سایر خبرها
ملاقات با خانواده نرسیده بود. بعد از کمیته به قصر زیر دادگاه، بعد از دادگاه یک و دو نوبت و قطعی شدن زمان حبس، بردن به بند دائم و سپس اولین ملاقات. باتوجه به تعداد زیاد دستگیری ها زندان به شما چگونه گذشت؟ نزدیک دو ماه شد که در کمیته زندانی بودم. داخل زندان تراکم زیاد بود. آن قدر سلول شلوغ بود که بچه ها با چرخاندن پیراهن شان در سلول هوا را به جریان می انداختند. در زندان هر یک از ...
در پادگان ولیعصر حضور داشتند پس از بازدید از داخل عمارت کلاه فرنگی نسبت آغاز عملیات مرمت و نجات بخشی عمارت عشرت آباد تا پایان سال جاری تاکید کردند. مسجدجامعی در جریان این بازدید با تاکید بر اینکه خیلی پیش تر باید این عمارت که در اراضی نظامی قرار گرفته مورد مرمت قرار می گرفت، گفت: شهرداری و شورای شهر تهران توانستند در یک فاصله پنج ساله زندان قصر را از یک فضای بسته و کاملا نظامی به فضایی ...
فکرهایی که برای عشرت آباد داشتند در آن زمان آن قدر همه چیز برای عشرت آباد خوش و خرم بود که هر روز پیشنهادی تازه برای کاربری این بنا بعد از مرمت اش مطرح می شد، یک روز به موزه تبدیل شود ، روز دیگر مکان برگزاری جلساتِ تشریفاتی سپاه و رفت وآمد فرماندهان و امضای معاهدات این نهاد نظامی و سیاسی و روز دیگر باز شدن فضا برای بازدید عموم چیزی شبیه به زندان قصر . حتی مهدی حجت، بنیانگذار ...
داخلی عمارت کلاه فرنگی عشرت آباد به آغاز عملیات مرمت و نجات بخشی عمارت عشرت آباد تا پایان همان سال تاکید کردند . مسجدجامعی در آن بازدید حتی با تاکید بر اینکه زودتر باید این عمارت که در اراضی نظامی قرار گرفته مرمت شود، تبدیل زندان قصر از یک فضای بسته و نظامی به فضایی مردمی برای استفاده عموم را مثال زد و گفت: آن کار در طول پنج سال انجام شد، قطعا می توان در مورد این مجموعه نیز چنین تدبیری ...
سال 56 پس از طی پنج سال و نیم حبس، از زندان آزاد شد. با پیروزی انقلاب، علی اصغر انتظامات زندان قصر را تشکیل داد و در سال 59 وارد تشکیلات نوپای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و از بنیانگذاران اصلی بخش اطلاعات سپاه گردید. مدتی فرماندهی بخش اطلاعات خارجی را نیز بر عهده گرفت. روحیه علی اصغر به هیچ وجه با امور اداری و ستادی سازگار نبود و به همین دلیل مسئولیت خود را در ستاد کل سپاه رها کرد و به جبهه غرب ...
محصول سال 2007 و به زبان انگلیسی است این فیلم راجع به یک کارگزار بورس موفق است که عموی (یا دایی!) مورد علاقه اش را از دست می دهد. عمویش برای او یک قصر و یک تاکستان در فرانسه به جای می گذارد. زمانی که او سفری عجله ای برای فروش این مایملک به فرانسه می رود، به زندگی بدون استرس و آرام روستاهای فرانسه دلبسته می شود. او گرفتار عشق یک دختر محلی می شود و خاطرات کودکی اش را به یاد می آورد. ...