سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدی که حاج قاسم دستش را بوسید + عکس
شهید عباسی مورد عمل جراحی قرار گرفت که بعد از به هوش آمدنش در جای خود نشست و چنانکه حضور کسی را حس کند دست را بر سینه گذاشت و گفت: السلام علیک یا امیرالمومنین(ع). یاد صحبت های پدر مهربان همسر فداکار خواهر دلسوخته شهید ستار عباسی می افتم که از روزهای خوش گذشته برایم حرف زدند هر چند گفتن از ستار برای آنان ساده نبود از بس که دوستش داشتند آنها برای ما از مردی گفتند که حالا شهید شده حالا آنان مانده ...
تصاویر جالب و خنده دار از قفل های امنیتی خودروها
به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ چالش میان صاحبان خودرو و سارقان، ماجرای نخ نمایی است. شاید افراد زیادی در سرتاسر جهان خودروشان مورد سرقت واقع شده باشد، از این رو قفل امنیتی خوب از فاکتورهای مهم در خرید خودرو محسوب می شود. گرچه تجربه نشان داده که سارقان همواره یک قدم از صاحبان خودرو جلوتر بود اند. قفل های فوق امنیتی خودروهای هوشمند نیز حتی از گزند ...
1199 نفر مسلمان و یک ارمنی!
سینی بود که قدری برنج در آن برای گروههای ده نفره می ریختند و هر گروه یک ارشد داشت. هیچ قاشق و بشقابی برای ما وجود نداشت. ظرف غذا را وسط می گذاشتند و ده نفر دورش بودند، لازم هست دست می انداختیم و با مشت قدری برنج برمی داشتیم، کم یا زیاد با آن مشت برنج می ساختیم. دو سه روز اول که به آنجا رفته بودیم، چند نفر از بچه هایی که از روستاهای مشهد بودند، غذا نمی خوردند. ارشدمان بعد از دو یا سه روز ...
رنگ عشق کودکانه های احمدرضا احمدی
آخر پرداخته می شود. 5- عروس و داماد در باران داستان درباره عروس و دامادی است که روز جمعه عروسی شان است. بعد از یک هفته باریدن باران، عروس روبه روی آینه در انتظار داماد نشسته است. داماد به خانه عروس می آید و در آینه عروس را می بیند و بعد با دو چتر سفید بر سر، در باران برای خرید عروسی از خانه بیرون می روند. خرید تا غروب پایان می گیرد. عروس و داماد به کوچه خانه عروس می رسند ...
مزارهای غریب
در هیئت های مذهبی و مشارکت گسترده در امور خیریه، از او سخنرانی چیره دست ساخته است.سید اصغرآقا حرف هایش را این گونه آغاز می کند: سیدمحمد پنج سالی از من کوچک تر بود، زمان شهادت هم 22 سال داشت. ما سه خواهر و سه برادر بودیم، برادر بزرگم 10 سال از من بزرگ تر بود و چند سالی می شود که به رحمت خدا رفته است.او می گوید: قبل از انقلاب درروستایی به نام نعمان بودیم، برادرم همان جا به دنیا آمد و سال 1345 بود که ...
انهدام باند سارقان با 20 فقره سرقت در طرقبه- شاندیز
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ حسین دهقانپور در گفت و گو با طرقبه نیوز ؛ اظهار کرد: در پی چند فقره سرقت از باغ ویلاهای بخش شاندیز پلیس آگاهی این فرماندهی مسئول رسیدگی به این پرونده شد . وی افزود: کارآگاهان پلیس آگاهی پس از بررسی سرقت ها ضمن تقویت گشت های محسوس و نامحسوس و پس از چند روز تحقیقات میدانی با توجه به سرنخ های به دست آمده به سه برادر سابقه دار مشکوک شدند و با جمع آوری ...
روایت ها و فعالیت های برخی از شهدای "مدافع حرم" در فتنه 88 + عکس
یکشنبه 29 دیماه 92 مصادف با ولادت حضرت رسول(ص) براثر انفجار یک تله انفجاری به شهادت رسید. شهید بیضایی با 32 سال سن ساکن اسلامشهر تهران بود و هم اکنون از او یک دختر به نام کوثر به یادگار مانده است. احمدرضا بیضائی برادر او خاطرات فراوانی دارد. نقل برخی خاطرات درباره شهید توسط برادرش در ادامه می آید: صراحت محمود رضا در دفاع از نظام در برابر جریان فتنه 88 محمودرضا در ایام فتنه88 ...
متلاشی شدن باند سارقان حرفه ای سیم و کابل در نیشابور
، سرهنگ 'حسین دهقانپور' افزود: در پی چند فقره سرقت از باغ ویلا های بخش شاندیز، کارآگاهان پس از بررسی سرقت ها با توجه به سرنخ های به دست آمده به سه برادر سابقه دار مشکوک و آنان را دستگیر کردند. وی اظهار کرد: متهمان طی بازجویی به 20 فقره سرقت از باغ ویلاها و ساختمان های در حال ساخت فاقد نگهبان و تجهیزات ایمنی اعتراف کردند. وی گفت: در بازرسی از مخفیگاه آنان مقادیری اموال مسروقه کشف شد. ...
