سایر منابع:
سایر خبرها
شعر سید حمیدرضا برقعی در وصف امام هادی(ع) + صوت
.../ رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران/ دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست/ کلماتم کلماتی ست حقیر ای باران یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود/ یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم/ مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران ما نمردیم که توهین به تو و نام ...
برترین های کتاب سال عاشورا معرفی شدند + گزارش کامل مراسم اختتامیه
داستانی عاشقانه را در دل روزهای پرمصیبت پس از واقعه ی عاشورا روایت می کند. دختری عاشق پیشه از اهالی کوفه که پدرش روزگاری سفیر امام علی(ع) بوده و برای جنگ با دشمنان امام حسین(ع) از کوفه خارج شده است. پدر اما چند روزی پس از عاشورا به خانه بازگشته و از شدت و حیرت از آنچه دیده قادر به صحبت نیست و در همین حین کاروان اسرای اهل بیت(ع) نیز به شهر وارد می شود و دختر به دیدار آنان می شتابد. 11 ...
آن روی سقوط خرمشهر
. حدپور نیز در ارتباط با نقشی که در این سریال ایفا می کند، گفت: من در این سریال نقش جلال را دارم؛ کاراکتری که خیلی به آن علاقه مندم. چون ویژگی هایی دارد که به شخصیت خودم خیلی نزدیک است و برای همین توانستم از ویژگی های خودم به این نقش اضافه کنم . وی در ادامه با اشاره به قصه سریال و تصویر متفاوتی که از جنگ به مخاطب امروز ارائه می دهد، بیان کرد: ما در آشوب قصه پرچالش و عاشقانه ای داریم که ...
ستاره شمشیربازی اسلحه اپه کشور در تکاپو برای قهرمانی بازی های آسیایی 2018
منوط به کسب مدال آسیایی است. اوج جوانی ام بر روی پیست شمشیربازی گذشته است و سال ها در این ورزش عَرق ریخته ام و به خاک وطنم عِرق دارم! اولین و بهترین مربی ام عیوضیان به من گفته بود شمشیربازی در خون توست و چه به تو حقوق بدهند یا ندهند به طور حتم این ورزش را ادامه خواهی داد. سوال: آیا ورزش زندگی شما را تحت شعاع قرار داده است؟ عاشوری بی درنگ جواب داد: اگر به عقب برگردم دوباره شمشیرباز ...
در دادگاه های خانواده چه می گذرد؟
به پهنای صورت اشک می ریخت و مدام تکرار می کرد: دست هات بشکنه الهی، از روزی که باهات زیر یک سقف اومدم اوضاع همینه . خدا لعنت کنه تو رو مرد . . . حالا هم خجالت نمیکشی، اینجا هم دست برنمی داری، مگه من چقدر جون دارم . پیر شدم زیر دست و پای تو . دیگه طاغت ندارم . مرد از آن سوی راهرو فریاد زد: دلم می خواد کتک بزنمت . انقدر می زنمت تا جونت دربیاد و بمیری . هیچ کاری هم نمی تونی بکنی . جونت هم ...
مریم 30 ساله تن به هر کاری داد تا اینکه فهمید باردار است و ...
کتک و آزارهایش را تحمل کردم تا این که دیگر طاقتم تمام شد و با قلبی آکنده از غم و اندوه از همسرم جدا شدم و در حالی که خانواده اش حضانت پسرم را به عهده گرفته بودند، به منزل پدرم بازگشتم. از آن روز به بعد برای تامین هزینه های زندگی از سالمندان پرستاری می کردم تا این که با کرم علی آشنا شدم. او هم از همسرش طلاق گرفته بود و به تنهایی زندگی می کرد. تنهایی، دوری از فرزند و نگاه های سنگین دوستان و اقوام ...
