سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با کیانوش عیاری درباره تنگناهای فیلمسازی اش
حرفه ای حسابش نمی کنم. شرایط فیلمسازی در دهه 50 چطور بود؟ - من آن زمان ساکن اهواز بودم و اصلا فعالیت حرفه ای به آن شکل نداشتم. از ارتباطات و مناسباتی که در سینمای حرفه ای جاری که لازمه پی بردن به آن، حضور در تهران بود خبر نداشتم. هیچ وقت هم اشتیاق زیادی نداشتم فضای دوست داشتنی و جذاب سینمای آزاد را ترک کنم و پیگیر ساخت فیلم سینمایی به صورت حرفه ای شوم. همان زمان ...
آمده ام تا مردم را شاد کنم! / به نظر همه کارشناسان، شورای شهر تا الان عضوی مثل من نداشته است
گزارش عملکردم را رو می کنم جواب همه این حرف ها که ورزشکارها در شورای شهر چه می خواهند و... را می دهم و سرم را یک متر بالا می گیرم. می دانم در این 4 سال یک دقیقه ننشستم. همه اش در میان مردم بوده و گره مشکلات مردم را باز کرده ام. نظارت هایم را کرده ام. یک گزارش عملکرد چندهزار صفحه ای من دارم، هر کسی دارد بیاورد و رو کند. ** خیلی ها می گویند جدیدی کار خاصی انجام نداده یا بیشتر کار نمایشی ...
خبرهایی از جشنواره جهانی فجر
آلما آلتا فارغ التحصیل شد و در ادامه به تحصیل در انستیتو سینمایی گراسیموف پرداخت. پیهو درباره پیهوی دو ساله است که در اولین ساعت های صبح می کوشد مادر بی مسئولیتش را از خواب بیدار کند. او که ناامید شده است، به سیاحت در آپارتمان بزرگی می پردازد که به خاطر مهمانی تولد شب گذشته حسابی به هم ریخته است. وینود کاپری که متولد سال 1972 است، 23 سال به عنوان ژورنالیست با نشریه ها و شبکه های ...
رضاییان: یک میلیارد برای گرفتن رضایت نامه دادم تا به بدهی ژوزه کمکی شود/ امیدوارم دوباره به پرسپولیس ...
رنگ قرمز داشتم که به پرسپولیس آمدم؛ نمی خواستم شعار بدهم و تلاش کردم هرچه دارم برای پرسپولیس بگذارم. مدافع سابق پرسپولیس درباره جدایی از این تیم ابراز کرد: دوست ندارم خیلی به آنها اشاره کنم و یک روز حرف می زنم اما نمی خواهم خاطرات خوب با پرسپولیس را به کام هواداران تلخ کنم. همه تلاشم را کردم ولی بخاطر یک اتفاق که نمی دانم چه بگویم از این تیم رفتم. سال هاست در لیگ برتر هستم ولی یک کارت ...
بسته شعری ویژه ولادت امیرالمومنین علی (ع)
نشنید علی از هر انگشت تو دریای کرم می ریزد کوه از برق نگاه تو بهم می ریزد در رکوع تو گدا اوج عطا را حس کرد دست در دست علی دست خدا را حس کرد هر چه در حق تو گفتند و نوشتند نشد هیچ کس مثل علی عبد خداوند نشد سائل غمزده فهمید کجا رو بزند نجف آمد که فقط پیش تو زانو بزند با اشارات شما چرخ جهان چرخیده ...
خدای بهار، خدای عاشقی است
. بعد نوشته هایش را بلند بلند برای خدا می خواند. او مرا یاد قصه های مادربزرگ می اندازد. یاد دختر های نوجوان قصه ها که آرزو هایشان را به آسمان می گفتند. شاید آرزوی او همین رسیدن بهار باشد که هر سال بر آورده می شود. شاید او تصویری از نوجوانی خودم باشد. داستان پسر پانزده ساله ای را شنیده ام که در خیابان های بهار قدم می زند. او فکر می کند رسیدن بهار بزرگ ترین اتفاق هر سال است. وقتی قدم می زند ...
