سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از مدافع حرمی که با دعای همسرش شهید شد
شود ان شاءالله. از آن روز به بعد، بچه روز به روز بهتر می شود. و حالا سی و چند سال پس از آن روز، در مزار شهدای درق، محمدتقی، جایی بین شهیدان بهادری و جعفری آرام گرفته است. این ها انتخاب شده بودند و لیاقت شهادت را داشتند. در یک خانواده متدین متولد شد که مادرش خانه دار و پدرش در اداره مخابرات کار می کرد و به گفته مادرش، از هشت سالگی روزه می گرفت و نماز می خواند. اهل ...
لحظاتی با یک کبوتر گلگون کفن
بخرد و خانه ای در آن بسازد و بعد از آن تشکیل خانواده دهد. نصرالله لحظه ای سکوت کرد، بعد خیره به پدر شد و گفت: من تو این دنیا فقط به دو متر زمین نیاز دارم که آن هم به وقتش پیدا می شود. راوی: برادر شهید عاشق شهادت بود، همه آرزویش همین بود عاشق شهادت بود، همه آرزویش همین بود. قرار بود برای یکی از شهدای جوپار در گلزار شهدا قبری حفر کنیم، مکانی در نظر گرفته شد، همین ...
مناجات یک شهید با شهید دیگر
محمدحسن (رسول) خلیلی! رسول جان سلام! از روز اولی که بر مزار تو آمدم و تو را در آنجا آرام دیدم و با یک دل پرشور و بی طاقت از محاصره عمه جان زینب (س) و آن شعر که روی مزار تو حک شده بود دیدم، از همان زمان دل به تو دادم و هر پنج شنبه که با دوستان به بهشت زهرا (س) می آمدم، حتما به تو سر می زدم. تا این که یک روز خود تنهایی به آنجا آمده بودم و بر سر مزار تو نشسته بودم ناگهان متوجه تاریخ تولد تو شدم ...
بسته شعری ویژه ولادت امام حسن عسکری(ع)/2
آن دلبری که بندگی ات را روا نوشت مارا غلام حلقه به گوش شما نوشت روز ازل مربی اشراق عاشقی نام ترا به صفحه ی دلهای ما نوشت آن خالقی که مهر تورا مُهر سینه ساخت با لوح دل حدیث ترا آشنا نوشت با جوهر طلا به شبستان آسمان وصف ترا به خط جلی کبریا نوشت با جان و دل ولایت تو خو گرفته است خلاق عشق بندگی ات را سزا نوشت صدها طواف،بی تو ...
پای خاطرات مسئولین وقت و فعلی بم پیرامون زلزله 5 دی
برق کار امدادرسانی در شب امکان پذیر نبود . متاسفانه هرج ومرج شهر را فرا گرفته بود و هیچ دستگاه نظامی وانتظامی درشهر نبود وبدلیل اینکه کار شورای شهرورود به امور اجرایی نیست و فقط به عنوان یک دستگاه نظارتی می تواند عمل کند تنها دولت میتوانست به عنوان دستگاه اجرایی وارد عمل شود. بعد از گذشت چند روز شهرداری وارد کار شده و طی پیشنهاد به ریاست جمهوری خواستار نظارت امام جمعه ...
برنامه ستارگان پرفروغ مهمان خانواده شهید صباغ می شوند
شهدای این منطقه؛ با خانواده معظم این شهید والامقام دیدار و از ایشان تجلیل خواهد کرد. یادآور می شود؛ شهید مسعود صباغ متولد 16 اردیبهشت ماه 1342، از دلاور مردان دفاع مقدس است که 21 دیماه 1365 درعملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل می شود. پیکر پاک این شهید والامقام در قطعه 53 ردیف 28 گلزار مطهر شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شده است. فرازی از وصیت نامه شهید ...
صاحبان تفکر "ژن خوب" نژاد پرستند
آن حادثه که درست شب سیزده به در و روزهای تعطیلات سال نو بود، نتوانستم به مدرسه بروم و باقی سال تحصیلی را مادرم در منزل با من کار کردند و از این بابت بسیار شادمانم. در آن ایام انفجاری در شلمچه صورت گرفته بود که منجر به شهادت چندتن از دانش آموزان شده بود تنها یک بازمانده به نام آقای روح الله شاهب از شهر سمنان داشت که در اتاق کناری من در بیمارستان بستری بود که دست و پای ایشان قطع شده بود ...
"پِت" دغدغه دو حرفی یک جانباز!
جانباز دیگری خوش و بش کرد. من به او گفتم که شما گفتید این افتخار بنام شما ثبت شده، من میخواهم به شما بگویم که یک افتخاری هم بنام من ثبت شده. اینکه من شاگرد و نیروی بسیجی اون مهندسی بودم که شما می شناسیدش و فقط یکی از پروژه هایی که داشتیم در فاو اجرا می کردیم، یک روز بعد از اینکه ما اعلام آمادگی کردیم که این پروژه برای عملیات آماده ست، عراق فاو را گرفت. من داشتم این حرف ها را به آقای ...
