سایر منابع:
سایر خبرها
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (90)
- تابستان چیست؟ به فاصله بین پست های تابستون تو راهه و متنفرم از اول مهر تابستان می گویند 8- سیب زمینی سرخ کرده هست، ولی همیشه کم است. مسئولان هم هیچ وقت رسیدگی نمی کنن 9- یکی از فانتزیام اینه که: با لحن جدی و خسته به یه دکتر بگم لطفا حاشیه نرو دکتر بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم؟ بعد بگه ...
تجربه یک سفر کوچ سرفینگی به مالزی!
ما تقریباً نیمه تعطیل بود و پس از اندکی قدم زدن، ما رو به هتل محل اقامتمون رسوندند ما هم سوغاتی کوچکی رو بهشون تقدیم کردیم ولی یاد و صمیمیت اون شب برای همیشه تو ذهنم جای گرفت ...... تجربه دوم من دعوت توسط یکی از دوستان به جشن سال نو چینی بود ما در جلوی سیتی بانک با بچه های کوچ سورفینگ قرار گذاشتیم جمع جالبی بود اول از همه یه عضو انگلیسی اومد بعدش کم کم سرو کله بقیه پیدا شد و تقریباتو ...
شاگردی حضرت ام البنین(س) هم عالمی دارد
مادر شهید شدم. در حال حاضر هم می گویم کاش 10 پسر داشتم، که بروند فدای زینب (س) شوند. ما در برابر بی بی هیچ هستیم. برای من و خانواده ام اسلام مرزی ندارد. ائمه متعلق به همه مسلمانان هستند. مگر امروز عصر عاشورا و کربلاست که حضرت زینب تنها بماند. همیشه میان زیارت عاشورا و زمزمه های یا زینب مان می گفتیم کاش ما بودیم... خدا هم این کاش گفتن هایمان را ورطه ای برای امتحان قرار داد و به لطف خدا سربلند شدیم ...
شاگردی حضرت ام البنین(س) هم عالمی دارد
ها ولایتی تربیت شده و صراط منیری را برای زندگی برگزیدند. آنها هم عاشق راهی بودند که پدرشان رفته بود. همواره از خاطرات پدر می شنیدند و پای حرف های جبهه و جهاد تلمذ می کردند. همواره هم می گفتند که ای کاش ما آن زمان بزرگ بودیم و همراه پدر می رفتیم. مصطفی و مجتبی پای روضه اباعبدالله الحسین(ع) بزرگ شدند. از همین رو تعدی به حرم بی بی زینب (س) را تاب نیاوردند. بعد ها خود ما از بچه ها الگو می گرفتیم. می ...
گفتگوی جنجالی با امیر تتلو
خیر و تمام انرژیم می خوام برم جلو، فکر می کنم بهش می رسم؛ حالا ممکن است خیلی ها هم بخندند. رویای امیرتتلو چیست؟ من دوست دارم اون روزی که کنسرت می ذارم بگم خدایا شکرت برای این جمع تو کشور خودمون. رویای من این است که در کشور خودمون کنسرت بذارم و جام جهانی فوتبال رو بگیریم برای ایران. دعاهای هرشب چه طور استارت خورد و چرا اصلا به ذهنت رسید با هوادارانت نیایش شبانه برگزار ...
مردم تهران زلزله را شوخی گرفته اند
نیازمون رو توی اون آماده کنیم. باید یک رادیو، مقداری پول و اوراق هویتی در این کیف داشته باشیم تا بعد از زلزله دچار مشکل نشیم. البته من اول از همه دوربین عکاسیم رو برمی دارم چون به جونم بسته ا س. مریم همکار او اما اطلاعات کمتری دراین باره دارد. او می گوید که هیچ اطلاعی از این که باید در زمان زلزله چه کرد، ندارد: هیچی، می شینم سر جام. فرشته ، 21 ساله را جزو همین آدم ها می توان ...
مشکلاتی که مطرح کردید؛ دستمزد ناچیز پرسنل اتاق عمل/ چرا فقط از کارمندان و کارگران مالیات کم می شود؟
درکارخانجات موادغذایی ازکارفرما حقوق می گیرند سرطان ازسفره مردم رخت بربندد و برود.لطفا ازخودمردم نظرسنجی کنید. راهنمایی و رانندگی دیروز یک افسر راهنمایی رانندگی به خاطر نبستن کمربند جلوی من رو گرفت ، من مدارک رو تحویل دادم و حرفی نزدم. بعد از چند دقیه جناب افسر مدارک رو بهم برگردوند ولی قبض جریمه بهم نداد، از این دستگاه های صدور جریمه ی جدید هم دستش بود . من بالاخره جریمه شدم یا ...
یادش بخیر قدیما رو عیدی فک و فامیل حساب باز میکردیم....
رو می بینن ، میگن چطوری الاغه !!! ینی یه همچین بچه ساده و بی غل و غشی بودم من ! •••••••••••••••••••••••• دیروز عمل داشتم ؛ کل اعضای خانواده ام اصرار پشت اصرار ما میخواییم بیایم ! خلاصه 4تایی رفتیم یه بینی عمل کنیم ، بعد تو کلینیک همه چنبره زده بودن رو کمپوت و آبمیوه های من ! منم رسما نقش ساقه ی کرفس رو ایفا میکردم ! هیچکی نبود یه لیوان آب بده دست ...
