سایر منابع:
سایر خبرها
نوجوان17ساله:نامادری ام مرا شیشه ای کرد / با وعده او برای رابطه جنسی، به کشتن پدرم تحریک شدم
ریختیم اما هیچ تأثیری نداشت. برای دومین بار هم این کار را انجام دادیم اما شربت خواب آور را نخورد. دفعه سوم 10 قرص را داخل غذایش ریختیم که بالاخره خورد و بیهوش شد. البته داشت به هوش می آمد که اسپری اشک آور به چشمانش زدم و بعد چند ضربه لوله فلزی آب به سرش کوبیدم. بعد از آن طنابی را که از قبل آماده کرده بودم دور گردنش پیچیده و خفه اش کردم. هنگام قتل پدرت کسی هم در خانه بود؟نه، قبل اینکه ...
قصاص، مجازات نوجوانی که پدرش را کشت
پسر نوجوان که متهم است برای به دست آوردن ثروت پدرش با نامادری اش همدستی کرده و پدر را به قتل رسانده، از سوی هیئت قضات بالغ تشخیص داده و به قصاص محکوم شد. به گزارش شرق، سال 93 بود که مردی با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت در صندوق عقب یک زانتیا جسدی پیدا کرده است. وقتی پلیس به محل کار این مرد رفت، او جسد را به مأموران نشان داد و گفت: ماشین زانتیا را شب قبل پسری نوجوان به مغازه مکانیکی من ...
اهل قلمِ مستقل مستأصل شده اند
.... خواست بعدی ما این است که جلو چاپ آثار ما در فضای مجازی گرفته شود. در روز روشن جیب ما را خالی می کنند ولی کاری از دست ما برنمی آید. الان شعر زمان ما که درباره شفیعی کدکنی نوشته ام، دست به دست در فضای مجازی می چرخد. آثار دولت آبادی و هر دولت ناآباد دیگر در اطراف دانشگاه تهران به راحتی چاپ می شود و ارزان تر از پشت جلد ناشر اصلی به فروش می رود . این ها نمی توانند یک شبه این همه سرقت های ادبی را ...
اعضای بزرگترین باند سرقت های سریالی دستگیر شدند
سرقت در نظر می گرفتیم. سعی می کردیم آن قدر حرفه ای عمل کنیم که ردی از خود برجا نگذاریم، اما خیلی هم موفق نبودیم چون پلیس ما را دستگیر کرد. سرکرده این باند درباره نحوه شناسایی طعمه برای سرقت هم گفت: ما خانه های مجلل را انتخاب می کردیم، بیشتر شمال تهران. وقتی مطمئن می شدیم که خانه برای چند ساعت خالی است، دست به کار می شدیم. وقتی هم که وارد خانه می شدیم، فقط پول و طلا یا چیز هایی که بدون هیچ ...
بازداشتگاه های مخوف و زندان های بی نام و نشان رژیم صهیونیستی
مورد بررسی قرار خواهد گرفت. 1-بازداشت های خودسرانه تمامی بازداشت های صورت گرفته از میان فلسطینی ها معمولاً بدون هشدار قبلی و بدون مشخص بودن دلایل بازداشت صورت می گیرد و در بسیاری از موارد همراه با عملیات یورش نظامیان به خانه های فلسطینیان و بازرسی بدنی برهنه آنها است. همچنین به زندانیان فلسطینی از طریق افراد خانواده نظیر همسر و فرزندان فشارهای متعددی وارد می شود. عملیات ...
قصاص فرجام قتل پدر با همدستی نامادری
...> در نخستین جلسه دادگاه، سعید درباره جزئیات قتل گفت: دو سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. وقتی هشت ساله بودم، پدرم با راحله ازدواج کرد و چند سال بعد خواهر و برادرم به دنیا آمدند. ارتباط من و راحله خوب بود، اما او با پدرم مشکل داشت و چندباری به خانه مادرش قهر کرده بود. او پشنهاد قتل پدرم را داد و گفت در این صورت تمام مال و اموال پدرم مثل ماشین و خانه اش به من می رسد. روز حادثه، در ...
