چه رنجی؟ من یک ساله بودم که مادرم کشته شد. پدرم در زمان رضاخان در سال 1311 به مشهد تبعید شد. پدرم در محله آذری های مشهد خانه ای تهیه می کند و مادرم هم به مشهد می رود. در آن جا حمامی بود به اسم حمام سالار بهادر. مادرم در یکی از روزهای سال 1316 به همراه خانم همسایه به حمام می رود. اما وقتی از حمام بیرون می آید به علت چادری بودن با حمله پاسبان روبه رو و زن همسایه زخمی می شود. مادر من ...
معمای شاه گرفتار غرض ورزی شد
...> - به واسطه گریم و پوشش سختی که داشتم، امکان آنچه که در طول 40 سال در بازیگری آموزش دیده بودم میسر نبود و باید تلاشم را دو چندان می کردم و نگران بودم که چگونه سربلند از این آزمایش بیرون بیایم؟ در ادامه لطف خداوند و محمدرضا ورزی بود که مرا در این زمینه کمک کرد. ما در معمای شاه دورخوانی نداشتیم، اما با ورزی درباره نظرهای موافق و مخالف و .. درباره هر نقشی حرف می زدیم و باید بگویم هر چه سریال رو به جلو ...
هما روستا، کم نیاورد تا آخرین لحظه!
ریاضی شرکت کردم؛ اما چون در رشته هنر هم می توانستم شرکت کنم، پس هنر هم جزو انتخاب های من بود. قبل از آن با مادرم صحبت کرده بودم که اگر هم ریاضی و هم هنر قبول شوم، قطعا هنر را انتخاب خواهم کرد. مادرم هم می گفت: تو هیچکدام را که قبول نمی شوی، اما اگر قبول شدی برو هنر. من هم سر جلسه کنکور ریاضی سوال ها را همین جوری سرسری پاسخ دادم، اما در کنکور رشته هنر، رتبه ام در آن سال نهصد شد. حتی نرفتم که ...
بن بست
داستان کوتاه بخش ادبیات تبیان امروز پنجشنبه است. مدرسه که تعطیل می شه و نهارمون رو می خوریم، بابا و مامان هر کدام گوشه ای دراز می کشند و دیگه اصلاً نباید از ما صدایی دربیاید. سارا به اتاق دیگری می رود و بی سروصدا مشق هایش را می نویسد، اما من حوصله ی درس و مشق نوشتن را ندارم. یواشکی بلند می شوم و از خانه بیرون می روم. کوچه ی ما یک کوچه ی بن بست است و آن قدر باریک است که فقط دوچرخه ...
خاطرات ابطحی از هاشمی رفسنجانی | +پیشنهاد قالیباف به کروبی در 84
جای مراسم و این طور حرف ها، بله سال های بعد بود البته. ولی ما هم خیلی مقید به آن شکل نشده بودیم توی خانواده. بعدش گفتند برویم دور حرم می زدند ماشین و این ها، من نگذاشته بودم که گل بزنند، بعد خانمم هم بچه سال، منم بچه سال نشستیم عقب ماشین، پدر و مادرم و مادر خانمم، قبلش رفتیم توی حرم عقد خواندیم. جالب است که یک طرف عقد من پدرم بود یک طرف عقد، پدرم اجبار کرد که آقای شریعتمدار باشد. آن موقع آقای ...
هفتمین شماره ماهنامه پاراگراف منتشر شد
به گزارش ایرنا، ماهنامه هنرهای نمایشی پاراگراف در هر شماره به صورت پرونده، به یک چهره ماندگار در عرصه هنرهای نمایشی سینما، تئاتر یا تلویزیون می پردازد و هفتمین شماره این نشریه به محمود استاد محمد چهره برتر تئاتر اختصاص یافته است. در این شماره (آذر و دی 95) علاوه بر گفت وگویی منتشر نشده از محمود استادمحمد، یادداشت هایی از محمد چرم شیر، آهو خردمند، خسرو حکیم رابط، حسین پاکدل ، بهروز غریب ...
چند اعتراف درباره محمود احمدی نژاد و اکبر هاشمی رفسنجانی
نیمه شب مادرم بیدارم کرد. پرسید فردا به چه کسی رای می دهی؟ گفتم فقط برای همین بیدارم کردی؟! سوالش را تکرار کرد. گفتم هاشمی رفسنجانی. گفت شیرم را حلالت نمی کنم اگر به احمدی نژاد رای ندهی! و رفت. خواب دیده بود اما نمی گفت چه دیده. فردا صبح برگه رای را گرفتم جلوی صورتم. تصمیم گرفتم با شیر مادرم درنیفتم. نوشتم محمود احمدی نژاد. بعدها فهمیدم همه بچه های سه دو ریاضی آن روز نوشته بودند: محمود احمدی نژاد ...