زنانی که توسط شوهرشان رها شده اند
داشتید؟ می گوید: هیچ کدام. بغضش می ترکد و با اشکی روان با من قدم می زند، گوشه ای از حیاط پرهیاهوی این رستوران می نشیند و ادامه می دهد: آن موقع که ما عروسی کردیم اینطوری نبود که عروس و داماد همدیگر را بشناسند. پدر و مادرهایمان برایمان تصمیم گرفتند اما مثل این که مراد (شوهرم را می گویم) مرا دیده بود و از من خوشش آمده بود. آن روزها اینقدر چین و چروک تو صورتم نبود و اینقدر لاغر نبودم. 17 سالم بود که ...
چینی ها معتادانشان را به دریا ریختند!
... می پرسم: جمع شان کند چه کار کند؟ می گوید: به من چه این همه پول مملکت را می گذارند برای مبارزه با موادمخدر. خب بدهند به آنهایی که درسش را خوانده اند. آنها بهشان می گویند که چه کار کنند. **من دزد نیستم سراغ مرد معتاد می روم. پایپش پر است از دود. می پرسم: چرا مواد می زنی؟ می گوید: هر وقت از دیوارتان بالا رفتم مچم را بگیر. مال پدرت را که نمی کشم. می پرسم: تا حالا نشده که ...
کودکانی که کودکی می فروشند
بعد به دو برود. سارا ولی پا به فرار نمی گذارد. گوشی شما را می گیرد، همان جا کنارتان می نشیند و بازی می کند. مثلا بازی سابوی را عاشقانه دوست دارد. ماهرانه روی صفحه انگشت می کشد و آدمک بازی را کنترل می کند و پیروزمندانه می گوید: ببین چقدر رفتم . اگر از او بپرسید چرا فال می فروشی؟ با همان لحن شیرین مخصوص خودش می گوید: برای اینکه تو فال بگیری . یا مثلا می گوید: یه فال بگیر ببین به عشقت می رسی؟ کودک 6 ...
شعر و رمان با تئوری ساخته نمی شود/ گفت وگو با اکبر معصوم بیگی به مناسبت انتشار نویسنده، نقد و فرهنگ جورج ...
حالا من فرم بسازم و خیال کنم که اگر بتوانم فرم را بسازم هنرمند بزرگی می شوم، متمایز می شوم، به اعتقاد من راه به هیچ دهی نمی بری. واقعیت قضیه این است که نویسنده حتی نمی داند سه صفحه بعدی چه می خواهد بنویسد. بنابراین با دامن زدن به یکجور فرم پرستی پست و یکجور تصور اینکه من باید دستور زبان را به هم بزنم هیچ اتفاقی نمی افتد. بنابراین در روند کار است که فرم ادبی پیدا می شود. جویس سال ها تحقیق و بررسی می ...
چند خبر از جشنواره جهانی فیلم فجر
آلتا فارغ التحصیل شد و در ادامه به تحصیل در انستیتو سینمایی گراسیموف پرداخت. پیهو درباره پیهوی دو ساله است که در اولین ساعت های صبح می کوشد مادر بی مسئولیتش را از خواب بیدار کند. او که ناامید شده است، به سیاحت در آپارتمان بزرگی می پردازد که به خاطر مهمانی تولد شب گذشته حسابی به هم ریخته است. وینود کاپری که متولد سال 1972 است، 23 سال به عنوان ژورنالیست با نشریه ها و شبکه های خبری تلویزیون ...
اعلام اسامی فیلم های کوتاه و بلند بخش بین الملل و جلوه گاه شرق جشنواره جهانی فجر
زند و مشکلی به وجود می آید اما او مشکل را از خانواده اش پنهان می کند و همین موضوع باعث گسترش گرداب دردسرها می شود. محمدعلی طالبی فیلم ساز کهنه کاری است که بیش تر با آثارش درباره کودکان و نوجوانان شناخته می شود. او که فعالیت های هنری اش را از سال 1356 با دستیاری کارگردان در تلویزیون و مستندسازی آغاز کرده است تا امروز فیلم هایی مانند چکمه ، کیسه برنج ، تیک تاک ، تو آزادی ، باد و مه ، دیوار ...
گفت وگوی ورزشی با معاون پرسپولیسی ظریف!
زیاد استادیوم می رفتم. دوران نوجوانی؛ چون خانه مان نزدیک امجدیه بود. عمدتا قبل از انقلاب. خانه پدریم نزدیک امجدیه بود لذا در بچگی زیاد به امجدیه می رفتم. سوراخ وسنبه ها را هم یاد گرفته بودم که چگونه بدون بلیت وارد شوم (با خنده). - در مدرسه فوتبال بازی می کردم و تا همین اواخر هم با بچه های فامیل جمعه ها سالن می گرفتیم و فوتبال بازی می کردیم. هم زیاد بازی می کردم و هم علاقه داشتم ولی سراغ ...
