سایر خبرها
ادامه گفت: برادرم پیش از سفر با یک کیسه نان به خانه ما آمد. آخرین دیدار بود. مادرم را در آغوش گرفت و گفت می خواهد به تهران برود تا کنار برادرزنش کار کند. بهانه دیگری نداشت. نمی خواست مادر و پدرم نگران بمانند. برادرزنش یک سالی بود که به انگلیس رفته بود. مادرم این را نمی دانست که اگر می دانست مانع می شد. تماس از ایران چند روز گذشت که خانواده رسول از ایران با او تماس گرفتند ...
توسط رئیس بیمارستان روانی، دکتر جان کاولی (بن کینگزلی)، ادامه می یابد. در ادامه او احساس می کند که همه افراد داخل جزیره به نحوی در یک بازی که صرفاً برای وی طراحی شده است بازی می کنند. رفتارهای غیرعادی به همراه هوای طوفانی جزیره باعث می شود تا بیماری میگرن تدی اوج بگیرد. در حین سردردهای مزمن میگرنی او، تصاویر مربوط به آزادسازی اردوگاه داخائو و کشتار محافظان آلمانی آن به دست وی و سایر ...