سخنرانی ویژه آیت الله خامنه ای بدون حفاظت در میان کُردهای مسلح
.... از ما هم تست ورزش گرفتند و ما جزو نفراتی شدیم که نمره خوبی آوردیم و برای همین تیپ نوهد را انتخاب کردیم. یادم هست وقتی که به تیپ آمدیم، ماه رمضان بود و تعدادی از افراد روزه بودند و برخی هم نه. فرمانده گردان به من گفت دادبین شما چرا برای ناهار نیامدی؟ من هم ناراحت شدم و گفتم مثل اینکه ماه رمضان است. بعد او گفت به به! شیخ حسین داشتیم، شیخ احمد هم آمد![باخنده] من دائم ...
همه از چشم پاکی رسول می گفتند
، عکس انداخته و گفته بود که مرا اینجا دفن کنید. کسی که واقعاً علم به شهادت دارد جای خودش را برای دفن تعیین کند، مصاحبه کند و بگوید مرا ببرید قطعه بهشت زهرا دفنم کنید و حتی اشاره می کند و با خنده می گوید نکند در قطعه منافقین دفنم کنید. چند ویژگی روح او را تکمیل کرد اول مطیع ولی امر زمان بود، اطاعت و دفاع از رهبری سرلوحه اش بود، در جریان فتنه 88 به مدت یک هفته در خانه پیدایشان نشد و آرام و قرار نداشت ...
از قافله جامانده ام
8آذرماه 1360 خورشیدی عملیات طریق القدس انجام شود؛ اما با دو روز تأخیر دقیقاًً در ساعت سی دقیقه بامداد**** با رمز یا حسین(ع) شروع شد. در این عملیات ما جزء گردان امام حسین(ع) از تیپ عاشورا بودیم. ساعت شش صبح بود که ما وارد عملیات شدیم. دشمن تانکهای زیادی را در منطقه مستقر کرده بود. درگیری شدیدی شروع شد و دشمن بی هدف گلوله می ریخت. در همان عملیات بود که زین العابدین دلداری به شهادت رسید ...
رضایت مادر شرط دفاع از حرم
.... آن روز یکشنبه بود و من قبول کردم. قطعه 50 بهشت زهرا به خاک سپرده شد. پسرم خیلی علاقه مند بود زود ازدواج کند. شب قبل از خاکسپاری برایش وسایل حنابندان و لباس دامادی آماده کردم و روز خاکسپاری همراه خودم بردم. تشییع بسیار باشکوهی انجام شد. پیکر پسرم را اول در حرم شاه عبدالعظیم طواف دادند و بعد بهشت زهرا آوردند. وقتی بالاسر پیکر رفتم، صورتش را دیدم و به او گفتم وقتی اهل بیت را دیدی، عرض ادب ...
تفسیر آیات 172-175 سوره آل عمران
نقل آن روایات در این بحث روایتی خود داری کنیم.از خوانندگان محترم اگر کسانی بخواهند به آن روایات نظر کنند می توانند به جوامع حدیث و یا تفاسیر مطول مراجعه نمایند. در الدرالمنثور است که : ابن ابی حاتم از ابی الضحی روایت کرده که گفت وقتی آیه : (و یتخذ منکم شهداء) نازل شد همان روز هفتاد نفر از مسلمانان کشته شدند که چهار نفرشان از مهاجرین بودند یعنی حمزه بن عبدالمطلب و مصعب بن عمیر (همپیمان ...
جشن کریسمس استقلالی ها برای خارجی هایشان/ آشنایی با 7 تن از شهدای ایرانی عملیات آزادسازی حلب/ لاکچری ...
29 آذرماه 94 به شهادت رسیده است. این شهید 29 ساله، اصالتاً مراغه ای است که در راه دفاع از حرم به دست تکفیری ها در شهر حلب سوریه به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید مدافع حرم صبح پنجشنبه سوم دی ماه تشییع و در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد. او متولد 27 مهرماه 65 در شهر تهران بود و دانشجوی رشته علوم سیاسی بود. شهید امیر سیاوشی مدافع حرم دیگریست که آخر آذرماه 94 در جنوب ...
وایت جانباز رضا دادپور از دوستی با یک شهید
تبلیغات لشکر تا شعر را جا به جا کنیم. گفتم چه اصراری داری که بیت اول روی سینه تو نوشته شود؟ گفت: هر کس بیت اول را روی سینه اش نوشته باشد اول به شهادت می رسد. گلوله به شعر خورد در جبهه تمام مدت شبانه روز با هم بودیم. یک بار نیمه شب از خواب بیدار شدم، دیدم صورت محمد در تاریکی مطلق نورانی است. چله زمستان و هوا خیلی سرد و تاریک بود. تا گفتم محمد صورتت چقدر نورانی است، پتو را کشید روی ...