سایر منابع:
سایر خبرها
کاش کسی دستم را می گرفت...
گفتند و من تعجب می کردم. با سود زیاد نمی فروختم شان و برایم عجیب بود که مشتری ها از قیمت بالای اجناس گلایه دارند اما زیاد طول نکشید که فهمیدم مشکل از کجاست. کامران بدجوری به من رودست زده بود. با درست کردن چند فاکتور قلابی، جنس هایش را به قیمت بسیار بالاتری به من فروخته بود و منِ از همه جا بی خبر، مانده بودم چه کنم. از همان روز بدبختی هایم شروع شد ودیگرتمام نشد. جنس ها فروش نمی ...
سرگذشت غم انگیز زن اعدامی +عکس
نمی کرد عصبانی بودم. همان موقع ناگهان بالش را روی صورتش قرار دادم که چند دقیقه بعد دخترم بی حرکت ماند. این اتفاق آنقدر سریع افتاد که خواهرش نیز متوجه ماجرا نشد تا اینکه با صدای گریه ام از خواب پرید و با پیکر بی جان خواهر دوقلویش روبه رو شد. پس از اعتراف های این زن، پرونده در شعبه اول بازپرسی دادسرای جنایی کرج تحت رسیدگی قرار گرفت و متهم صحنه قتل دخترش را بازسازی کرد. تحقیقات قضایی حاکی ...
روزهای خوش داوودیه
از فرنگ بازگشته با همه فرق دارد آدم ها از دست می روند اما از دل و جان و خاطره نه. گرمای حضورشان، پژواک بیان شان، ایجاز حرف هایشان و رد نگاه شان تا همیشه سهمی از خاطره تان را به خود اختصاص می دهد. داوود رشیدی با وجود اینکه یک سال است از میان ما رفته و پاییز را در شهریور نزد ما آورده، اما بهار اندیشه اش همچنان با ماست و سهم زیادی را در خاطرات من به خود اختصاص داده است ...
لزوم توجه بیشتر به زنانی که مادرانه ایثار کردند
6 را گرفتند. من نیز راهنمایی شان کردم. یکی از آن خانم ها که ازهمه مسن تر بود بالای سر رزمنده رفت. گاز را از روی چشمش برداشتم. وقتی مادرش با او صحبت کرد چشمانش را بست و شهید شد. همه بستگانش دور او حلقه زدند و یکی یکی از شهید خداحافظی کردند . به سمت مادرش رفتم و پرسیدم شما چگونه از قبل سیاه پوش بودید؟! مگر اطلاع داشتید پسرتان شهید می شود ؟ نگاهی به من انداخت و گفت : نه دخترم ...
صبح یه روز لعنتی
.... شبنم فرشادجو، مونا را برای اجرای دوم به جای آن دختر جنوبی پیشنهاد کرده بود. همه می گفتند نرو. من گفتم خودت را با کسی مقایسه نکن و برو بازی کن چون 15 سال است داری تئاتر کار می کنی، برو و اوفلیای مونا فرجاد را پیدا کن. او این روزها هم همراه با گلاب آدینه در نمایش شیرهای خان بابا سلطنه روی صحنه است. همیشه امیدوارم اتفاق های خوبی برایش در تئاتر بیفتد. ما دو تایی هم روی صحنه بوده ایم ...
بهترین پرستار کودک، چگونه می توانم اعتماد کنم؟
، سؤالاتی درباره تجربه اش و اولین معارفه شان بپرسم و یا نظرش را درباره تماشای تلویزیون در روز و یا شربت ذرت دارای فروکتوز بالا جویا شوم (این ها چند مثال کوچک از مجموعه کارهایی بود که مجبور بودم در مورد پرستارهای بعدی فرزندم انجام دهم). یک سال بعد مجبور شدیم به این رابطه صمیمانه خاتمه دهیم- ما نقل مکان کردیم، آنقدر دور که نتوانستیم مگی را نگه داریم. و قبل از نزدیک شدن سال آینده با ...
... ناگه غروب ستاره
: سال های حوالی 1350 آیت الله خامنه ای در تهران به دیدنم آمد و ساعاتی را با هم به شعرخوانی صحبت گذراندیم...از حال مهدی اخوان ثالث جویا شدند و بعد گفتند همین الآن برویم احوالی از او بپرسیم. به در خانه اخوان که رسیدیم، آیت ا... خامنه ای کمی آن طرف تر ایستادند و من زنگ را زدم. آمد و در را باز کرد. با هم دست دادیم و سلام علیکی کردیم و بعد مرا به داخل دعوت کرد که آرام به او گفتم: با سیدعلی آقای خامنه ای ...
