سایر منابع:
سایر خبرها
مخالفت امام خمینی با اعتصاب غذا
ارتش که باید حافظ دین، ناموس، سرزمین و مرزهای کشور باشد، از دست مسلمان خارج و در اختیار افراد بیگانه قرار گیرد. کما اینکه در رأس ارتش ما، این اواخر عناصر بهایی و غیربهایی فراوان بودند، حال کدام یک از اینها باید فدای دیگری شوند، اسلام فدای حوزه شود و حوزه در هر شرایطی باقی بماند یا بر عکس همه برای حفظ اسلام باید خود را فدای اسلام کنند!؟ اگر اسلام نباشد و ریشه اسلام زده شود، حوزه چه فایده ای دارد ...
غزل شماره 35 حافظ: برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
خواهد شد. زمان بسیار باارزش است از تک تک دقایق عمرت استفاده کن. به کارهای بیهوده مشغول نشو. به زودی شک و تردید از وجودت خارج می شود و راه صحیح برایت مشخص می گردد. 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 شاهد فال: غزل شماره 36 - تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 معنی بیت به بیت غزل شماره سی و پنج حافظ بیت اول: برو به کار ...
غزل شماره 34 حافظ: رواق منظر چشم من آشیانه توست
رواق منظر چشم من آشیانه توست کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل لطیفه های عجب زیر دام و دانه توست دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن که این مفرح ...
غزل شماره 36 حافظ: تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
...> غزل شماره 37 - غلام همت آنم که زیر چرخ کبود 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 معنی بیت به بیت غزل شماره سی و شش حافظ بیت اول: تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست دل سودازده از غصه دو نیم افتادست از زمانی که زلفت در باد پریشان شده است، دل مجنون و در عشق گرفتار من از شدت غصه دو پاره شده است. دل از اینکه نسیم به وصال موی یار رسیده حسادت می کند و از ...
قلب هایی که در مسیر مهربانی می تپند/ سخاوت دستان گره گشا در ضیافت خدا
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، ماه مبارک رمضان با آمدن خود شور و نشاط معنوی خاصی در دل مردم به همراه می آورد، گویی در رمضان قلب ها هماهنگ می شوند تا در مسیر مهربانی به تپش درآیند و ماحصل مملو از مهر شدن این همه قلب و نوع دوستی که از ویژگی های بارز مردم اصفهان است، چه چیزی جز بخشش را می شود انتظار داشت؟ گوشه ای از برکت این ماه و جلوه ای از سخاوت، گذشت و مهربانی را هر شب ساعتی مانده به افطار در ...
سبک زندگی علمای بزرگ در ماه رمضان چه بود؟
در این مطلب به نقل از سایت تبیان سیره عملی چند تن از علمای عصر حاضر در ماه مبارک رمضان را می خوانیم. سیره عملی میرزا محمد جعفر انصاری در ماه مبارک رمضان این عالم جلیل القدر از بستگان مرحوم شیخ مرتضی انصاری و از مراجع نامدار خوزستان و حافظ قرآن مجید بوده است. درباره ی او نوشته اند: او با آن همه مشاغل درسی و... عبادات موظفه ی خود را که از سنّ بلوغ مشغول به آن ها بود، ترک ننمود ...
رمضان در شعر حافظ، سعدی و مولانا
. روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست می ز خمخانه به جوش آمده می باید خواست توبه زهد فروشان گران جان بگذشت وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست در ادامه ابیاتی از حافظ شیرازی درباره رمضان آمده است: دل ار عشرت امروز به فردا فکنی مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید از نظر ...
"برادرم رفت"/ ناصرخان دیگه ممنوع التصویر نیستی!
حکمت بود سهیل محمودی نوشت: در سرنوشت گل دو حقیقت رقم زدند روزی به باغ آمد و روزی به باد رفت. همین چند سال پیش بود و تو گویی همین دیروز بود انگار. روبوسی و همراهی و همنشینی با هنرمند دانای روزگار ناصرخان ملک مطیعی. فرزانه ای با حافظه ای سرشار از شعر و حکمت و اندیشه ای آشنا با رمز و راز زندگی. با همه ی بی مهری های زمانه، خوب می دانست که مردم سرزمینش قدرشناس هنرمندان اثرگذار و خاطره ساز ...
