سایر منابع:
سایر خبرها
بیشتر بخوانید: قربانی تجاوز جنسی پدر، دخترش را چند می فروشد؟ خانم بیست ساله ای به مطب مراجعه کرده بود و می گفت سه سال است ازدواج کرده ولی تا به حال هنگام برقراری رابطه جنسی با همسرش ارضاء نشده است. به او گفتم که: بعد از اینکه شوهرتان ارضا شد، همچنان به هم آغوشی و لمس یکدیگر ادامه بدهید و کمی حوصله کنید. هرچند خودم می دانستم در این وقت کم، این حرف ها به درد این زن نمی خورند اما برای بهبود ...
. باید دقت کنیم که این نمایش، بی مکان و بی زمان است و قابل ارجاع به همه جا و همه وقت. این نقطه قوتش محسوب می شود. در سوریه و عراق، دعواها سر مرز است. نفت، مرزبندی ها را وسوسه انگیز کرده است. در این حال و هوا، این نمایش نیز درباره تمامیت ارضی و منافع ملی مربوط به آن حرف می زند. منتها آن قدر این روزها ترور می بینیم که این نمایش خواسته با سمبل توالت، این فاجعه را با زبانی تلطیف شده روایت کند. نیازی ...
سفالشان آیینه ظهور صفات خدا شدند یاسین و نور شدند، "هل أتی" شدند بر شانه های عرش خدا خانه داشتند نه، نه، که عرش را به روی شانه داشتند این ساکنان عرش خدا از همان ازل چشمی به چند روزه دنیا نداشتند هر چند داشت سفره شان نان خشکِ جو اما همیشه خویِ کریمانه داشتند سرشار از عشق و عاطفه و نور ِمعرفت همواره لحظه های صمیمانه داشتند گل داده بود باغِ بهشت امیدشان یعنی چهار غنچه ریحانه داشتند ما جرعه نوش چشمه جاریّ کوثریم دلداده ایم؛ شیعه زهرا و حیدریم. انتهای پیام/ 137 ...
لیلا رفت. بلند شد، از ماشین پیاده شد و یک بار دیگر دختر را نگاه کرد. برای اولین بار، به نظرش آن قدرها هم بد نیامد. چهره لیلا را تصور کرد و برای چند لحظه لبخند زد. ملی مدام می رفت و می آمد. گاهی آنقدر نزدیکش می شد که دلش می خواست دست دراز کند و لمسش کند. گاهی هم آنقدر دور بود که فقط تصویر مبهی از شمایل او را می دید. با همان پاهایی که اسکیت های عظیمی را حمل می کردند، روی چمن ها زانو زد و به ...
از پدر نبود. سال ها با همان قاب عکس پدر که با لباس زیبای روحانیت دختر را در آغوش گرفته است زندگی کرد و پدر را با همان لباس و قامت زیبا تصور کرد. هرچند پدر همیشه در رؤیاهایش زنده بود و با او حرف می زد اما رنج بی خبری و انتظار همه روزهای کودکی و جوانی اش را پر کرده است. 34 سال از آن روزها می گذرد و دخترک 15 ماهه پدر حالا خودش یک مادر است. وقتی برایش خبر می آورند که استخوان های پدر پیدا شده، لباس های ...