بسته شعری به مناسبت ولادت امام هادی (ع)
...... آقا تو تو مرا با ولایتم کردی آمدی و هدایتم کردی دل من در کفت اسیر بود به دخیل تو مستجیر بود گر شود ثروتم سلیمانی باز هم بر درت فقیر بود شکر حق می کنم صدای بلند حضرت هادی ام امیر بود آبرو خرج می کنی بس که کرم سفره ات کثیر بود شب میلاد تو به ذی الحجه مطلع شوکت غدیر بود ریشه ی ناب اعتقاد علی پسر حضرت ...
ارتباط عاشقانه با معبود و معشوق ازلی و عبادت فراوان/ ویژگی های اخلاقی امام هادی(ع)
از او دور گرداند. او از میان جمعیت گذشت تا به من رسید. من در سیمایش محو بودم و برایش دعا می کردم. مقابلم که رسید، در چشمانم نگریست و با مهربانی فرمود: خداوند دعاهای تو را در حق من مستجاب کند، عمرت را طولانی سازد و مال و اولادت را بسیار گرداند. وقتی سخنانش را شنیدم، از تعجب که چگونه از دل من آگاه است؟ ترس وجودم را فرا گرفت. تعادل خود را از دست دادم و بر زمین افتادم. مردم اطرافم را گرفتند ...
9 بار پیاده زائر کربلا شد
کردم تا ساعت ها بعد ضربان قلب احمدآقا حسینی است و به عشق امام حسین(ع) می زند . هواپیمای او در حین یک مأموریت دولتی سقوط کرد و در 25 اسفند 89 شهید شد. پیکر شهید، سوخته بود بنابراین همانند مولایش بدون غسل او را به دست خدایش سپردند. پدر همسرم به من گفت اگر به من نمی گفتند این پسر توست، هرگز نمی توانستم او را بشناسم.آن جا به یاد آن روایت افتادم که اگر عاشق امام حسین(ع) باشی، مصیبتهایی به تو می رسد که طعم ذره ای از مصیبت هایی را که به اهل بیت(ع) وارد شده بفهمی هرچند محال استف مصیبت ما با مصیبت آن روز کربلا یکی شود. ...
رحمت و بخشش سیره مستمر علوی
یا بسیار، خیانت کرده ای، چنان بر تو سخت گیرم که اندک مال مانی و درمانده به هزینه عیال و خوار و پریشان حال؛ والسلام. (همان، نامه 20) همچنین به یکی از کارگزاران خود نوشته است: اما بعد، من تو را در امانت شریک خود داشتم... پس تو چون فرصت به دست آوردی، به مردم خیانت کردی و شتابان تاخت آوردی و تند برجستی و آنچه توانستی از اموالی که برای بیوه زنان و یتیمان نهاده بودند، برگرفتی و بربودی، آن سان که ...
ولادت امام علی النقی درشعر آئینی
ات یک دل سیر ای باران پایان بخش این گفتار، بخشی از شعر یوسف رحیمی در مدح و ثنای آن نور جاودانی است؛ وقتی که شاعر، شکوه بارگاه آن امام هُمام در سامرا را مانند شکوه و جلالِ عرش خدا می بیند و اینگونه ندا سر می دهد: از ابتدا گِل من را خدا مطهّر کرد و بعد عشق تو را در دلم مُقدّر کرد به نور ناب نگاه چهارده خورشید وجود و فطرت و ذات مرا منوّر کرد زلال ناب ...
یک لاله سربریده
اخبار تأسف آفرین ستمگران مالی و پولی و حرص ورزان صندلی پرست نشوند و از اینان که از حسین و خدای حسین دور گشته اند و به منظور تصرف یک سفینه لقمه طلا ، براحتی حاضر می شوند یکصد سفینه تأسف و خجالت را به میان دل و دیده و زبان ملت، پخش کنند و اندوه و غم آوارگی را وسعت بخشند؛ دوری گزینند و گوش و چشم از سفینه نشینان پیروز طلا باز برگیرند و تنها... در سکوتی اشک ریزان، که می تواند فکر و ذکر آدمی را به سیاحتی ...