رژیم غذایی در بارداری، با برنامه غذا بخوریم
زیادی حین بارداری می شوند، تا این لحظه تغییری نداشتم و از این ماه به بعد که اضافه وزن با بزرگ شدن بچه طبیعی می شود، به شکل کنترل شده ای آن را تجربه می کنم. در مصرف شیرینی ها محدود شدم از آنجا که احتمال ابتلا به دیابت بارداری وجود داش ت، مصرف شیرینی ها را در برنامه هایم کنترل کردم. تنها مجاز به خوردن خرما بودم و البته خوراکی های دیگری در برنامه غذایی ام وجود داشت که جبران ...
جنایت مسلحانه به خاطرعکس یک دختر
داشت و با پسرم دوست بود اما نمی دانم عکسی را که سرآغاز ماجرای درگیری بود، چگونه از دخترم به دست آورده است!؟ بنابر گزارش خراسان، در همین حال همسر مقتول نیز درباره چگونگی وقوع جنایت گفت: متهم با لگد به در منزل ما کوبید و به محض این که وارد حیاط شد اسلحه را به سوی خانواده ما نشانه گرفت. همین که شوهرم فریاد زد چه می کنی؟ ناگهان گلوله ای به سوی همسرم شلیک کرد و بعد به خاطر ترسی که وجودش را ...
رفیق صمیمی شوهرم در رفت و آمدهایش به خانه ما کاری کرد که شوهرم مرا طلاق داد
در حالی که نمی دانستم او به خاطر اموالم به من نزدیک شده است. کم کم از احساس تنفرم نسبت به او کاسته شد، چراکه خام حرف های عاشقانه اش شده بودم. مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که مادر بهراد مرا برای پسرش خواستگاری کرد و گفت بهراد به فروش موادمخدر از یک ماه قبل در است و من باید او را از منجلاب مواد بیرون بکشم. من هم خیلی هزینه کردم و جریمه هایش را پرداختم تا 6 سال بعد از زندان آزاد شد و ما زندگی ...
خنده های قلندرانه فرزاد و دلشاد به یک بیماری نادر
و افکارش را پریشان کرده بود، ادامه داد: آنقدر بی پول بودیم که همسایه ها و مردم خیرخواه محل برای همسرم مراسم ختم برگزار کردند و تا مدتی بعد از خاکسپاری اش، از باقیمانده مواد غذایی شکم بچه ها را سیر می کردم، اما مدتی بعد که خوراکی ها تمام شد دوباره همان آش و همان کاسه. چاره ای نبود جز اینکه در خانه این و آن کار کنم و با کمک هایی که از کمیته امداد می گرفتم زندگی بخور و نمیر مان را پیش ببرم. ...
سرقت 24 میلیارد تومانی در دستبرد به 288 خانه
زمان مرد تاجری به اداره پلیس رفت و به مأموران گفت دزدان به خانه اعیانی اش دستبرد زده و در حدود 2میلیارد تومان از اموالش را سرقت کرده اند. وی گفت: به همراه خانواده ام به سفر رفته بودم که پس از بازگشت با تخریب در روبه رو شدم. دزدان خوب می دانستند که من چند روزی نیستم و سر فرصت میله حفاظ را بریده و با تخریب در وارد خانه ویلایی ام شده بودند. آنها تمام اموال با ارزش شامل پول، طلاها و جواهرات ...
حکم قطع دست برای سارق خانه قاضی
حسین اصغرزاده برگزار شد، متهم گفت: من و همدستم پیک موتوری بودیم و از آنجا که هر دوی ما سابقه دار بودیم نقشه سرقت کشیدیم. پس از مدتی من دستگیر شدم که قاضی پرونده ام به من تخفیف داد و مرا به زندان محکوم کرد. با این حال زمانی که در زندان بودم، مرخصی گرفتم و دوباره سرقت هایم را شروع کردم. آخرین خانه ای هم که به آن دستبرد زدم، خانه قاضی رسیدگی کننده به پرونده ام بود و او با دیدن چهره ام در دوربین مداربسته مرا شناسایی کرد. بعد از اعترافات این مرد، هیأت قضایی وارد شور شد و مردم جوان را به قطع دست محکوم کرد. پرونده همدست وی نیز در کرمانشاه تحت رسیدگی است. ...
