سایر منابع:
سایر خبرها
، پدر صیاد شیرازی "زیادخان" شغل نظامی داشت و در ژاندارمری مشغول خدمت بود. وی مدتی از این شغل کناره گیری کرد و لباس نظامی را کنار گذاشت. زیادخان در نامه ای که به فرمانده اش نوشته آورده است: ... اکنون حرمت این لباس شکسته شده و هر دزد گردنه گیری این لباس را پوشیده و به جان مردم افتاده است. تا وضع بدین گونه است من نمی توانم این لباس نظامی را به تن کنم. زیاد خان به پیشنهاد برادرش با "شهربانو ...
تحمیل شد، قدرت های مادّی شرق و غرب، یعنی هم قدرت های مادّی سرمایه داری، و هم قدرت های مادّی سوسیالیستی و کمونیستی، بهترین امکانات جنگی را در اختیار صدّام قرار دادند، ولی دست ما بسته بود. به ما حتّی -آن طوری که مشهور شد و همه دانستند- سیم خاردار هم نمیفروختند؛ البتّه سخت بود، امّا همین سختی موجب شد که جوان های ما، صاحبان فکر، صاحبان استعداد و ابتکار به فکر بیفتند، وضع وابستگی ما را به سلاح بیگانه تغیی ...
جوری نبود و همه چیز را به خود ما سپرده بود . به آقای زم نامه نوشتم. خودم هم خیلی خسته بودم و واقعاً می خواستم بروم. آقای زم هم حکم سردبیری داد، هیچ وقت دلیلش را نفهمیدم، فقط یک نامه تقدیر و تشکر بود و یک حکم، که نوشته بود "مسئولیت سردبیری را به شما می سپرم و امیدوارم راه شهید را ادامه دهید". بعد از آن واقعاً جهاد شروع شد و براساس احساسی که داشتیم، فکر می کردیم پرچم آوینی دست ماست. بچه ...