سایر منابع:
سایر خبرها
به گزارش پامچال نیوز به نقل از خبرگزاری کاسپین ، بامداد پنج شنبه 17 فروردین ماه سال 91 بود که کارکنان بیمارستان دی تهران ، مأموران پلیس را از جریان مرگ مشکوک پسر جوانی باخبر کردند. بررسی های پلیس نشان داد که پسر جوان بر اثر اصابت چاقو به گردنش مجروح و بعد از انتقال به بیمارستان فوت شده است. همچنین معلوم شد که پسر مجروح با بنز گرانقیمتی به بیمارستان منتقل شده است. سرنشینان بنز که دو پسر جوان بودند ...
.... از آنجایی که پدرم قرار بود همراه خواهرم به بیمارستان برود، از سرباز وظیفه خواستم با خودروی پراید دوستانم که خودشان را مسافرکش معرفی کردند به دادسرا برویم و سرباز وظیفه هم قبول کرد. در میانه راه یکی از دوستانم قمه اش را بیرون آورد و به زور کلید دستبند را از سرباز وظیفه گرفت و بعد او را در باغی حوالی شرق تهران زندانی کردیم. بعد از آن روز، من فراری بودم تا اینکه چند روز قبل مأموران پلیس مرا دستگیر کردند که در آن حادثه زن صیغه ای ام فوت کرد. تحقیقات از متهم به دستور قاضی مرشدلو ادامه دارد. مأموران در تلاشند تا دو همدست مرد آدم ربا را دستگیر کنند. ...
...> چند دقیقه بعد دوست سابقه دارم همراه مردی با خودرویی آمدند. پدرم ماند تا اورژانس بیاید. آنها سرباز را فریب دادند و گفتند همراه من سوار شود تا ما را به دادسرا ببرند. در میانه راه دوستم تغییر مسیر داد و به جای رفتن به دادسرا به سمت خارج از تهران حرکت کرد. او با قمه سرباز را تهدید و دستبند را باز کرد و به دستان سرباز زد و چشمان او را با پارچه ای بست. او را به باغی اطراف تهران برده و در اتاقک باغ زندانی کردیم. متهم روانه بازداشتگاه پلیس شد و دو همدستش تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند. ...
امر سردار شهید محمد ناظری بود که به همراه دانیال ناظری به خبرگزاری فارس آمد. او می گوید ما همه مانند فرزندان حاج محمد بودیم و او را مثل پدر خود دوست داشتیم: من متولد 63 هستم و از سال 68 کاراته کار می کردم و تا مقطع قهرمانی آسیا هم رفتم. از طرفی هم کم کم عضو یک پایگاه بسیج شدم و قدم به قدم جلو رفتم تا به حاجی رسیدم. من پدرم را از دست داده بودم و خیلی هم مغرور بودم و هر حرفی ...
روبه رو شدند که قصد سرقت از یک خودرو را داشت. در این صحنه سارق با دیدن ماموران با پای پیاده فرار کرد. او با سرعت خودش را به خودرو پرایدی که همسرش سوار بر آن بود رساند و سعی در فرار از دست ماموران داشت. در این مرحله ماموران دستور ایست برای سارق صادر کردند اما متهم بدون توجه به پلیس به مسیر خود ادامه داد تا این که وارد یک کوچه بن بست در جنوب تهران شد. او که قصد داشت از دست پلیس فرار کند به صورت ...
که دیدند سرباز قصد انتقال مرا به دادسرا دارد، با ما همراه شدند. در راه خواهرم که سرطان تیروئید دارد حالش بد شد و من از فرصت استفاده کردم و به دوستم پیام دادم. دوستم هم خیلی زود خودش را به ما رساند و با این بهانه که حال خواهرم خوب نیست و پدرم باید او را به بیمارستان ببرد، سرباز را راضی کردم تا سوار ماشین دوستم شود. زمانی که سوار شدیم، با تهدید ، سرباز جوان مجبور شد دستبندم را باز کند، بعد هم ...
با عصبانیت گلوی مادرم را می فشارد و سپس او را با ضربات چاقو مجروح کرد. این نوجوان ادامه داد: پدرم با همان چاقو ضرباتی هم به سر من کوبید که سرم شکست در این هنگام پدرم گوشی مادرم را از روی اپن آشپزخانه برداشت و درحالی که شلوارش را به دست گرفته بود از خانه فرار کرد. من هم وقتی مادرم را نقش بر زمین و خون آلود دیدم با اورژانس تماس گرفتم که بلافاصله او را به مرکز درمانی انتقال دادیم ولی تلاش پزشکان به ...
خصوص قتل گفت: وقتی به خانه عمه ام رسیدیم، احمد جلوی در نشسته بود. با دیدن او انگار کینه ام اوج گرفت و از عصبانیت اسلحه را بیرون آوردم و به او شلیک کردم. محسن از این کارم شوکه شده بود. بلافاصله سوار موتور شدیم و فرار Escape کردیم. فکر نمی کردم با این شلیک کشته شود. متهم در خصوص همراه داشتن اسلحه گفت: این اسلحه را یکی از دوستانم به من داده بود تا وقتی به زمین کشاورزی می روم همراه داشته ...