ارتباط صمیمی مسعود با زن بابا او را پای چوبه دار برد + عکس
ریختم .پدرم و خواهر و برادرم غذای مسموم را خوردند ولی خودم ترسیدم و غذا را نخوردم. وقتی آنها به خواب عمیق رفته بودند بالای سر پدرم رفتم و به صورتش گاز اشک آور پاشیدم و با میله آهنی پنج ضربه به سرش زدم و او را طناب زرد رخت خفه کردم.من هم بعد از پدرم در هفت صفحه از یک دفترچه اثر انگشت پدرم را گرفتم و دفترچه را در گذاشتم اما بعد از دستگیری دیگر خبری از دفترچه نبود و نمی دانم مریم با آن چه کرده است ...
قطع دست برای دزدی که به خانه قاضی پرونده اش در تهران دستبرد زد + عکس
حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد. وی گفت: من و دوستم در یک پیک موتوری کار می کردیم. وقتی فهمیدم هر دو سابقه دار هستیم تصمیم گرفتیم با هم به خانه ها دستبرد بزنیم. پس از مدتی دستگیر شدم اما قاضی رسیدگی کننده به پرونده ام در مجازاتم تخفیف قائل شد و مرا به زندان محکوم کرد. از زندان مرخصی گرفته بودم که سرقت ها را شروع کردم.اما واقعا نمی دانستم به آخرین خانه ای که دستبرد زده ام خانه قاضی ...
- مصطفی چمران - به زندگی مرفه در آمریکا پشت پا زد
تیر 1350 وارد بیروت شدند و نزدیک یک سال بعد روابط این دو دلداده دچار مشکلات جدی شد؛ پروانه همراه بچه ها به امریکا برگشت و در نهایت منجر به جدایی آن ها شد. این اتفاق، ضربه روحی بزرگی به مصطفی، پروانه و فرزندان آنان وارد کرد. آنچه لبنان از چمران گرفت از زندگی پروانه و مصطفی چمران اطلاع دقیقی در دست نیست و حتی کمتر کسی خبر داشت که پروانه در سال 1388 در امریکا فوت کرد، اما ریشه این ...
شلیک اشتباهی پسر، مادر را به کشتن داد
چند روز قبل مأموران یکی از کلانتری های شیراز از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 در جریان یک فقره فوت مشکوک قرار گرفتند. با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر، مراتب به بازپرس کشیک قتل دادسرای امور جنایی و پلیس آگاهی اعلام شد. خبرجنوب نوشت: با حضور درخشان بازپرس دادسرای امور جنایی، عوامل تشخیص هویت و تیم بررسی صحنه جرم اداره پلیس آگاهی در محل، تحقیقات درباره این پرونده آغاز شد. ...
دختر 11 ساله یمنی و ماجرای عجیب ازدواجش
هیچی فکر نمی کرد، حتی وقتی که حامله بودم. اگر پدرش در خانه نبود حتی بدتر هم می زد. حضور پدرش محدودیت بود، اما باز هم بدجور زخمی می شدم. بچه ها هم مورد آزار قرار می گرفتند. وقتی احلام دو ساله بود، الاحدام از پا بلندش می کند و به زمین می کوبد. بچه را درحال خونریزی به بیمارستان می برند. بعد از 10 سال حمله های مداوم، نورا عضو پروژه ای در آکسفام و اتحادیه زنان یمنی شد که به قربانیان خشونت خانگی ...
لوئی فردیناند سلین؛ پزشکی ناموفق، نویسنده ای توانا
کشاند وعذاب می دهد. در سال های 1950 که پارانویای او تخفیف پیدا می کند و از مستی افکار وسواسی خود خلاص می شود در طی اظهاراتی به خبرنگاران اقرار می کند: حالا که از ادبیات صحبت می کنیم، من تمام شده بودم، می فهمید، من بعد از مرگ قسطی تمام شده بودم زیرا همه چیز را در آن دو رمان گفته بودم، چیز مهمی نبود ولی ...!!! و زندگی نامه نویس او فرانسوا ژیبو نیز بر همین عقیده است. سال های مهاجرت و دربدری ...
