سایر منابع:
سایر خبرها
می خواهم سر به تن دهه هشتادی ها نباشد!
شاهد وضعیتی مشابه هستیم؛ جایی که نوجوانان فقط بلدند شیطنت کنند و آرامش مدرسه را به هم بزنند. در آخر هم این نوجوانان مزاحم، در انفجار مدرسه شان توسط بمب رژیم بعث عراق به صورت یکجا جان می سپارند. در خانه دیگری ، نوجوان ها فقط می رقصند و صحنه ها را به لحاظ صوتی و تصویری پر می کنند! در فیلم بسیار ضعیف دعوتنامه ، نوجوان فیلم مریض است و به همین دلیل پدرش برای تامین معاش خانواده و درمان بیماری فرزند رو به ...
نوجوان کَریَکی با معلولیتی شگفت انگیز در دنیا / شاهین دنا همچنان در انتظار کمک خیرین کشور+ تصاویر
می کند که خدایا تو را شکر می کنم که هنوز با این وضعیت می توانم باز هم تو را شکر بگویم. با شاهین در یک نگاه آشنا شدم، وقتی او را دیدم که با رنج و مشقتی سخت اما با دلی پر امید رهسپار خانه بود و از اتمام درسهایش برای دیدن مادر می رفت شگفت زده شدم. با او هسمفر شدم تا از دردهایش بگویید، چیزی بر لب نیاورد. وقتی از او سئوال کردم که آیا تا به حال به بیماری ات و متمایز بودنت نسبت به ...
شهر بزودی عطسه بلندی می کند
به شهر مدرن و پاساژ دارد می اندازد. آقای پیران من شما را همان ولگرد بنیامینی می دیدم. آیا این دید فلسفی در شکل گیری کارتان وجود داشت؟ پیران: راستش نه. اینقدر فلسفی نگاه نکردیم. فقط خواستیم در مورد انسان شهری که در جامعه مدرنی زندگی می کند که تکنولوژی آن را فراگرفته حرف بزنیم. افشار: وقتی دغدغه یک موزیسین تهران باشد سراغ چه المان هایی می رود؟ آیا ما مترو و شلوغی اش را نمی بینیم؟ آدم ...
شعر درباره کودکی
فردا می شود گاه خود را پشت نقشی تازه پیدا می کنی گاه خود را پشت نقشی تازه پنهان می کنی گاه شیرین است بازی گاه دعوا می شود می شماری تا ده و دیگر کسی دور تو نیست چشم را وا می کنی و گرگ پیدا می شود این تویی طفلی که گم کرده ست راه خانه را می گریزد، هی زمین می افتد و پا می شود گاه باید چشم بست و مثل یک کودک گریست ...
هر آنچه که یک زائر در راهپیمایی اربعین بدان نیاز دارد/ رهبر انقلاب: شکر راه پیمایی اربعین ازجمله به این ...
ینکه بی اجازه وارد خانی پیامبر شوند، منع کرده ی. من به حرمت پیامبرت در حال غیبتش مثل حال حضور و حیاتش عقیده مندم و می دانم که فرستادگان تو زنده اند و نزد تو روزی می برند، جایگاه مرا در ینجا و ین لحظه می بینند و سخنم را می شنوند. پروردگارا! ابتدا از او اذن می طلبم، سپس از پیامبرت و از جانشین تو که اطاعتش بر من واجب است، اجازه می خواهم که در ین لحظه وارد خانه اش شوم، از فرشتگان گماشته به ین بارگاه ...
جنگجویان خیابانی
هولناک موتورسواران عبور می شود و کسی درباره آن حرفی نمی زند. برای راکبان موتور یک کلمه وجود دارد که حامل استرسی بسیار آزارنده است: کفی. کفی یعنی باربندی که به انتهای یک وانت بسته می شود و کنار خیابان ها منتظر موتورسیکلت ها می نشیند تا مثل فرشته مرگ برایشان تعطیل کار و زندگی شان برای چند روز به ارمغان بیاورد. اصلا این طور نیست که در عمل قانون خاصی برای مواجهه با پلیس راهنمایی رانندگی وجود ...
جایگاه سلمان فارسی در اسلام
و سلّم مبعوث شده بود و من از آن بی خبر بودم، تا وارد مدینه شد.[11] روزی به من خبر دادند شخصی از مکه آمده و ادعای نبوت دارد من فورا نزد پیامبر(ص) رفتم و این زمانی بود که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در محله قبا بود مقداری خوراکی که تهیه کرده بودم نزد او گذاردم و عرض کردم صدقه است، تو و اصحابت را افراد نیکی یافتم می خواهم شما میل بفرمائید، حضرت خود دست به سوی آن دراز نکرد ولی به ...
از آق قلا تا سوته همراه با سختی های تبلیغی یک طلبه (بخش سوم)
. من هم همه ی پرنده ها را خوردم و هیچ طوری نشدم. مردم که خوب خندیدند شروع کردم براشون از وضع نامناسب خانم و دوری راه برای رفت و آمدش به کانون گفتم و توضیح دادم که باید سوته را ترک کنم. همه ی مردم مثل آدم هایی که به آن ها شوک وارد شده باشد به چشم های من خیره شده بودند. به اهالی قول دادم که در همه ی مراسم های آن ها حضور خواهم داشت. خیس عرق شده بودم. خیلی شرمنده ی محبت مردم بودم ولی باید روستا را ترک می ...
خبر جنجالی تغییر جنسیت بازیگر ایرانی (عکس)
باید اطمینان پیدا می کردم. از عواقب تغییر جنسیت و تنهایی بعد از آن هم خیلی می ترسیدم؛ در اصل، مهم ترین مشکلم همین تنهایی بود. من عاشق معاشرت کردن با دیگران هستم و دوست دارم همیشه در خانه ام مهمان داشته باشم. می ترسیدم بعد از جراحی دیگر کسی من را نپذیرد. ترس از تنها شدن باعث شد 20 سال طول بکشد تا من تصمیم بگیرم جنسیتم را تغییر بدهم اما سال 85 دیگر مطمئن شدم که می خواهم این کار را انجام ...
مناظره امام صادق(ع) با زندیق مصری هنگام طواف
، تو رئیس این امر هستی، تو چنینی تو چنانی، جد توست که این دین را آورده، چنین کرده چنان کرده؛ اما خوب، معذرت می خواهم، آدمی وقتی سرفه اش می گیرد باید سرفه کند، اخلاط که راه گلویش را می گیرد باید سرفه کند. شبهه هم وقتی در ذهن انسان پیدا می شود باید بگوید. من باید آن سرفه فکری خودم را بکنم. اجازه بدهید حرف هایم را بزنم. فرمود: بگو. (مطهری، 1389 ش، ج18، ص71). [8]. آیا بر انسان زمانی از روزگار گذشت ...
سفرنامه برزک کاشان یا وقتی که سنگ ها عاشق می شوند (قسمت اول)
خودمان از دلمان باخبر بود. رفتیم دم خانه شان و مشغول چیدن توت شدیم. میزبانمان هر لحظه که خسته می شدیم و می خواستیم دست از چیدن توت برداریم، باز هم تشویقمان می کرد و گاهی هم سعی می کرد با حرف هایی مثل "چقدر زود کم آوردین" یا "هنوز جونین، باید بیشتر بخورین"، غرورمان را جریحه دار کند و ما را بیشت به چیدن وادارد. خودش ایستاده بود کناری و به ما می خندید. نه خنده ای از روی تمسخر. او از لذت مهمانانش لذت می ...