سایر منابع:
سایر خبرها
کودکی نمی دانسته چطور می تواند به دنبال نواختن ساز باشد. او می گوید: صدای تار در همه این سال ها در گوشم بود و تار را بی هیچ تردیدی انتخاب کردم. حال که گذشته اش را مرور می کند به سه تار هدیه ای که برادرش به خانه آورده بود می رسد درباره این خاطره اش توضیح می دهد: برادرم دوستی به نام صادق هورزاده دارد. هورزاده کارگاهی در محله آب وبرق داشت و ساز می ساخت. او سه تاری به برادرم هدیه داده بود. بار ها در ...
خاصی داشت و نشان می داد که مبصر بودن و ادارة کلاس زیبندة اوست. ندیدم با کسی درگیر باشد و یا به عنوان مبصر، تکبر کند و خود را از دیگران بالاتر بداند. سال بعد، دو کلاس را یکی کردند و در کلاس هشتم با هم در یک کلاس قرار گرفتیم. مبصر کلاس ادغام شده هم وزیری بود. به دلیل شخصیت وارسته ای که داشت، به او احترام می گذاشتم و دوستی ما از همین زمان آغاز شد. دو دوست دیگر هم از کلاس ب قبلی، به نام ...