سایر منابع:
سایر خبرها
الیاس ؛داستانی کوتاه برای 175 شهید غواص
.... ما هم می گذاشتیم پای حواس پرتی ات. البتّه سه برادر بزرگترم که آن روزها حسابی گرفتار کارهای خودشان بودند و الآن هم به گمانم هستند، حق داشتند فکر کنند شما الیاس را بیشتر از آن ها دوست داری و کمتر به حرف هایت بها بدهند. تا این که باز دمِ رفتن، توی بیمارستان تخصّصی قلب، برای من که شبانه روز بالای سرت بودم، یک بار دیگر خاطره ات را روشن و واضح تعریف کردی. دست آخر هم گفتی، صدای آب می شنوی و فکر می کنی ...
زورگیری مقابل چشمان پلیس
؟ نه، پنج روز بود که دانشگاه تعطیل شده بود و مرا از خوابگاه بیرون کردند. من شب ها در پارک ها می خوابیدم و روز ها به دنبال کار بودم اما کاری پیدا نکردم تا اینکه روز حادثه مؤسسه کاریابی با من تماس گرفت و گفت برای من کار پیدا کرده است. وقتی به مؤسسه رفتم، مدیر آنجا گفت که باید 120 هزار تومان پرداخت کنم تا مرا به محل کار معرفی کند اما من پولی نداشتم که بدهم به همین خاطر ناامید از مؤسسه برگشتم ...
جاهلیت در غرب/ دخترکشی به عشق پسر +تصاویر
زندانی ادامه خواهد داد . گفتنی است، این مادر قاتل(پائولو ) حدود سه دهه پیش،ابتدا ادعا کرد که هر دو دخترش لورالی و هیلتر، توسط بچه دزدی مسلحه با ماسک بر روی صورتش از خانه شان در بریگتون لینوز ربوده شدند. اما وقتی جسد لورالی سیمز 15 روزه،در 17 ژوئن 1986 در جنگل پشت خانه پیدا شد وجسد هیلترسیمز کوچک ،چند روز بعد از گزارش گم شدنش در 29 اپریل 1989در یک سطل اشغال واقع در وست التن ...
قتل عام خانوادگی مرد 2 زنه
به گزارش جام جم، ساعت 10 و 30 دقیقه دیروز صدای شلیک چند گلوله، سکوت محله استرآبادی شهر گرگان را شکست. اهالی سراسیمه از خانه های خود خارج شده و مرد جوانی را دیدند که سلاحی در دست دارد. مرد جوان سلاحش را به سمت اهالی گرفت و با تهدید از آنها خواست سد راهش نشوند. در این هنگام چند کارگر ساختمانی که شاهد این صحنه بودند، به سمت مرد مسلح حمله ور شده و با تهدید چوب او را خلع سلاح و دستگیر کردند ...
قاتل های ترسو
10 بخیه به سرش زده اند شب حادثه پسرم را به پارک برده بودم که ناگهان این اتفاق افتاد ولی ممکن بود حادثه بدتری هم رخ دهد اما همین که راننده ما را به حال خودمان رها نکرد و سریع به بیمارستان رساند از او ممنونم هرچند که همسرم پیگیر ماجراست اما از اینکه حال پسرم بهتر است خدا را شکر می کنم. این زن افزود: متأسفانه در این مدتی که در بیمارستان هستم چند مصدوم را دیده ام که راننده پس از تصادف با آنها از صحنه ...
سحر قریشی و رازهای خانوادگی اش
که فیلم چهار سال پیش ساخته شده و به دلایلی از پخش بازمانده بعد از چهار سال اکران می شود؛ یعنی زمانی ساخته شده بود که نه گفتن را بلد نبودم و فیلم آبروی این چند سال پیشرفت من را می برد. امروزه اصلا با کسی تعارف ندارم و خیلی راحت نه می گویم. اوایل خیلی آدم صبوری بودم ولی الان دیگر آن صبوری را هم کنار گذاشته ام. سینما اجتماع خیلی بزرگی است و در این شش سال تجربیات خوب و بدی کسب کرده ام که اگر به عنوان ...