با این 10 نکته خواستگار قلابی و کلاهبردار را بشناسید
به او اعتماد کردم تا اینکه مدتی بعد از من خواستگاری کرد و من که بیصبرانه منتظر شنیدن این جمله بودم، به او جواب مثبت دادم. وی افزود : من حرفهایش را باور کردم و قرار شد در اولین فرصت مراسم عروسیمان را جشن بگیریم، اما خبر نداشتم همه اینها نقشهای برای کلاهبرداری است. بعد از گذشت مدتی از این ماجرا او به بهانه ای طلاهای مرا گرفت من هم با خیال راحت طلاهایم را به او دادم تا اینکه به یکباره ناپدید شد و ...
نویسندگان بزرگ چطور با مرگ زندگی کردند؟
دوران بهترین ساعات زندگی تان بوده اند یا بدترین آن ها؛ هیچ کدام از این مسائل موضوعیت ندارند و از سر راه برداشته می شوند: شما دوباره به سمت آن کشیده می شوید. بعد از ترخیص از بیمارستان، من چنین حسی دارم، اما نمی دانم چه اسمی باید روی آن بگذارم. برمی گردم به جاده ای از خانه: داستان یک دختر ارمنی 5 . موریس سنداک کنار آدم هایی که دوستشان داشت و رو به مرگ بودند، می نشست و آن ها را طراحی می ...
پایان آشنایی مجازی؛ تجاوز یا حق السکوت؟
متوجه فریادهایم نشد. به همین خاطر حجت خیلی زود به من رسید و با تهدید چاقو مرا به داخل ماشین کشاند و بعد از سرقت طلاهایم، دوباره به من تجاوز کرد و با موبایلش فیلم هم گرفت. او همان موقع چاقو را زیر گلویم گذاشت و گفت اگر آنچه می خواهد را در فیلم نگویم، زنده نخواهم ماند. به ناچار حرف هایی که حجت خواسته بود را گفتم و بعد از آن به سمت خانه برگشتیم که بین راه حجت از ماشین پیاده شد. بعد از آن ...
مرد معتاد،صاحب کارش را در حالی که داخل چاه بود،با پرتاب مصالح ساختمانی کشت - جنایت بعدی،قتل همسراو
همسرم با سیامک تماس گرفت و گلایه کرد که چرا پول را به حسابش نریخته است که همین مسأله باعث درگیری لفظی بین سیامک و همسرم شد. بعد از این بحث تلفنی مقتول با من تماس گرفت و حرف های زشتی درباره همسرم زد و گفت: اگر جای تو بودم این زن را طلاق می دادم و... من که از دست سیامک به خاطر حرف هایی که درباره همسرم زده بود ناراحت و عصبی بودم، روز بعد مثل همیشه سرکار رفتم. سیامک پایین چاه بود که باز هم جر ...
با شعبان، طعم زندگی عاشقانه را چشیدم
گذاشتن نداشت، این سال ها هم که جبهه جنگ از ایران به مرزهای عراق کشیده شد نیز بسم اللهی گفت و همه عاشقانه های زندگی اش از زن تا بچه ها و نوه هایش را رها کرد و به عراق رفت. حالا 3 هفته است که اهالی خانه سحرها منتظرند دوباره صدای حاج شعبان را که برای سحری بیدارشان می کرد بشنوند؛ صدایی که با انرژی همیشگی اش بگوید: بچه ها، سحری آماده است الان اذان می گویند بیدار شوید . 36 سال زندگی مشترک ...
سرنوشت گورخواب ها؛ شش ماه بعد ...
نتوانسته اند برایش کاری کنند. رفتم DIC میگن بهت یه نامه میدیم بری بیمارستان سجاد (شهریار). آخه منو با این وضعیت کی نگاه میکنه؟؟ با این پای سیاه عفونت کرده چجوری تنها برم تا بیمارستان. خوابگاه نیست، پادگانه! وقتی از روزگار بعد از گورخوابی می گوید، دست و دلش می لرزد که نکند دوباره از جایی که هست، رانده شود. ما که البته دیگه جایی نداریم. تو بیابونا هستیم ولی دیگه از این بدتر نشه ما ...
