سایر منابع:
سایر خبرها
صدای شاملو را در شبهای شعر در کنسرت هوست و چند جای دیگر که به چند ماه انجامید همراهی می کرد, و از خاطراتش با نصرت رحمانی: "زندگی بازیست, ما خود صحنه می سازیم تا بازیگر بازیچه های دیگران باشیم, وای زین برد روان فرسای, من بازیگر بازیچه های دیگران بودم, گرچه می دانستم این افسانه را از پیش, زندگی بازیست." وزمزمه می کند شاملو را که: "همه لرزش دست و دلم, از آن بود که ...
برای چارپایان خود یا مصارف غیر نوشیدنی استفاده کنند. چاه جو ( هرچند قدمت آن به زمان مقدسی نمی رسد و تا دو دهه پیشتر هم موجود بود) نمونه ای ا ز همین آبگیرها است که اینک فقط نامی از آن باقی است. جا دارد این نکته را هم اضافه کنم که متاسفانه گاهی برخی از نویسندگان ، در ترجمه عبارات عربی مورخان، کمی سهل انگاری و گاهی هم خلط مطلب می کنند. مثلاً در مقاله ای با عنوان بنادر ایرانی خلیج فارس در ...
شاعر در یک ظرفیت ذهنی و خیالی جهان شعر را فرو می برد. تمام ابژه ها به نوعی بی تفاوتی می رسند و عملا انگار نه غم و نه شادی با هم فرق ندارد و فقط لذت بردن از وحدت خیالی حاکم بر شعر عرفانی ایرانی است که اسحاق پور به آن نام مکتب عشق می دهد و هنوز هو سیطره آن بر شعر نیما هم وجود دارد و هنوز جهان شعر فارسی نتوانسته از آن جهان خیالی و از سوز و گداز بیرون بیاید. این ایده را در شعر فارسی می توان تا حدودی ...
، اشیای موزه اش را معرفی می کند. پاموک به جای آن که منِ راوی را بدیهی در نظر بگیرد و سیر وقایع زندگی اش را به شیوه ای خطی و سرراست ارائه کند، راه سخت تری را برگزیده است. او بر آن است تا با اشیا، با یک مشت خرده ریز بی اهمیت، یا بهتر است بگوییم تلی از زباله، سیر من شدن خود را شرح دهد. بنابراین، استعاره تازه ای برای راوی جهان سومی خلق می کند. کمال بیش از آن که قدرت تکلم داشته باشد و بتواند قصه تعریف ...
منتشر می گردید، آغاز کرد . ساعدی در توصیف شرایط آن سال ها و دلایل روکردن به نویسندگی در چارچوب حزب توده می گوید: ما برای احراز هویت در یک گروه یا حزب می بایستی خودی نشان می دادیم. قصه اولیه ام در مجلات جوانان دموکرات و روزنامه دانش آموز چاپ شد. در آن موقع یک نوع شیفتگی، یک نوع رمانتیسم مرا فراگرفته بود . در سال 1332 که بچه بودم فکر می کردم که می توانم بروم و بجنگم. اما کودتا پیش ...