راننده تاکسی: اصلاً حرف نمی زنیم، خوبه؟
وطن امروز در مطلبی، روایتی کوتاه از مکالمه چند مسافر در یک تاکسی منتشر کرده که درباره مسائل روز کشور صحبت می کنند. به گزارش هراز نو روزنامه وطن امروز نوشت: ماه رمضان است. خدا پدر راننده تاکسی هایی که برای مسافر کولر می زنند را بیامرزد. چه دعاهایی که نمی کنند خلق الله برای آقای راننده وقتی حال مسافر را می فهمد. البته مسافرها هم پیاده شدنی تا جایی که راه دارد، بی خیال بقیه پول ...
ارث زنان دو برابر مردان است!
پایگاه خبری تحلیلی تراز : از جابر بن عبد اللَّه انصاری نقل شده که می گوید بیمار شده بودم، پیامبر (ص) از من عیادت کرد و من در آن لحظات بی هوش شده بودم. پیامبر (ص) آبی خواست و با مقداری از آن وضو گرفت، و بقیه را بر من پاشید. به هوش آمدم، عرض کردم ای رسول خدا، تکلیف اموالم بعد از من چه خواهد شد؟ پیامبر (ص) پاسخی ندادند. چیزی نگذشت که آیات ابتدایی سوره نساء نازل شد و سهم وراث در آن به دقت تعیین شد ...
مظلومیت حامی روزهای سخت پیامبر خدا
لقب سید البطحاء آقای سرزمین مکه و حومه آن و ساقی الحجیج آب دهنده حاجیان خانه خدا و ابوالساده پدر بزرگواری ها و حافر الزمزم ایجاد کننده چاه زمزم می خواندند. (الفصول المهمة، ص 30) مادر ابوطالب، فاطمه دختر عمرو بن عائذ بن عمران بن محزوم، زنی آراسته به زیور ایمان و صاحب فضایل انسانی و کمالات روحانی فراوان بود. خداوند او را بر زنان دیگر برتری داد و نور رسالت در قلبش درخشید. از او فرزندان پاکی ...
58 سال طبابت بدون مطب /جایزه نوبل ایرانی به نام پرفسور یلدا
خوب من را سریع پذیرفتند. باوجود اینکه من از یک مدرسه معمولی به آنجا رفته بودم ولی زمانی که معلم های دبیرستان البرز علاقه و تسلط مرا دیدند، از من خواستند، صبح ها زودتر به مدرسه بروم و با بقیه بچه ها تمرین کنم و من باکمال میل قبول کردم. به یاد می آورم صبح های خیلی زود بیدارمی شدم، برای سماور، آتش روشن می کردم و چای را برای مادرم دم می کردم و بعد به مدرسه می رفتم و بچه هایی که در ...
جنایت در نیمه شب
سلول انفرادی می گذراند برایش شبیه به مرگ بود: صبح که شد مأمور بدرقه ام آمد و گفت بیا بیرون. فکر کردم می خواهند برای اجرای حکم ببرند دوباره دست وپایم شل شد اما وقتی مدیر زندان را دیدم، با خوشحالی به من گفت فعلا حکم متوقف شده است و تو می توانی به سلولت برگردی. فکر می کردم خواب می بینم، چند دقیقه ای کاملا منگ بودم تا به خودم آمدم. چند ساعت بعد وقتی با پدرم صحبت کردم، گفت برای نجات من حتی پیش رئیس ...
سخنرانی فلسفی به زبان آلمانی
...، ندارند. ولی مرحوم شهید بهشتی کنجکاو بود یاد بگیرد. وقتی که لیسانس گرفتم نزد رئیس فرهنگ شهرستان ها، آقای احمد راد رفتم که درعین حال، مستوفی مدرسه سپهسالار هم بود؛ او به من گفت قزوین و دامغان نیرو نیاز داریم... گفتم می خواهم بروم قم. گفت یک روز دیر آمدی. دیروز قم را به حسینی بهشتی دادیم. سال 1347 هم که به کنگره ای در مون پلیه ، فرانسه رفته بودم، یکی از استادهای آلمانی پرسید ملا بهشتی را می ...
