سایر منابع:
سایر خبرها
شاعران به استقبال شهید حججی رفتند
که باخت جان پی عهد مقدسی ازلی غروب روز دهم شد فدایی حیدر غروب روز دهم ساعتی ست تا محشر غروب روز دهم، روزگار حیرت ماست غروب روز دهم، امتحان غیرت ماست شکسته خیل اسیران به شام رهسپرند از آن قبیله نباشی تو را کجا ببرند؟ از آن قبیله شدن سخت سخت و آسان است از آن قبیله که شیطان از آن هراسان است لب از حرام ببند و دل از ...
گره خوردن نگاه شهید محسن حججی با برق نگاه شهید حسن جنگجو
به گزارش تهران نیوز ، این روزها سراسر کشور جذبه یک نگاه شده است و بهتر است بگوئیم جذبه سلفی غیرت. نگاه پر از ابهت و صلابت شهیدیکه زبونی و خواری را در چهره دشمن تکفیری نشانده است. طوفان یک نگاه باعث شد دل های همه ایرانیان بلرزد و شهید محسن حججی به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب حجتی مقابل چشم همگان شد. طوفان یگ نگاه هنوز هم به دل های ما ایرانیان چنگ می زند و شهیدی که با ...
شعر عاشقانه غمگین؛ سروده های سوزناک جدایی
از مقیم حرم کعبه نباشد کمتر آنکه گاهی ز در دیر مغان می گذرد نه ز هجران تو غمگین نه ز وصلت شادم که بد و نیک جهان گذران می گذرد دل بیچاره از آن بی خبر است ار گاهی شکوه از جور تو ما را به زبان می گذرد آه پیران کهن می گذرد از افلاک هر کجا جلوه آن تازه جوان می گذرد چون ننالم که مرا گریه کنان می بیند ...
شعر دوستت دارم؛ عاشقانه ای با زیباترین واژه ها
... انتظارِ این که دوباره بیایی دوباره بگویی سلام دوباره دوستت دارم مُدام سلام، می آیی برویم بهار بیاوریم، آخر امسال دیر کرده است می ترسم ! با این زمستانِ بی برف وُ هوایِ دم کرده یِ محبوس می ترسم راه را خطا روَد وُ به خانه یِ ما نیاید چه قدر تو مهربانی ! چه خوب است که این همه ...
فال حافظ - دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد گفتم به باد می دهدم باده نام و ننگ گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست از بهر این معامله غمگین مباش و شاد بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ در معرضی که تخت سلیمان رود به باد حافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است ...
فال حافظ - شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد
شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد گره ز دل بگشا و از سپهر یاد مکن که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ از این فسانه هزاران هزار دارد یاد قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند ...
فال حافظ - خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست
خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست تاب آن زلف پریشان تو بی چیزی نیست از لبت شیر روان بود که من می گفتم این شکر گرد نمکدان تو بی چیزی نیست جان درازی تو بادا که یقین می دانم در کمان ناوک مژگان تو بی چیزی نیست مبتلایی به غم محنت و اندوه فراق ای دل این ناله و افغان تو بی چیزی نیست دوش باد از سر کویش به گلستان بگذشت ...
بازخوانی خاطرات دوران عشق/ تنگه احد را نگه داشتیم با نهروانیان چه باید کرد...
، ایوب حیدری و کریمیان و سید جلال و دیگران... خدایا چه می توان گفت که قدم به قدم این مناطق خودشان حرف می زنند و باز با زبانی قاصر باید روایت کرد. باید گذشت و سیر ساعات و روز است که از نیمه گذشته و ما را به جاده بانه می رساند. جاده ای که بچه های هوابرد شیراز و پاسداران گمنام فارس و شهدایی مثل فرهاد شاهچراغی و عبدالحمید عزیزم عطر و بویشان در این مکان ماندگار شده است. یادمان بوالحسن ...
داستانِ این علمدار از علمداران جداست
... می رسد عطر گلاب گل پر پر شده ای بدن غرق به خون ، قامت بی سر شده ای سرت ای مرد سلامت ، سر بی تن شده ات شیر مردی که چنین شیعه حیدر شده ای! بازگرد از سفرت بی سرو بی جان و ببین روضه خوان دل غم دیده مادر شده ای از همان روز که سربند، سرت را بوسید انتخاب از طرف حضرت خواهر شده ای در بلندای نگاه تو در آن لحظه فقط کربلا بود و در این روضه مصور شده ای راز چشمان تو و صورت ...
