سایر منابع:
سایر خبرها
او رفتم و محیط را کاملا بررسی کردم! ولی از لحظه ای که تو را در پاتوق دیدم نقشه ام به کلی عوض شد تو شباهت عجیبی به آن سرهنگ داری! اگر بتوانی نقش بدل سرهنگ را بازی کنی، نان مان در روغن است وهر آن چه به دست بیاوریم با هم تقسیم می کنیم! قنبر که تا آن لحظه به سخنان علی گوش می داد، آخرین سیخ داغ را روی مواد چسباند و به یاد گذشته اش افتاد که 20 سال است از همسرش طلاق گرفته و نتوانسته برای فرزندانش پدری کند ...
- درهای پارکینگ های عمومی بسته است. پیاده رو های چهاردانگه خالی است و خیابان ها دم فروبسته و خاموش. حیدر نگهبان یکی از پارکینگ های عمومی است. درِ پارکینگ خالی را نیمه باز گذاشته است. مرد 47ساله 4ماهی می شود که کابوس بیکاری می بیند: اگه اینطوری پیش بره می شه مثل شهر ارواح. من از بازار و کسب و کار سردرنمیارم. اما خیلی خلوت شده شهرک. همین جوری داره سوله ها و کارگاه ها تعطیل می شه. صاحب این پارکینگ ...
در سال های بعد به عنوان مجموعه ای موفق نام برده شود؟ اگر این فکر را نکنم، همین الان کار را کنار می گذارم. نمی دانم چقدر این هدف محقق می شود، اما نقطه سرخط برای ما بیشتر از یک مجموعه ادبی، یک اتفاق ادبی است. امیدوارم به این مهم دست یابیم و در آینده ای نزدیک، بیشتر درمورد نقطه سرخط بشنویم. حساسیت های بیش از اندازه سرویراستار مجموعه سرکارخانم غزاله شکرابی که گاه فراتر از حساسیت های خود بنده هم ...