گزارشی غم انگیز از سفر به دره تباهی در شمال تهران/بومی ها یا معتاد شده اند یا جان باخته اند+تصاویر
...> دختران و زنانی که هنوز هم می شد علاقه آنها به تمیزی و شیک بودن را از انواع آرایش و لباس شان فهمید. دخترانی با ناخن های لاک زده و النگوهای قلابی که به دست داشتند و صورت آرایش کرده. همه آنها اما یک سرنوشت مشترک داشتند، دره تباهی آنها را به فروتر از سقوط رسانده بود و هرکدام که وارد دره شده اند، دیگر نتوانسته اند از آن خارج شوند. ما خیلی خوش شانس بودیم که توانستیم به دور از چشمان دروازه بانان جهنم به دره برویم و بدون مشکل باز گردیم. اما اکنون که این گزارش را تنظیم می کنم مطمئن هستم که خیلی هم دور از چشمان محافظان نبودیم و آنها تمام مدت ما را زیر نظر داشتند. ...
تأثیر مناجات رمضان بر عراقی ها
نظر می رسید چند بار تکرار شد و مانند صدایی بود که در کوه منعکس می شد فضا را پر کرد او نیز به شهادت رسید و رفت تا عند ربهم یرزققون باشد. آن ها که توانستند با محمد پور رفتند و خود را به پشت خط رساندند و من در آن جا تنها ماندم!!! بچه ها یا اسیر شده بودند یا شهید و یا برگشته بودند اما من دو روز در بیابان افتاده بودم و قادر به حرکت نبودم!!! روز 20 بهمن سربازان دشمن که در حال جستجو بودند مرا دیدند و با ...
نفر اول مسابقات حفظ قرآن؛ از تلاوت در مدرسه تا آرزوی دیدار دوباره با رهبر انقلاب
کردم و شکرگذار خداوند به خاطر این موضوع بودم. هژبری افزود: در محضر رهبر معظم انقلاب وقتی برای تلاوت به جایگاه مخصوص رفتم چون در مقابل نایب ولی عصر(عج) قرآن می خواندم در دلم نیت کرده و از خدا خواستم که به برکت این موضوع تلاوت قرآن را در محضر امام زمان (عج) برایم نصیبم کند. وی بیان کرد: بعد از تلاوت قرآن با امام خامنه ای دیدار و روبوسی کردم که رهبر معظم انقلاب بنده را مورد ...
همدستی زوج جوان در قتل 2 نوزاد خود
سالی که از زندگی ام با سامان گذشت، به اصرار پدرم برای ادامه زندگی از گرگان به تهران آمدیم. بعد از مدتی نیز فرزندمان به دنیا آمد. سامان بیکار بود و مشکل مالی زیادی داشتیم. به همین خاطر عصبانی بودم و بچه هم گریه می کرد. تصمیم گرفتم او را به حمام ببرم تا شاید آرام شود و بخوابد. در حمام چند باری او لیز خورد و روی زمین افتاد. گریه هایش بیشتر شد، به همین دلیل من هم عصبانی شدم و او را محکم به ...
فاطمه معتمدآریا: مثل خودم حرف می زنم
راش ها دست وارث ایشان است. امیدوارم مشکلش حل شود. چون از جمله نخستین فعالان خانه سینما بوده اید، بحث هایی هم درباره فعالیت های شما در خانه سینما مطرح است که وقت تنگ است و بماند برای زمانی دیگر. سپاس. من باید باعجله خودم را برسانم به تماشاخانه باران که چندماهی است راه افتاده برای اجرای یک نمایش ضدجنگ! نمایش تونل کار گروه تئاتر ترمینال به کارگردانی سیامک احصایی! موفق باشید. ...
برخی با پول بیت المال به سفرهای خارجی می روند
دکتر محمد دادکان بازیکن قدیمی و رئیس سابق فدراسیون فوتبال که برخی از آن به گرگ باران دیده فوتبال ایران یاد می کنند در گفت وگو با آرمان به صراحت، بسیاری از پشت پرده های فوتبال ایران را بازگو کرد. مصاحبه ای که در ابتدا با اتفاقات ورزشگاه تبریز آغاز شد اما به حقایق تلخی در فوتبال ایران منجر شد که خواندش برای هر شهروند ورزش دوستی ایرانی لازم و ضروری است. در ادامه ماحصل این گفت وگو را از نظر می گذرانید. اتفاقات رخ داده در دیدار تراکتور سازی و نفت تهران با حواش ...
