سایر منابع:
سایر خبرها
در کنسرت قم، همه خانم ها حجاب را رعایت کرده بودند بجز 4 نفر
فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. در اولین دقایق این برنامه فیلم مستند از اولین روز وزارت جنتی بواسطه رای اعتماد و دوران خدمت او در ارشاد پخش شد. مجری برنامه که از کارمندان ارشاد بود در ابتدای مراسم گفت: امروز برای ما روزی تلخ بود. شعرا و ادبا از جدایی شعرها سرودند اما شیرین است زیرا این بار از روی دوش شما برداشته میشه و به عهده فردی لایق چون صالحی قرار می گیرد. *جنتی ...
علی جنتی: شرمنده ام
های وزارت ارشاد، و .. حضور دارند. در اولین دقایق این برنامه فیلم مستند از اولین روز وزارت جنتی بواسطه رای اعتماد و دوران خدمت او در ارشاد پخش شد. مجری برنامه که از کارمندان ارشاد بود در ابتدای مراسم گفت: امروز برای ما روزی تلخ بود. شعرا و ادبا از جدایی شعرها سرودند اما شیرین است زیرا این بار از روی دوش شما برداشته میشه و به عهده فردی لایق چون صالحی قرار می گیرد. ...
ترکش های سمی جسم مصطفی را ذره ذره آب کرد
آقا مصطفی به من گفت اگر بروم سوریه شما چه می کنی؟ ابتدا تعجب کردم بعد گفتم به نظرم اولویت الان، فرزند نوجوان شماست. شما بروی برای دفاع از نوجوان سوری بهتراست یا بمانی برای به ثمر رساندن نوجوان خودت؟ دغدغه من پسرمان بود چون به شدت وابسته به پدرش بود و لحظه ای از ایشان جدا نمی شد حتی تا لحظه شهادتش. ولی به رفتن اصرار داشت و نهایتاً در تاریخ دوم دی ماه 94 راهی شد. من و بچه ها ابتدا غافلگیر شدیم ...
حاشیه نگاری از دهمین آئین تجلیل از نوگلان حسینی
درباره علاقه اش به این کار می گوید: همه خانواده ام ذاکر اهل بیت(ع) هستند. عموها و دایی ها و حتی خاله هایم که در مجالس زنانه مداحی می کنند. در خانواده ما کثر شأن بود که کسی نوکری اهل بیت(ع) را نکند. البته این موضوع باعث نشد که من به این راه کشیده شوم؛ بزرگتر که شدم و خودم این راه را انتخاب کردم. او درباره احساسی که از مداحی دارد گفت: این احساس با همه حس هایی که یک انسان می تواند تجربه کند ...
ازدواج های بی سرانجام
به گزارش برنا از اصفهان، زن جوان ناراحت و پریشان وارد اتاق مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان شد و در حالی که نگاهش را به زمین دوخته بود آرام روی صندلی نشست و حرف هایش را اینگونه آغاز کرد: من دختر آخر خانواده بودم ، چهار خواهر دارم که همگی آنها در سن پائین ازدواج کردند و به خانه شوهر رفتند اما من این طور شوهر کردن را دوست نداشتم و می خواستم همسر آینده ام را خودم انتخاب کنم. ...
نصرالله: حزب الله در نشست تعیین رئیس جمهور شرکت می کند
... زیاد هستند. عرصه های میدانی مبارزات،متعدد و متنوع هستند، اما این جنگ، یک جنگ واحد است، یک جنگ بزرگ. به من اجازه بدهید اندکی در رابطه با این جنگ بزرگ صحبت کنم و بعد از آن وارد فضای انتخاب رئیس جمهور در لبنان شوم. حقیقتاً یک جنگ بزرگ است. ما از همان ابتدا ، در حزب الله این موضوع را متوجه شدیم و آن را بررسی کردیم. به خدا قسم و برادران و خانم ها و آقایان ما از روی احساسات و انفعال و امثال ...
زنی که در سخت ترین شرایط روی پای خود ایستاد و ناامید نشد
مدتی را به صورت آزمایشی کار کنم تا اگر شرایط مساعد بود به کار مشغول شوم. به طور طبیعی هم به نظر می رسد کار در طباخی خیلی با روحیات زنانه و عاطفی همخوانی نداشته باشد. واقعا همینطور است اما من در شرایطی بودم که نمی توانستم به این مسائل فکر کنم. خرج تحصیل دختر و پسرم روی شانه هایم سنگینی می کرد و از طرفی در همین ایام از همسرم جدا شدم و هیچ پشتوانه و پناهگاهی نداشتم. از سویی چون ...
خذیراوی: شاید همبازی رونالدینهو می شدم!