10 خودرو ایمن شهری دنیا در سال 2017 +عکس
...، به طور مداوم بهینه سازی شود. قفل دیفرانسیل الکترونیکی همراه با سیستم کنترل هوشمند مرکز ثقل، گشتاور این خودرو را در مسیرهای مختلف تنظیم می کنند. سیتروئن سی 3 هاچ بک جدید سیتروئن شباهت زیادی به برادر دو قلوی خود یعنی پیکاسو دارد و مانند سی4 (C4) کاکتوس از زبان طراحی جدید سیتروئن بهره برده است. صفحه نمایش هفت اینچی لمسی در وسط داشبورد قرار دارد و براساس اظهارات سیتروئن این ...
4 دزد سریالی در زندان کرج اعدام شدند
تهران از سرقت مسلحانه از سوپر مارکتی در حوالی افسریه با خبر و راهی محل شدند. بررسی های مأموران نشان داد در آخرین دقایقی که صاحب مغازه سوپر مارکت قصد بستن مغازه اش را داشته است، خودروی سمند سفیدی جلو مغازه توقف می کند و در حالی که راننده سمند پشت فرمان به صورت آماده باش نشسته است، چهار مرد جوان نقاب دار مسلح به داخل مغازه یورش می برند و با تهدید اسلحه و چاقو تمامی پول های دخل را سرقت کرده و بعد به ...
اعظم زنده است...
کریستال و شیشه. روز دوم فروردین همین امسال بوده که پدرشوهر اعظم که با آنان زندگی می کرده است، برای سفر کوتاهی به قوچان رفته و بعد هم شوهر اعظم، زن و بچه های خود را به طبقه پایین خانه برده، پرده ها را کشیده و شروع به تهدید، آزار و اذیت آنان می کند، او زنش را به میله گازی در اتاق پشتی می بندد و دست و دهانش را نیز با دستمال می بندد تا صدایی از او به گوش همسایه ها نرسد. در مدت 21 ...
انهدام باند قاچاق اتباع بنگلادشی تا دست مردی جوانی که زیر وانت بار ماند
در خرانه تهران، گفت: سه متهم دستگیر شدند و دو دستگاه خودرو پراید در مخفیگاهشان کشف شد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما ؛ سرهنگ "چنگیز ایدون " گفت: در پی شکایت تعدادی از شهروندان و نیز اطلاع از اینکه چند نفر با همکاری یک یکدیگر ضمن تشکیل باندی اقدام به سرقت خودرو های سواری از محله خزانه می کنند، دستگیری سارقان و شناسایی آنان در دستور کار ماموران این کلانتری قرار گرفت. وی بیان کرد ...
کاش آن عروس به زندگی برگردد
و خلیل چند ماهی درگیر این مرگ ها بودند تا تاریخ ازدواجشان قطعی شد برای پنجم دی 1382. مادر اسماء خواب دیده بود. حضرت علی به خوابش آمده بود با شمشیر دو لب ایستاده بود مقابلش و می گفت می خواهم عروس و داماد را با خود ببرم. التماس کرده بود که بگذارید عروسی شان را برگزار کنند، بعد قسم خورده بود سه روز روزه بگیرد. سه روز روزه گرفت. اسماء لباسش را پسندیده بود و خواهر و برادرهای داماد در تدارک ...
پیش و پس از وقوع زلزله چه کنیم؟
... اشیاء گران قیمت و پول اگر پول و اشیاء گران قیمت و طلا در خانه دارید از همین الان یه فکری براش بکنید. بعد از زلزله خانه ها در و پیکر درست ندارند و احتمال سرقت بالا می رود. اگر در خونه اشیاء قیمتی داشته باشید مجبورید بگردید و پیدا کنید و این یعنی خطر. داشتن گاوصندوق در این شرایط کمک می کند.. دقت کنید که هرچند بعد از زلزله سرقت زیاد می شود، اما سارقان نمی توانند وسایل حجیم ...
شب نشینی عروسی با مرگ تمام شد!
شدم چه کار می کنم. به آشپزخانه رفتم و چاقویی بزرگ پیدا کردم، در آن لحظه فقط می خواستم قدرتم را به رضا نشان دهم و قصد کشتن Killing او را نداشتم. رضا همین که چاقو را در دست من دید از جایش بلند شد و به طرف من حمله کرد و من نفهمیدم کی و چطور چاقو را در گردنش فرو کردم.با دیدن فوران خون وحشت زده از رضا فاصله گرفتم و چاقو را به سمتی پرت کردم. رضا هنوز گرم بود و درد را احساس نمی کرد اما بعد از ...