تمام فراز و فرودهای قیمت خودرو
مالمون و این حرفا.... اوضاع عجیبیه. می نویسن افت شدید قیمت بنده خودم نیاز مبرم به ماشین داشتم اما وقتی خواستم ماشین بخرم این ظلم خودرو سازان و پررویی محضشان اومد جلو چشمم و از مراجعه به نمایندگی یا خرید خودرو صفر منصرف شدم . رفتم یه سمند مدل 85 گرفتم با اینکه سرحال بود دادم تعمیرگاه و از همه نظر چک شد الان هم دارم استفاده میکنم هیچ تفاوتی با خودرو صفر احساس نمیکنم شایدم این ...
پیش بینی خودروسازان از آینده قیمت ها
. من بشخصه نمیخرم هر چند احتیاج به ماشین دارم.هر کس بخره خیانت کرده من خریدم اما خائن نیستم قبلا خودرو چینی خریدم پشیمان شدم مردمو از افزایش قیمت نترسونید،دیگه مردم با این حرفا تحریک نمیشن. هر چقد میخاین گرون کنین حناتون دیگه رنگی نداره.دستتون رو شده!! بیخودی دستو پا نزنین.کسی آشغالاتونو نمیخره برو بابا بهتره کمپین ...
دقت کردین پسرا از حموم میان خوشکلتر میشن...
: سایز شما رو باید از تن مانکن دربیارم • Joke • لامصب بعضی پسرا طوری ابرو برداشتن صورتی صفا دادن که آدم دلش میخاد تو لباس عروس ببینتشون • Joke • امکان نداره سر سفره از یکی نمک بخوای اول برای خودش نریزه • Joke • یه ...
کاش یکی بود صدای پسرا رو تو 16 سالگی ضبط میکرد...
...> . ماکروفر :| Joke • ملت یه جوری واسه امتحانا دارن درس میخونن که انگار نه انگار عاقبت هممون خاکه ... • Joke • کاش یکی بود صدای پسرا رو تو 16 سالگی ضبط میکرد تا به قیافه ما دخترا تو 16 سالگی گیر ندن حالا چشای پف کرده و دماغ بادنجونی و ریش و سیبیل کچلک زدشون پیشکش ...
یک گفتگو با امیر تتلو: دوست داشتم حرف هایم را بزنم... راه اش موسیقی رپ بود
درس می خوندم دوست نداشتم. باید تکالیفم رو سر زمان خودش انجام می دادم و این هیچ وقت حس خوبی بهم نمی داد. خیلی باهوش بودم. چون شب امتحان می خوندم و قبول هم می شدم. نمره قبولی یا نمره خوب؟ نمره قبولی رو به خوب دیگه. آخه سوال های امتحان و با توجه به درک خودم جواب می دادم. یعنی اول سعی می کردم سوال رو بفهمم بعد جواب بدم. کلا خیلی بچه جالبی بودم. دم خودم گرم! چند تا خواهر ...
عکس دیدنی از پدر شوهر و مادر شوهر بهاره رهنما و شقایق دهقان
در وصف پدر و مادر میگن عین حقیقته. کی میتونه بیشتر از اونا دوستون داشته باشه؟ چقدر لذت بخشه این حس که بدونی دو نفر تا این حد دوست دارن و براشون مهمی. این زوج بدجوری تو زندگی من نقش داشتن و دارن. هر چی سنم میره بالا تر بیشتر دلم میخواد شبیه اونا بشم. مخصوصاً از بعد از این که خودم بابا شدم بیشتر فهمیدمشون. یه سالهایی هم بد جوری اذیتشون کردم ولی الان جبران اون اذیت ها، شده یکی از بزرگترین اهداف زندگیم ...
جوک ،لطیفه های جدید ،شوخی های جالب و مطالب خنده دار (5)
...> _______________ بعضیا همچین اخباره توافق هسته ای رو دنبال میکنن انگار تمام داراییشون تو بانکای سوییس بلوکه شده... یارانتو بگیر بابا _______________ جوک خنده دار _______________ دقت کردین این دخترایی که تو خیابون با نامزدشون هستن با چه افتخار و غروری به دخترای تنها نگاه میکنن انگار نهنگ شکار کردن _______________ ...
حیوان صفت
کردند و تا تمام شدن مولودی خوانی زنانه وقت گذرانی می کردند. ما بچه ها هم در حیاط خانه که بیشتر به یک باغ بزرگ شبیه بود، بازی می کردیم. بازی کردن بچه ها در حیاط و به دور از چشم بزرگترها یک فرصت طلایی برای بچه دزدی بود. روز موعود همه چیز آماده بود. واسطه ای که قرار بود ما را پیش خریدار اصلی ببرد با اتومبیلش کنار پارک منتظر بود. من هم هنوز به این ریخت و قیافه ضایع درنیامده بودم و بچه ها ازم فرار نمی ...