جادوی انگشت های نامرئی/ اگر معتاد بودم خوب بود؟!
اگر ساعت 7صبح راه بیفتم یک ربع به 8سر کارم هستم. از آرزوهایت بگو؟ من هیچ آرزویی ندارم، شاید تنها آرزویی که دارم سلامتی پدر و مادرم است. چرا باید در دل آرزویی داشته باشم وقتی می بینم بعضی جوان های هم سن و سال من معتاد هستند و داخل جوی آب و کنار خیابان شب ها را به روز می کنند. اگر یک قاتل، یک دزد، یک شرور بودم خوب بود! الان پدر و مادرم به من افتخار می کنند و خدا را به خاطر این همه خوشبختی که به من داده شکر می کنم. شما هم جای من بودید خدا را از ته قلبتان شاکر بودید. ...
شعار بی غیرت از خود تیم روی سکوها رفت | خودمان اشتباه کردیم که زاید گل زد وگرنه او بازیکن خوبی نبود | ...
بیشتری بزنیم. مثلاً در همان بازی حذفی موقعیت های زیادی از دست دادیم. ما در آن مسابقه واقعاً می توانستیم گل های بیشتری بزنیم. بعد از گل دوم چند موقعیت از دست دادیم. پس فکر می کنی ایمون تنها به خاطر مشکلات شخصی آن حرف ها را زده است؟ بله، این کاملاً شخصی است و به نظرم به دربی هم ربط ندارد. شاید چون مظلومی او را بازی نداد، این طور می خواست تلافی کند. او گفت انتخاب مظلومی یک ...
بازیگر خوش رکاب: احساس می کنم زندگی ام را باخته ام
نگاران و مدیران ناباب فرهنگی در به وجود آمدن وضعیت امروز سینما دخیل هستند. سینمایی که دیگر کسی را برای مدت طولانی راضی نگه نمی دارد. کاسبی در ادامه افزود: با اینکه یک متن را با وسواس شدید انتخاب می کنم باز هم هر روز که بر سر کار می روم احساس کسی را دارم که دارند او را به سلاخی می برند. انگار ناامنی و نا آرامی همیشه در من وجود دارد. آن هم از این بر می آید که همواره ترس داشته ام از اینکه کار ...
رییس جمهور عاشق، در بیان مصطفی ملکیان
...: من که این ها را از کسی نگرفتم؟ خودم علم وفن یاد گرفتم، رفتم و فلان کارها را انجام دادم و پولدار شدم. جواب قارون این است که آن علم که تو داری و بقیه نداشتند را چه کسی به تو داد؟ ممکن است بگویی پدر و مادرم، آی کیو شان بالا بود، باز می پرسند آیا پدر و مادرت را خودت انتخاب کرده بودی؟ کجایش را می خواهید بگویید مال خودم است؟ بنابر این، وقتی بنا است که من هیچ چیزی از خودم نداشته باشم به این معنی ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی
از مردم بابت پیام های تبریکشان به مناسبت تولدش تشکر کرد و نوشت: "16 والیبالیست برای بازی با آمریکا به خط شدندیادم افتاد تکه برگی که پدر در اردیبهشت پنجاه و چهار با دست خط خودش روی اون تاریخ و ساعت و محل به دنیا آمدن و اسم پسرشو یادداشت کرده رو به عنوان یادگاری که همیشه حس خیلی خوبی بهم میده نگه داشتم. فک کردم بد نباشه تصویرش رو برای شما عزیزانم ضمیمه ی این پیام تشکر کنم. تشکر از یک یک ...
کودکان کار تابستان و زمستان ندارند
.... سعید، یکی از نوجوانانی است که تاکنون نتوانسته مدرک تحصیلی بگیرد. او که تبعه افغانستان است، می گوید: ازهشت سالگی همراه پدرم در بازار کار می کردم، اما بعد از این که پدرم تصادف کرد، مجبور شدم بیشتر کار کنم. بهترین خاطره سعید از تابستان هم به بازی فوتبال مربوط می شود. او از مسئولان می خواهد شرایطی به وجود بیاورند که امثال او دست کم ساعتی از روز را به ورزش بپردازند. بعد از چند ساعت ...