مجید درخشانی: کاش بگویند موسیقی نیازی به مجوز ندارد
.... آن زمان هم آقای لطفی تازه فعالیت های هنری شان را شروع کرده بودند. برادرم قرار شد با استاد لطفی صحبت کند؛ ولی خبری نشد. من هم که وقت برایم غنیمت بود، به هنرستان موسیقی رفتم و در دوره های شبانه ثبت نام کردم. هفته ای چهار، پنج روز کلاس می رفتم؛ کلاس ساز و کلاس تئوری و کلاس هارمونی و مطالبی که برای کنکور موسیقی لازم بود. همان سال دانشجوی نقاشی شدم و این دانشجوی نقاشی شدن مرا به فضای ...
آیا من و شما مهر ماه زنده هستیم؟!
خوردیم ولی هنوز هم قیافه پدر مهربان در مقابل چشمانم ثبت است. 2. با سن بالا و کمر خمیده هر روز صبح او را مقابل در خانه شان می دیدم. اهل سلام و احوالپرسی نبود، البته این بی تفاوتی ها خصوصیت پایتخت نشینی است والا ذاتاً مرد محجوب ومهربانی به نظر می رسید... تابلو زرد آژانس را روی پراید قدیمی می گذاشت ودستمالی به دست گرفته شیشه ها و بدنه ماشین را تمیز می کرد و راه می افتاد به دنبال در آوردن روزی و ...
قاتل دخترم دروغ می گوید
بی جان آتنا، 20 روز بعد از پرس و جو مردم و پلیس، از منزل فردی که در پنجمین روز مفقودی دستگیر شده بود کشف شد و طبق نظریه اولیه پزشکی قانونی استان زمان فوت آتنا اصلانی به روز مفقود شدن او برمی گردد. در مطلب پیش رو با بهنام اصلانی پدر آتنا که در غم از دست دادن دخترش به سوگ نشسته، به گفت وگو نشستیم تا کم و کیف این ماجرا را از زبان او بشنویم. آتنا کنارم مشغول بازی بود که به یکباره ناپدید شد ...
وحشت از رابطه جنسی؛ برایم کابوس است | تجاوز پدر به دختر چه بلایی سر زندگی جنسی زن جوان آورد؟
بیشتر بخوانید: قربانی تجاوز جنسی پدر، دخترش را چند می فروشد؟ خانم بیست ساله ای به مطب مراجعه کرده بود و می گفت سه سال است ازدواج کرده ولی تا به حال هنگام برقراری رابطه جنسی با همسرش ارضاء نشده است. به او گفتم که: بعد از اینکه شوهرتان ارضا شد، همچنان به هم آغوشی و لمس یکدیگر ادامه بدهید و کمی حوصله کنید. هرچند خودم می دانستم در این وقت کم، این حرف ها به درد این زن نمی خورند اما برای بهبود ...
شرط پدر آتنا برای بخشش قاتل دخترش: فقط اگر من بمیرم!
او دخترم را نکشته است چرا از خانه او جسد کشف شد. چندین مورد قتل از او کشف شده است. اولین بار که هشت سال قبل برای دادن پیراهنم به مغازه اش رفتم دیدم مغازه اش ترسناک است. هیچ کس به مغازه اش نمی رفت. ماهانه 100 هزار تومان هم در آن مغازه کار نمی کرد. همیشه خلاف می کرد. در آن مغازه به خانم ها تجاوز می کرده و الان هستند کسانی که به خاطر آبرویشان شکایت نمی کنند. می خواست بعد از آتنا، مهدی را ...
آتنا از روی پله افتاد و مرد!
طلاقش بدم. می گن خانومت چون می خواستی به یک دختربچه تجاوز کنی ازت جدا شده. نه، چون من طلاقش نمی دادم گفت که من یک دختربچه 9ساله رو برده بودم حموم. برادرت مصاحبه کرده و گفته چند وقت پیش وقتی دختر همسایه تون اومده بوده از تو ابریشم قالی بگیره، گریه کنان برگشته بوده خانه شان و برادرهایش هم به خاطر کاری که تو با خواهرشان کرده بودی و او گریان برگشته بود خانه، با تو ...