صداهایی که در دیکتاتوری رسانه ای خاموش شد
سیاسی کشور مطلوب نیست. آزادی بیان با معیارهای ایده آل نداریم. سران جنبش سبز در حصرند و هزار موضوع دیگر ولی اینها به محمدمهدی سیار مربوط نیست. او اعتقادی داشته و برای آن شعری سروده. نه شاعر نماست، نه مزدور و نه نامرد... او به لحاظ سیاسی قابل نقد است اما نه به لحاظ حرفه ای و هنری . 10-اتفاقی که در نماز عید رخ داد به هیچ رو اتفاق خوبی نبود. سخن در این است، به مهدی سیار چه؟ بروید گریبان ...
راننده سرویس دختربچه را به جای مدرسه به خرابه می برد و...
موضوع را به پلیس Police اطلاع می دهند. ماموران با حضور در پارک به تحقیق از نگهبان پرداخته که نگهبان می گوید: ساعت پنج صبح متوجه این مرد داخل پارک شدم. او چند ساعت داخل پارک پرسه زد و رفت. نیم ساعت بعد دوباره او همراه با دختر خردسالی وارد پارک شد. ابتدا به وی مشکوک نشدم تا این که زن و مرد جوانی سراغ من آمده و مدعی شدند، مردی را در حال آزار و اذیت دختر خردسالی دیده اند. با کمک این زن و مرد، وی را ...
قتل زوج جوان توسط شاگرد
گرفت و حرف های رکیکی درباره همسرم زد وگفت اگر جای تو بودم این زن را طلاق می دادم. آن روز تمام شد در حالی که به خاطر صحبت های مقتول اعصابم به هم ریخته بود. متهم به قتل زوج طبسی افزود: ساعت 15 روز بعد آماده شدم تا سر کار بروم، چون به علت گرمای شدید هوا در طبس کار من بعدازظهر شروع می شد. وقتی به محل ساختمان رسیدم مقتول پایین چاه بود که همان ابتدا به خاطر حرف هایی که به همسرم نسبت داده بود درگیری ...
معروف ترین آبدارچی ایران: نمی دانم چرا مشهور شدم
فردی به نام رضا بدون اینکه مرا بشناسد تا فرودگاه برای دیدنم آمده بود و مرا به هتل رساند. بعد نقاط دیدنی مشهد را نشانم داد. می گفت: در این شهر مهمانی و مهمان حبیب خداست. این دفعه که به مشهد آمدم دوستانی که نمی شناختمشان پیشنهاد در اختیار گذاشتن خانه یا ماشینشان را به من می دادند. برایم تبرک می آوردند که بسیار برایم باارزش بود. در انت ها باید بگویم که روزنامه خراسان را خیلی دوست دارم و ویژه نامه جیم را همیشه می خوانم. این روزنامه بسیار صریح و بی پرده حرف می زند. در دنیای فناوری کار روزنامه ها برای حفظ مخاطب بسیار سخت تر است و از این بابت برای اهالی رسانه آرزوی موفقیت دارم. ...
اهمیت و جایگاه قلم و آنچه می نگارد/رسالت ها و وظایف یک قلم به دست
تنها بخشی از واقعیت هم نیست. میوه نگارش شجاعان روایاتی که ما در زمان حال افتخار استفاده از آنها را داریم حاصل زحمت قلم به دستان شجاع دوران بنی امیه و بنی عباس است که در راه نگارش این روایات گاهی جانشان را از دست داده اند. ابن ابی عمیر به خاطر نگارش کتاب های حدیثی به مصادره دوازده هزار دینار که کل دارایی و اموال ش بود، محکوم شد، هزار ضربه ی شلاق به او زدند و چشم هایش را ...
بازیکن تیم ملی به قتل متهم شد!
شده نذر کرده بودم وقتی کار پیدا کرد آش نذری بپزم و حال چه زمانی بهتر از شب نیمه شعبان و میلاد امام زمان. اپیزود دوم (صبح روز نیمه شعبان ساعت 10 صبح) قیامتی داخل کوچه برپاست. سر و صدای شیون و گریه تمام کوچه را فراگرفته است. صدای خودزنی و جیغ مرا به کوچه کشاند. تا پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ گفتند همان پسر همسایه که شب قبل برای استخدامش در نیروی انتظامی علی آقای همسایه اش نذری ...