سایر منابع:
سایر خبرها
بعد از آماده شدن پیکرها، به خاطر شباهت یکی از رزمنده های حشدالشعبی به علی، پیکر برادرم به عراق می رود. ...
.... مادرم هر روز در حرم و مسجد جمکران دعا می کرد و می گفت خدایا هرچه زودتر مریض ها را شفا بده و پسرم را به من برگردان. چیزی تا ایام محرم باقی نمانده بود و این بهترین فرصت بود تا خبر شهادت برادرم را به مادر و خواهرانم بدهم. هفتم محرم مادرم خوابی از علی دید. به من گفت علی را دیدم لباسی سفید پوشیده بود. به من گفت چرا من را اذیت می کنید و چرا من را به مادرم قسم می دهید. از خواب پریدم و ...
راز کشته شدن سلطانِ سیمان
گفتند شما بروید ما هم می آییم. من دستشان را خواندم اما ایمان داشتم که خبر دندان گیری نصیب شان نخواهد شد. برگشتم تهران و رفتم کیهان . روز ششم تیمسار خسرو داد فرمانده هوانیروز و رنجرهای هوابرد هم به جمع جست وجوکنندگان پیوستند. خسرو داد گفت: تنها راه یافتن خودرو و جسد ابتهاج و خانواده اش سد کردن راه رودخانه است! بعد از ظهر همان روز جسد محمد شخصیان راننده مرکوری در 12 ...
گفت و گو با علی اشرف درویشیان درباره زندگی و ادبیات
شرکت نفت بود. بعد آهنگر شد و به کارهای گوناگون دست زد. از کوره سوادی که داشت مرا از کودکی با شعرهای حافظ و خیام و باباطاهر آشنا کرد. مادرم کلاش (گیوه) می بافت. بعد هم خیاطی یاد گرفت. خانواده ما پرجمعیت بود. دو تا پدربزرگ و دو تا مادربزرگ از طرف پدر و مادر داشتم. دایی ها و عموهایم همه کارگر بودند، مادربزرگم که خیاط بود، بسیاری از افسانه های کردی را به یاد داشت و شب ها پس از کار روزانه، پیش از خواب ...
ماجرای دعوت شهید باقری از یک هنرمند برای حضور در یادواره
...، سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه، سردار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه، سردار امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه، سردار بهمن کارگر رئیس بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس، سردار علی عبداللهی معاون هماهنگ کننده ستادکل نیروهای مسلح از جمله شخصیت های حاضر در این یادواره بودند. کبری افشردی مادر شهید حسن باقری به همراه بتول افشردی خواهر و احمد حسین افشردی برادر شهید ...
آیت الله علوی بروجردی: درباره حضرت زینب تحقیق و تتبّع کنید/ عاشورا پشتوانه بقای شیعه است/ همه قضایای ...
باید در داخل خانه باشد؛ شب وجود مقدس حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را خواب دید که فرمودند حالا چه اصراری داری که این را معلوم کنی؟! من خودم خواستم معلوم نباشد. لذا این مجهول بودن قبر یک اساس و چراغی است که باید نشان بدهد در آن روزگار بر فاطمه زهرا چه گذشته است؛ و فاطمه زهرا چه چیزی را می خواسته تبیین کند؛ این همان وصیتی است که کردند مثل دفن شبانه؛ اگر قبر را بتوانیم پیدا کنیم آیا دفن شبانه را ...
شهیدی که در آخرین لحظه اش سوره بقره را تلاوت کرد
باشیم و مزاحم مان شود. وی بیان کرد: محمدبهروز 13 ساله بود که به جبهه رفت و من و پدرش اجازه رفتن را دادیم. پنج سال در جبهه ها بود و گاهی هم در این میان مرخصی می گرفت و به منزل می آمد. بهمن سال 64 به پایش مجروح شد و دی ماه سال آینده اش یعنی سال 65 در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید. لایقی به بعد قرآنی شهید لایقی اظهار کرد و گفت: محمدبهروز، قاری قرآن بود و اولین استادش پسرعمه اش ...
تلخ ترین خاطره پرستار یاسوجی/داستان پرستار شدن محمد ذوالعدل+تصاویر
کامل کار کرده است اما وقتی به خانه می اید نقش های مثل پدر بودن و مادر بودن دارد که باید آن را نیز به خوبی انجام دهد و حتی اگر نقشی هم نداشته باشد در روز نیز نور خورشید و ساعت بیولوژیک بدن اجازه یک خواب خوب را نمی دهد . از جنبه های فیزیولوژیک پرستاران در معرض تهدید سلامت هستند و از بعد روانی کسی که با مشکلات یک بیمار سر و کار دارد به یک اندازه از آن بیمار بودن ناراحت هستند و تحت تاثیر ...
