سایر منابع:
سایر خبرها
گروه مقاومت: فاش نیوز - مصاحبه با خانواده شهید مدافع حرم حسین معز غلامی : بسیار از مقام مادر گفتیم و خواندیم و نوشتیم. از صبوری و مهربانی اش، از نجابت دستان آسمانی اش، از همه محبت های بی منتش اما نگفتیم آن که عزیزکرده سال های جوانی اش را به مسلخ عشق می فرستد در دلش چه غوغایی است. مگر می شود جوان رعنا قامتت را، پاره جگرت را به میان آتش بفرستی، بی خیال روزگار را سپری کنی . مادر که باشی انگار تکه ای از وجودت را از دست می دهی، جوانت لحظه هایش را پیشت ...
همان شبِ منتشر شدن خبر شهادتش می بیند. خواب بابا را دیدم که آمده بود و می گفت عاطفه بیا با هم برویم شهدا را نگاه کنیم. من هم جزو آنها هستم. تو از این به بعد باید به پدرت افتخار کنی و راه مرا با حجابت ادامه بدهی. عاطفه با دیدن این خواب هم در مورد شهادت بابا به یقین می رسد و هم از تکلیف سنگینی که پدر بر دوش او گذاشته، باخبر می شود! او حالا با حفظ چادرش می خواهد راه بابا را ادامه دهد، وقتی این طور می ...
به گزارش پایگاه انقلاب نیوز ، محسن هاشمی رفسنجانی منتخب شورای پنجم شهر تهران مهمان این هفته برنامه دستخط بود. ماجرای کناره گیری احمدی نژاد به نفع هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری 84 و نظر او در خصوص اختلافات وزارت علوم و دانشگاه آزاد از جمله موضوعات مطرح شده این برنامه بود. مشروح گفتگوهای این برنامه را در متن ذیل آمده است: فکر می کردید در تهران نفر اول شوید؟ البته ...
این باره بگویم. در حد یک جمله و دو جمله گفتم و اثرگذاری آن را دیدم. در همان حدی که لازم بود گفتم. شما دومین فرزند آیت الله هاشمی هستید. هاشمی: بله. حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی متولد 1313 هستند و در 14 سالگی به قم آمدند که سال 1327 بود. سال 1338 ازدواج کردند و من در سال 1340 در ایام فاطمیه به دنیا آمدم. برای همین اسمم محسن شده است. فرزند دوم هستم. ایشان 1339 فاطمه را به دنیا ...
مرداد ساعت یک بامداد پخش می شود. خلاصه داستان فیلم در مورد حسن پسربچه بازیگوش و شیطانی است که تمام اهل محل و همکلاسی ها از دستش عاصی هستند! او در شب تولد حضرت عباس(ع) بنا به اتفاقی به مسجد می رود و سعی می کند مکبر مسجد محل باشد. حسن با تلاش بسیار خود را برای این کار آماده می کند و در رقابت با سایر دوستانش قرار می گیرد و در این راه موقعیت های طنز فراوانی رخ می دهد. مادر او دچار بیماری آسم است، در ...
ارادتی خاص به شهدا داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه می خورد. علاقه زیادی به شهدای غرب کشور داشت. همیشه هم می گفت شهدای جنگ که در مناطق غرب به شهادت رسیدند مظلوم ترین شهدای ما بودند. از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود. همیشه وقتی به مزار عمویشان می رفت می گفت فکر کن عکس من را روزی بر سنگ مزار حک کنند و بنویسند شهید علیرضا بریری. وقتی این صحبت ها را می کرد بسیار شاد و خوشحال بود. همواره ...
95 بود و گهواره حضرت رقیه (س) را آنجا درست کرده بودند. به نیتش شمع روشن کردم و از حضرت رقیه(س) خواستم که اگر دعوت همسرم را به جهاد پذیرفت و شهادت او را مورد قبول قرار داد، همانطور که او را آسمانی می کند من هم دوست ندارم زمینی بمانم و می خواهم در راه شهدا قدم بردارم. دوست دارم هرچه دارم برای مصرف اهل بیت (ع) قرار بگیرد؛ خانه ام با آن که به صورت استیجاری است به عنوان بیت الشهدا و برای جلسات مذهبی ...