سر داده در راه حسین (ع) خوش آمدی
. سلام بر تو که در وادی حیرت طایر قدس عارفان شدید. طریقتی که ترسیم کردید، طریقت عاشقی و دلدادگی بود. طریقت دل دادن و دلبری در راه معشوق. شهید محسن حججی در عرفه ها به عرفان رسید. معشوق را یافت و کوس انا الحق زد، به وادی نور در دفاع از اهل البیت شتافت، مرگ را زیبا یافت.در طریقت جان دادن ،حسین (ع) را الگوی خویش قرار داد، او با تیغ تقوا بر دیو نفس غلبه کرد و به آسمان پر کشید تا چراغی شود انسان ...
طیب از کودتا خوشحال نشد/ نام خانوادگی طیب چگونه حاج رضایی شد
، برادر یا پسر عموی طیب نیست؛ او از دوستان طیب است. طیب نام خانوادگی اش را از خانواده علی گرفته! علی 80 بهار را در زندگی اش به چشم دیده؛ لحن کلامش میراث دار لوتی های قدیم است؛ بی تکلف و بی مبالغه. قامتش خمیده شده و صدایش بی نوا اما وقت نام طیب که می رسد، حنجره اش حسابی جان می گیرد. خیلی وقت است که دوره خان و خان بازی تمام شده؛ شاید بیش از 50 سال اما طیب برای علی همچنان خان است. مرام و ...
شاید دوباره پنجره ای باورم کند
شاعر از زبان خودش: می آید از غروب که عاشق ترم کند در آتشی جنون زده خاکسترم کند با عطر ِبوسه های دل انگیز؛ می رسد تا باردار ِ حادثه ای دیگرم کند این شرم ِمومنانه ی در من؛ هنوز هم می ترسد از شبی که لبش، کافرم کند گنجشک های جان ِمرا پر بده عزیز شاید دوباره پنجره ای باورم کند در من هنوز کودک ِ دیروز مانده است گرچهِ ...
شعر درباره انتظار؛ عاشقانی چشم به راه معشوق
...> نشان به آن نشان که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت و عصر عصر والیوم بود حسین پناهی ~*~*~*~*~*~*~*~*~ تو را با یک بوسه تو را با یک بغل انتظار تو را با تمام دوست داشتن های زنانه ام به سپیده دم خورشید می سپارم... و من تمام آغوشم انتظار می شود تا تو بیایی و عطر ...
تقدیم به میزبان شهید؛ محسن حججی
ادامه مطلب به این شرح است: خواستم برای عید قربان بنویسم. خواستم همه ی روزهای قبل و بعد را تبریک بگویم. خواستم از استان بنویسم و از فرصت های پیش رو. نه دست، یاری داد و قلم توانی داشت و جفا بود که محسنِ خدا ، این روزها میهمانمان که نه، میزبانمان باشد و ما فراموشش کنیم. پس؛ سلام خدا بر تو ای شهید راه حق، سلام خدا بر تو و نگاه پر از رازت به افق های دشت بی انتها، سلام خدا بر ...
انتشار متن فایل های صوتی یک دختر در پایتخت داعش/ مامان، مرا نجات بده!
خارج کن، التماس می کنم. نمی توانم زیاد صحبت کنم. نمی توانی هیچ درکی کنی اوضاع اینجا چطور است. تو را خدا من را از اینجا بیرون ببر. خدا خیرت بدهد، اگر نتوانی مرا از اینجا خارج کنی می ترسم به زندگی ام پایان دهم. تا آخرین نفس به تو التماس می کنم، لطفا من را از اینجا بیرون ببر. وفا – آه عزیزم، می دانم از همه چیز بریده ای، به خدا می فهمم. به خدا دستم خالی است (به گریه می افتد) به خدا دارم ...
مشعر شعور، منا و قربانی هوس ها
...، ص488). حضور در منا چون به منا رسی، تمنّای هرچه از برای تو حلال نیست از دل بیرون کن و در عرفات، اعتراف به تقصیرات خود کن و عهد یگانگی خدا که در نزد تو است تازه ساز و در هنگام ذبح قربانی، حلقوم هوا و هوس و طمع را قطع کن و در وقت انداختن جمرات، شهوات نفسانیّه و خساست و دنائت و صفات ذمیمه را از خود بینداز و چون سر خود را تراشی همه عیوب باطنیّه و ظاهریّه را از خود ...