لاله های این خیابان بوی بنگ می دهند!
که هیچ، بچه ات را هم می فروشی، خدا را شکر، با اینکه تعداد رابطه ها را یادم نیست، اما وقتی شلتر آمدم، آزمایشاتم همه منفی بود، نه ایدز داشتم و نه هپاتیت. باز من وضع بهتری دارم. با دستش اشاره می کند به مریمی که دوان دوان در حال آمدن به سمت شلتر است. می گوید الان وقت ناهار است و کم کم سر و کله زن ها پیدا می شود. راضیه می گوید، این زن را ببین! معلوم نیست چند بار چند بچه سقط کرده، و آخرین ...
انگار عباس کیارستمی دارد با من زندگی می کند/ فیلم داد می زند لحظات غیرقابل لمس را با من لمس کنید
با این ها صحبت کنیم. رفتیم و صحبت کردیم و تبدیل شد به آخرین سکانس فیلم که دارند بچه را از اوگاندا می برند و به فرزندخواندگی می پذیرند. مادر خانواده یک معلم بود و پدر یک ارتوپد و چقدر این دونفر انسان بودند. ده سال بعد هم در اتریش دنبال آن ها رفتم. چون در ادامه آن فیلم یک کاری دارم می کنم و دیدم یک بچه دیگر هم آورده اند و گفتند سرپرستی دورادور چند بچه دیگر را هم پذیرفته ایم و هزینه های شان را می ...
تمام رنج های سمیه
نمی توانم. این دو دختر هم که توانی ندارند و مجبوریم کارگر بگیریم. صدایش را پائین می آورد و طوری که بقیه متوجه نشوند، ادامه می دهد: می دانی دخترم تمام زمستان را در این خانه زندانی بودم. امسال خدا را شکر نعمت فراوان بود و برف زیاد بارید می ترسیدم با این وضعیت پاهایم از این پله ها پایین بروم و زمین بخورم و باعث زحمت اضافه برای این دخترها شوم . فاطمه، مشهد، مشهد، مشهد ... ...
مجموعه اشعار آئینی ویژه ولادت امیرالمومنین علیه السلام
، ز درش به عرش علا رسی که به اوج عزت اگر کسی، برسد به فرّ هما رسد نه به کعبه رو نه به دیر رو، نه به فکر رو نه به سیر رو ز منیّت ار گذرد کسی، ز ره علی به منا رسد به مروت ار بنهی قدم، تو به مروه یی، به خدا قسم! به ره علی ز صفا قدم، نهد ار کسی، به صفا رسد به علی اگر تو یکی شوی، ز دنس رهی و زکی شوی به جز این اگر ملکی شود ...
لاله ها ی این خیابان بوی بنگ دارند
زباله گردی است. هم دردسرش کمتر است و هم پولش بیشتر! اصلاً همین که جنس موادشان جور شود، کافی است. با راضیه وقتی آشنا می شوم که تا نیمه های تنش، توی یک سطل زباله روبه روی تنها شلتر زنانه شهر، خم شده، صورتش سیاه و چروک خورده است، اما لباس های تنش چز پالتوی سبزرنگ پشمی پاره ای که پوشیده، بد نیست. خودش می گوید 30 ساله است، اما شبیه همه هم دوره ای هایش نیست. روزها لای زباله ها چرخ می زند و شب ها در شلتر ...
شکل گیری مجمع روحانیون آغاز انشقاق بود/ اصلاح طلبان خود تعریفی از اصلاحات نداشتند/ آنزیم های اصولگرایی ...
تند هم صحبت کردم. حضرت امام فرمودند من هرگز قصدم چنین چیزی نبوده که موافقت کردم اینها تشکل دیگری ایجاد کنند و در نتیجه چنین حرف هایی به شما منتسب شود؛ من خودم این را اصلاح می کنم. رگه هایی از این ورود امام برای دفع سم پاشی ها در منشور برادری دیده می شود، ولی بعداً همچنان آن اتهام پراکنی ها ادامه پیدا کرد، حضرت امام در آبان 67 در منشور روحانیت به صراحت به این مطلب اشاره می کنند که شما حق ندارید ...