ایستگاه آخر در عرق ریزان شرجی
قضاوت عجولانه آنها تنها به لبخندی میهمان شان می کند تا تسلی خاطری باشد بر غم فقدان پدر.هر دو آهی می کشند و انگار انبوه انسان هایی را به ذهن می آورند که روزی در این دنیا، خندیده، راه رفته و دنیا را به تماشا نشسته بودند. طبیعی است با این کار، که مدام در بدرقه پیر و جوان اند، گاه و بی گاه دل شان بگیرد. اما تو گویی این پیشه نوعی نگاه اشراقی در آنها پدید آورده باشد.هر دو به گرمی و صمیمانه از من تشکر کردند ...
عباس جوانمرد در خاطراتش گرفتار خودبزرگ بینی نشد/ شاهین سرکیسیان مروج فرهنگ دیالوگ بود
همچنان درباره فعالیت های ایشان تحقیق می کردم. آقای جوانمرد مانند پدر برای من است و ایشان نیز چنین حسی نسبت به من دارند، یعنی مرا همانند ماهان، پسر خود، دوست دارند و ایضاً چنین رابطه انسانیِ دلنشینی نیز بین من و خانم پرتوی وجود دارد. این پژوهشگر ادامه داد: در تمامی این سال ها که با ایشان رفت وآمد داشته و دارم، محل زندگی آن ها را به مانند محفلی دیدم که پذیرای هنرمندان، دانشجویان، روزنامه ...
- جری لوئیس - ؛ یک کمدین و هنرمند تکرار نشدنی
بین آنها یافت می شد، اما پس از مرگ رفیق سابق اش، دین مارتین انگار دل و دماغ او هم از بین رفت و خود را بازنشسته کرد. لوئیس نزدیک به دو دهه جز در بعضی اجراهای تلویزیونی آن هم نه برای بازیگری و شهرت، تمایلی برای حضور جلوی دوربین از خودش نشان نداد با این حال در محافل جمع و جورتر به اجرای برنامه و خلق لحظات کمدی می پرداخت چون به قول خودش بازیگری تنها راهی بود که او در زندگی احساس خوشبختی کند ...
ساعاتی به یاد شهدا/ آلام و دردهایی که نوشتنی نیستند
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری فارس از بیرجند، گام هایم را استوار بر می دارم و به خانه ای که به مهمانی پذیرفته ام نزدیک می شوم، در دلم آشوب عجیبی بر پا است انگار اولین بار است به جایی با عمق دل دعوت شده ام جایی که نمی دانم چه می خواهم بگویم و چه بشنوم البته بارها در گزارشات و مصاحبه های متعدد صحنه هایی را برایمان خلق کرده اند این بار خودم می خواهم حال و هوای عجیب عاشقی را به قلم درآورم. جنگ ...
تکه های زندگی تکه دوز شهر، از کت آرمسترانگ تا قرآن بشار اسد
هنر سخن ها کنم بیان تا رسانم پیام خون شهیدان جاودان/ بر ملت انقلابی و نسل جوان خاطرات سال های زندگی/ مادرم مرا گذاشت دوزندگی سختی ها کشیدم سوختم/ مشکلات خود را با نخ دوختم هیچ وقت مأیوس نگشتم نا امید/که بعد از شب بود صبح سپید می گوید هنر بیان حرف دل است و انسان باهنرش می تواند حرف هایش را بگوید: زندگی باشد بسی پست و بلند/ گاه نوش از زبانی هم گزند دری به ...
زیارت با معرفت؛ درس بزرگ امام هادی(ع) به شیعیان
و نیز در کتب زیارتی ایشان و به استماع سخنرانی های حرم/ حقیر هرگاه به حرم امام رئوف مشرف می شوم تمام صحن ها را طواف می کنم و روایات بسیار زیبای امام رضا علیه السلام را مطالعه می کنم و در مورد آنها تدبر می کنم و این عمل را به همه خوانندگان این سطور سفارش می کنم.) تا سبک زندگی اش را از آنان بگیرد و به زیارتهایش جامه عمل بپوشاند؛ چون زیارت امام به معنای قبول الگو بودن آن حضرات و قبول صحّت ...