گفت وگو با کوهنوردی که زلزله نپال مانع انجام کار بزرگش شد
کشور رخ داد، همه چیز را به هم ریخت و دیگر صعود ممکن نبود. با این حال من اصلا ناراحت نیستم که این اتفاق رخ داده و رسیدن به رکورد سریع ترین کوهنورد بالای 8 هزار متر را از دست دادم. همین که برای من اتفاقی رخ نداد، باید خدا را شکر کنیم. کمی درباره زلزله ای که رخ داد و اتفاقاتی که در ارتفاعات لوتسه برای شما افتاد، بگویید. من همراه با دکتر بهپور در چادر خود اسکان داشتیم که به یک باره ...
حضرت ابوطالب(ع)؛ مؤمن قریش
بخشی از آن ها چنین است: اگر ابوطالب و فرزندش علی (علیه السلام) نبودند، هرگز اسلام قد راست نمی کرد ؛ پدر در مکه از آن حمایت کرد و فرزند در یثرب (مدینه)، جانش را نثار کرد. (22) او در راه حفظ پیامبر (صلی الله علیه و آله) لحظه ای از پا ننشست و سه سال در به دری و زندگی در کوه ها و دره ها را بر ریاست و سیادت مکه ترجیح داد. او راضی بود تمام فرزندانش کشته شوند؛ ولی پیامبر (صلی الله علیه و ...
پدر ساکت ما ؛ اندوهی در دل نمایشگاه فرانکفورت
. امروز در چهارمین روز نمایشگاه کارهای زیادی برای انجام داریم. همسفرم باید به غرفه کودک برود و لیستی از کتاب های موضوعی مورد نیاز انتشاراتشان را تهیه کند. نمایشگاه بزرگ است و برای رفتن به سالن های دیگر باید وقت گذاشت. من هم قصد دارم در بازدید از چندین سالن با چند نفر مصاحبه بگیرم. یک خانواده آلمانی دور میز مقابل ما نشسته اند. پدر و مادر و پسر نوجوانشان از شهر دیگری برای تعطیلات ...
مروری بر خاطرات شهدای ماه مبارک رمضان
. ولی یک هفته نشده، خبر سحری دادن ها به گوش سرلشکر ناجی رسیده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه ی سربازها به خط شوند و بعد، یکی یک لیوان آب به خوردشان داده بود که سربازها را چه به روزه گرفتن! و حالا ابراهیم بعد از بیست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آش پزخانه. .... ابراهیم با چند نفر دیگر، کف آشپزخانه را تمیز شستند و با روغن موزاییک ها را ...
اولین شرح موضوعی نهج البلاغه را چه کسی نوشت
شوشتری بر صورت خود می زد و با خودش می گفت تقی، اشتباه نشود، تو بنده ناقابل و ناچیز خدا هستی. در اواخر عمرشان مردم شناختشان به ایشان بیشتر شده بود و اگر می خواستند نذری کنند، برای ایشان می کردند. پدر نیز واقعا وجودشان بسیار پربرکت بود. من قبل از رفتن به دانشگاه رئیس دبیرستان سعدی اهواز بودم و هر هفته به دیدار پدر می رفتم، یک روز کسی آمد تا پدر را ببیند، یکی از ملازمان و دوستان ایشان به ...
تفاوت روزه صحیح،روزه مقبول و روزه مبروردر چیست؟ /حضرت آیت الله مظاهری
در هنگامی که راه می روید یا رانندگی می کنید، قران بخوانید. معلوم است از رو و در مقابل قرآن و احترام کردن بهتر است. قرآن زنده است و می فهمد و می بیند. ماه رمضان هم زنده است و اعمال و کردار و رفتار ما را می بیند. لذا قرآن زیاد بخوانید. این جلسات قرآن سابقاً خیلی بود، اما کم شده است. لذا تقاضا دارم این جلسات قرآن را زیاد کنید. بعد از بحث من جلسه قرآن است و همه بنشینید. نیم ساعت از عمر را صرف قرآن کردن ...