برگزاری مراسم تجلیل از یاوران فرزندان شهدا در شهرری + تصاویر
بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان های استان تهران، جمالی پور فرماندار ویژه شهرستان ری و جمعی دیگر از مسئولان شهرستانی در تالار شب وصال شهرری برگزار شد. * تجلیل از فرزندان 20 شهید والامقام شهرری حسین نصرالله، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان ری، طی سخنانی در این مراسم اظهار داشت: فرزندان شهدایی که پس از شهادت پدر از نعمت مادر نیز بر اثر فوت یا حوادث دیگر محروم بوده اند ...
بلبل کوچه باغ های کرج
چنان آدم هایی کم نبودند، اما گذشته از انسانیت و مردانگی او من تمام اینها را وسیله پروردگار می دانم. خب و شما رفتید کرج... همان روزها نه. زمان گذشته بود و اصلا این داستان داشت فراموشم می شد. تا این که بعد از سربازی یک روز که با دوستانم برای گردش و تفریح به کرج رفته بودیم، دیدم عکس های اوستا حسن هم همراهم است... کرج آن زمان باید خیلی با امروزش تفاوت داشته باشد... اصلا ربطی ...
سفر به بام نفتی ایران؛ دیدار مسوولان بانک مهر اقتصاد با خانواده شهدا / روایت های تلخ از زندگی های تلخ / ...
...، حجت الاسلام رضوی کارشناس فرهنگی، علی ستوده، و فرجی بعد از سلام علیک و خوش آمدگویی در کنار پدر و مادر این شهید بزرگوار نشستند، روایت تمام لحظه های این دیدار برایم سخت است، نه به لحاظ اینکه نمی توان توصیفش کرد بلکه نوشتنش دردآور است. شهید قاسم احمدی در مبارزه با گروه پژاک به شهادت رسیده بود، پدر و مادر او در این روستا در خانه ای که نه آب، نه برق و نه گاز دارد بلکه با وام ساخته شده ...
خطابه حضرت زینب(س) افکار خفته مردم شام را بیدار کرد
بزرگ و عالی است که وقتی که دشمن را تحت تأثیر خود قرار داده؛ اما چون امام زمانش و ولی خدا فرمان به سکوت می دهد و خاموش بودن می دهد این بانوی بزرگوار خاموش می شود و عقیله بنی هاشم فرمان امام را اطاعت می کند. وی ادامه داد: در بعد از ظهر روز عاشورا هنگامی که خیام را آتش زدند، این بانوی بزرگوار و عقیله بنی هاشم خود را با عجله خدمت امام زین العابدین رساند و کسب تکلیف کرد که زنان چه کنند؟ آیا ...
روایتی از مدافع حرم که با دعای همسرش شهید شد
. از آن روز به بعد، بچه روز به روز بهتر می شود. و حالا سی و چند سال پس از آن روز، در مزار شهدای درق، محمدتقی، جایی بین شهیدان بهادری و جعفری آرام گرفته است. این ها انتخاب شده بودند و لیاقت شهادت را داشتند. در یک خانواده متدین متولد شد که مادرش خانه دار و پدرش در اداره مخابرات کار می کرد و به گفته مادرش، از هشت سالگی روزه می گرفت و نماز می خواند. اهل مسجد و بسیجی بود. یعنی از ...
محمدتقی شهید شد و همسرش "پرستار" بچه ها
است اما چون درون گراست به روی خودش نمی آورد. شب می رود زیر پتو و فیلم و عکس پدرش را می بیند. خوب که تمام می شود او را بغل می گیرم و می بوسم. او کلا رفتارهای پدرش را دارد. برایش از محمد تقی می گویم و وقتی خواب او را می بیند٬ ذوق زده می شود. با همان گروه که به سوریه رفته بودیم 20 اسفند 95 هم عازم کربلا شدیم. تازه علی راه افتاده بود و بعد از کربلا دیگر راه رفتنش خوب شده بود. ماه مبارک ...
روایتی از دلدادگی شهدای مدافع حرم به حضرت زینب(س)
من و تو همیشه با هم هستند و بعد که ان شالله سوریه باز شد این دو تا با هم به زیارت می روند، بعد از اینکه من رفتم تو هم بیا . گیتی رضایی، مادر شهید یوسفی نیز درباره فرزند شهیدش می گوید: 14 ساله بودم که جاوید به دنیا آمد. از کودکی عاشق جنگ و شهادت بود حتی چند بار می خواست به لبنان برود. خواب حضرت زینب را دید و به سوریه رفت بعد از سه ماه شهید شد . به گفته مادر شهید یوسفی سال 91 ...