تیر خلاص جشن طلاق! بر شقیقه زندگی آرام
به گزارش گلستان ما به نقل از پاسرو ؛ ازدواج یعنی یک جنس مخالف که به طور غریزی هم حتی به او تمایل داری تنها و تنها برای تو شود و تمام عشق و علاقه اش را به تو ابراز کند، این مهم چند مقوله را در بر می گیرد اول اینکه احساس تنهایی از انسان گرفته می شود دوم اینکه نیاز به توجه و محبت را در آدمی ارضا می کند و سوم اینکه پاسخی حلال به غریزه جنسی می دهد.(این سه عیانی ترین زیرمجموعه های متصور است) ...
گفت وگو با مهدی،حسین و ابوالحسن طالقانی فرزندان آیت الله / اگر طالقانی زنده بود...
نظر مطالعه خیلی باز بود. اشاره کردید که سال ها پدرتان در زندان بوده است. در آن سال ها زندگی خانوادگی شما چگونه می گذشت؟ حسین طالقانی: هرکس باید نان خودش را درمی آورد. بنده دانشجو بودم شب ها در کارخانه کار می کردم و حقوق می گرفتم. جالب این است که من دانشگاه پهلوی بودم، پدرم دشمن درجه یک پهلوی بود، با این همه نگفتند که تو چون پسر او هستی نباید این جا درس بخوانی. مهدی طالقانی: البته ...
عبور از تنگ نظری ها
مرده ایم... آدم های دیگری شده ایم، ... وقتی تمام درها بر روی تان بسته می شود و حتی حق کار و فعالیت در هر امری که به تئاتر مربوط می شود از تحصیل گرفته تا ترجمه و نوشتن و تدریس و... از تو سلب می شود و از آنچه حق و شایستگی و تخصص توست محرومت می کنند... البته من پیش از مرگم فرصت یافتم که لااقل در کتابم حرکت تئاتر به سمت شعر ایده آل هایم درباره تئاتری که دوست داشتم را بنویسم و در تمام نظریه هایی که سعی ...
مثل قلب مادرم
تابد تا حرم نباشد امن لحظه ای نمی خوابد کاش می شدم چون او آفتاب تابانی در کلاس سربازی نقطه ی درخشانی *** بی سر سرود بابا در دفتر شهادت شعری پر از غم و درد من هم نوشتم امروز در دفترم که آخر مثل تو می شوم مرد اینجا بهشت هر روز می روید از دل خاک چون در صف بهار است گل دادن ...
اندوه تمام نشدنی!
بزرگ و غمی وصف ناشدنی و دلی پر از شکوه و شکایت از این نرسیدن ها! حال چشمان تر یک ملت با موجی از تنفر به راهی که هیچ گاه فرصت نداد تا نخبگان سرزمینم طعم شیرین نوازش پیروزمندانه مردم شهرشان را بچشند، همراه شده است... قلمم ناتوان و زبانم قاصر از بیان این اندوه بزرگ است که امروز باید به جای جشن و سرور و اشک شوق، نظاره گر یک جهان درد و غم از این فراق بی سرانجام باشیم! با آهی دمادم: خداحافظ ای داغ بر دل نشسته... ...
این شرح بی نهایت
غمخواری فتادست مرا گوید مرا زین هیچ غم نیست همه غم ها تو را آری فتادست چو خونم می بریزی زود بشتاب که الحق تیز بازاری فتادست مرا چون خون بریزی زود بفروش که بس نیکم خریداری فتادست مرا جانا ز عشقت بود صد بار به سرباری کنون باری فتادست دل مستم چو مرغ نیم بسمل به دام چون تو دلداری فتادست از آن دل دست باید شست دایم که در دست چو تو یاری فتادست کجا یابد گل وصل تو عطار که هر دم در رهش خاری فتادست عطار ...
