سایر منابع:
سایر خبرها
. حضرت چند دقیقه ای پشت درب ایستادند، بعد درب را باز کردند و دیدند او همان جا ایستاده و به دیوار تکیه داده است و دارد درب خانه را می بیند - اینکه حبّ، اثر دارد، هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُب ، همین است - حضرت فرمودند: گفتی: دیگر سؤال ندارم، پس برای چه ایستادی؟ گفت: آقا! همه سؤال ها بهانه بود که پیش شما باشم، من شما را خیلی دوست دارم. حضرت فرمودند: اگر مرا دوست داری، همین مطالبی را که گفتم ...
اوضاع سوریه که بهم ریخت شوق همراهی با کاروان کربلا می آید سراغش اما از ایران به این راحتی اعزام ندارد به ناچار به مشهد می رود و خودش را افغانی معرفی می کند با تیپ فاطمیون برادران افغانش عازم سوریه می شود. حاج قاسم سلیمانی که از پشت بیسیم صدایش با ابهتش را می شوند با خود می گوید حتما خیلی قوی و تنومند است ولی وقتی با او روبرو می شود تن نحیفش را میبیند می فهمد که داش مشتی است و زرنگ به خودش ...