خرد ایرانی در شاهنامه فردوسی
معنا همان است که حافظ می گوید: گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود طلب از گمشدگان لب دریا می کرد این جای، مکان است، مکانت است. در ادامه اش می گوید خداوند رهنمای. باز آن راهنمایی هم بر اساس قاعده لطف است یعنی باز هم مؤید تفکر ویژه ای است که در مورد آن صحبت کردیم. یعنی فردوسی اعتقاد نداشته که خداوند جهان را آفرید و سرنوشت را مشخص کرد و همه چیز تمام شده است. در این تفکر ارتباط خداوند با ...
امام خمینی: تدبر در قرآن، انسان را به مقامات بالاتر و والاتر هدایت می کند/ وعده شیطان، اصلاح در آخر عمر ...
آن- فرمان اهْبِطُوا رسید و منشأ همه فسادها و عداوتها شد، آدم- علیه السلام- با دستگیری حق تعالی توبه کرد و خداوند او را صفیّ خود فرمود، من و تو نیز که مبتلای به شجره ابلیسیه هستیم باید توبه کنیم و از حق- جلّ و علا- در خلوت و جلوت بخواهیم با استغاثه که دست گیرد به هر وسیله که خواهد و ما را نیز به توبه رساند بلکه از اصطفاء آدمی بهره ای گیریم. و این نتواند بود مگر با مجاهدت و ترک شجره ابلیس با همه ...
غزل شماره 33 حافظ: خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
تماشا گویند و نویسند. در شعر حافظ تماشا به معنای گردش در طبیعت بارها بکار رفته است: سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ / که نه خاطر تماشا نه هوای باغ دارد (بیت هشتم از غزل شماره 117 حافظ ) در خیال این همه لعبت به هوس می بازم / بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد (بیت پنجم از غزل شماره 128 حافظ ) از بن هر مژه ام آب روان است بیا / اگرت میل لب جوی و تماشا باشد (بیت چهارم از غزل شماره ...
غزل شماره 32 حافظ: خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
عهد با سر زلف گره گشای تو بست تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال خطا نگر که دل امید در وفای تو بست ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت به خنده گفت که حافظ برو که پای تو بست 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 تعبیر فال حافظ شما قطعاً به مقصود خود خواهی رسید و همه این ها از برکات دعاهایی است که کرده ای و هرآنچه از صمیم قلب و خالصانه از خدا ...
غزل شماره 29 حافظ: ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
... اغیار همی بیند از آن بسته نقاب است گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم دست از سر آبی که جهان جمله سراب است در کنج دماغم مطلب جای نصیحت کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز بس طور عجب لازم ایام شباب است ...
غزل شماره 30 حافظ: زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست راه هزار چاره گر از چار سو ببست تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان بگشود نافه ای و در آرزو ببست شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت این نقش ها نگر ...
هنرمندان درباره ناصر ملک مطیعی چه نوشتند
سینمای ایران پ ن: همه می دونستن رب النوع مردانگی من بودی الان در این دنیای نامرد چه کنم؟! آهااااای با شما هستم هنربندها ... هیچ وقت خودتون رو نخواهید بخشید، به همین شب عزیز خدا ازتون نخواهد گذشت ما که نمی گذریم هزاربار به خودم لعنت فرستادم که چرا تهران نیستم برم عیادتشون بیمارستان چهل سال حسرت سینما به دل شما نماند... ما لیاقت نداشتیم که شما رو در سینمای مسخ و پر ...
خدیجه، یک زن است اما به مردان آبرو داده است
پیرایه گرفته اخلاص ز حُسن عملت پایه گرفته همّت سر تسلیم به دیوار تو سوده پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده تو در دل سختی به پیمبر گرویدی هر بار بلا را به سر دوش کشیدی بر یاری اسلام به هر سوی دویدی بس زخم زبان ها که ز کفّار شنیدی ای قامت مردان جهان خم به سجودت ای تکیه گه ختم رسل نخل وجودت ای ...