این روزها آدم ها سیر و سیاحت درون ندارند
شدم به او سلام کردم. با خضوع و تواضع روستایی جواب سلام مرا داد. ظاهراً انتظار نداشت که کسی در چنین صحرای محشری او را بشناسد. توی هواپیما یک بار دیگر از کنارم رد شد. به مسافری که پهلویم نشسته بود گفتم: این آقا مهدی اخوان ثالث است. پرسید: کیه؟ گفتم: شاعر است. سری تکان داد و تظاهر کرد که او را می شناسد ولی نشناخته بود. چون پرسید: در تلویزیون کار می کند؟ به نظرم آمد اگر بخواهی جزو مشاهیر باشی باید ...
فرازهایی از سیره عملی امام هادی علیه السلام
امام هادی علیه السلام به این جا آمد؟، گفت: نه.... ابو موسی می گوید: بعد از این ماجرا به محضر امام هادی علیه السلام رفتم، آن حضرت تا چهره ی مرا دید فرمود: از چهره ات پیدا است که راضی و شادمان هستی. عرض کردم: آری ای آقای من! به برکت الطاف وعنایات شما. ولی به من گفتند که شما نزد متوکّل نرفته ای و از او درخواست و سفارشی در مورد من ننموده ای. امام هادی علیه السلام فرمود: خداوند متعال می ...
پشت تمام جوایزی که در جشنواره ها داده می شود زد و بند وجود دارد!
. البته مشابه این آیتم نوشتن را در رادیو تجربه کرده بودم اما کار دشوارتری را در خنده بازار پشت سر گذاشتم. برویم سر چالش اصلی در این گفتگو، بالاخره تو مجری هستی یا فیلمنامه نویس؟ در برنامه دورهمی هم گفتم دغدغه من نوشتن است، چون تحصیلات من ادبیات نمایشی است. من اگر اجرا نکنم نمی توانم بنویسم. چون منبع اصلی درآمد من الان اجراست. فقط منبع درآمد من است. من سالی چند تا سریال می ...
کشف منشوری غرور آفرینی برای ایرانیان !!
ی مردمان سرسیاه (=عامه مردم) را که (مردوک) به دستان او (کوروش) سپرده بود، 14) به دادگری و راستی شبانی کرد. مردوک، سرور بزرگ، که پرونده مردمانش است، به کارهای نیک او (=کوروش) و دل راستینش به شادی نگریست 15) (و) او را فرمان داد تا بسوی شهرش (= شهر مردوک)، بابل، برود، او را واداشت (تا) راه تینتیر (=بابِل) را در پیش گیرد، و، همچون دوست و همراهی در کنارش گام برداشت. 16) سپاهیان ...
روحانی شهیدی که زحمت تشییع پیکرش را به احدی نسپرد
...، آری این گونه معامله با دوست پرسود و ارزشمند است. شهید مدافع حرم محمدمهدی مالامیری روحانی شهیدی که دست از این جسم خاکی شست تا روح بلندش در آسمان آبی به پرواز در آید و وصال حق را با چشم جان نظاره گر باشد، او بین دنیا و عشق محبوب عشق حق را برگزید و حتی زحمت حمل پیکرش را نیز به احدی نسپرد. به همین بهانه به گفت وگو با همسر روحانی شهید محمدمهدی مالامیری پرداختیم. ...
شماره تازه مجله علی معلم منتشر شد/ عکس
) دیبی و جایزه (بهترین بازیگر مردِ کمدیِ تلویزیونی) تندیس عاشقانه (بهترین بازیگر زنِ درامِ تلویزیونی) گاهی خوشی، گاهی غم (بهترین بازیگر مردِ درامِ تلویزیونی) جایزه ای به نمایندگی از یک مجموعه (بهترین کارگردان تلویزیونی) تشکر خیلی کوتاه (بهترین مجموعه ی تلویزیونی) جای خالی دوست (بهترین چهره ی تلویزیونی1) چقدر خوب است این مرد ...