شده بود و قرار بود بعد از بازی جام باشگاه های آسیا به تیم دوم بارسلونا بروم؛ اما خب در دقیقه 7 بازی با تراکتورسازی توسط علی آذری مصدوم شدم. شاید همبازی رونالدینهو می شدم اگر به تیم دوم بارسلونا می رفتم، شاید آن زمان می توانستم با تلاش بیشتر به تیم اصلی راه یابم و هم بازی رونالدینهو شوم. بالاخره با تلاش و کوشش می توانستم در اروپا بازی کنم. شما سردار آزمون را ببینید که چگونه توانسته ...
تکرار واقعه کربلا درعملیات والفجر4
اعزام ها عمومیت پیدا کرد. حس انتقام جویی از رژیم بعث باعث شد تا از این فرصت استفاده کنم و با جعل شناسنامه و رضایت نامه، خودم را به اهواز برسانم. هنگام اعزام کسی برایم دست تکان ندارد و پنهانی عازم شدم. هر بار که اتوبوس در میان راه می ایستاد من می ترسیدم که پیاده شوم. ترس از این داشتم که به خاطر کمی سنم من را باز گردانند. در اولین پرونده بسیجم سن مرا چهار سال بزرگتر یعنی 1344 ثبت کردند ...
افشاگری یک رسانه و خاستگاه مجری: بهروز افخمی و عبدالله اسفندیاری، یکی از مدیران فرهنگی دهه تیره و بسته ...
راد نیز اخیراً در گفت و گویی به ممنوع الفعالیت شدنش در دوره بهشتی اشاره کرد و گفته بود: اصلا دوست ندارم رفتنم از ایران را به یاد بیاورم. من تنها بازیگری بودم که بعد از انقلاب 7 فیلم پرفروش بازی کردم و اساسا محبوبیتم را از پس از انقلاب بدست آوردم و هیچ مسئله ای هم نداشتم که ممنوع الکار یا ممنوع الچهره شوم. من در خارج نیز هیچ وقت ساکم را باز نکردم. و همیشه در حال مهاجرت بودم و مجبور بودم کارهای فرعی ...
دو ریالی صلواتی
می دهم. مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند. بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم، دیدم این دست فروش از من خوش بخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا می دهد. در صورتی که من تاکنون به جرأت می توانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم. احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم. آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم ...
تلاش کردیم تا بخشی از جذابیت های فرهنگی و مذهبی خود را به توریست ها نشان دهیم
چون در سطح شهر اصفهان به نسبتی که نیاز احساس می شود عرضه وجود ندارد و من تصمیم گرفتم به سهم خودم خلأ موجود را پر کنم. ندای اصفهان: چرا این منطقه را برای فعالیت خود انتخاب کردید؟ – خیابان آمادگاه از دیرباز محل تجمع کتاب فروشی ها بوده است، اما در بین آنها کتاب فروشی یا فروشگاهی که به طور خاص کتب و اقلام مذهبی را عرضه کند دیده نمی شود. برای من به عنوان یک فرد مذهبی مهم بود که به این ...
10 فوبیا که از شنیدنشان شاخ در می آورید!
غیرمنطقی است تجربه می کنند. چون ترس شان اغلب ریشه در وضعیت های ماورایی دارد، آنها نگران هستند که شکسته شدن یک آینه نحسی را به خانه شان بیاورد یا نگاه به آینه آنها را در تماس به دنیای فراطبیعی درون شیشه ی آینه قرار دهد. بعد از نوشتن این فهرست پی بردم که از نوعی خفیف این پریشانی رنج می برم چون دوست ندارم به هنگام شب وقتی تنها هستم به خاطر ترس از دیدن یک نفر(یا چیزی) در پشت سرم به آینه نگاه کنم. ...
برای برادران مدافع حرم کلاه می بافیم+تصاویر
: با هر گره ای که به عشق رزمنده ها می زنم، با آنها درد دل می کنم روی تریبون سالن مسجد ولیعصر (عج) چند ردیف کلاه بافتنی چیده اند. مراسم از ساعت 9 صبح شروع شده و تا ساعت 12 و برگزاری نماز جماعت ظهر ادامه دارد. چند خانم پا به سن گذاشته در ردیف های اول مشغول بافتن هستند. همان طور که بامهارت رج به رج کلاه را می بافند و جلو می روند، حواسشان به صندلی های اطراف هم هست. هر دختر جوانی ...
مردانگی، سن و سال نمی شناسد
را بلند کنم و آن موقع که نامه اعمال مرا به خودم دهی وقتی آن گناهان را ببینم چه خواهم کرد. خدایا به تو پناه می آورم از شر شیطان و نفس این دو مرا اسیر خود می کند. خدایا از تو می خواهم مرا یک لحظه به خودم وا نگذاری. ای خدا، ای معبودا، سبحانا، کریما، به من اخلاقی نیکو عطا کن، اخلاقی که بتوانم بندگان تو را بعد از اینکه خودم را ساختم، آنها را به راه راست هدایت کنم، تا بتوانم امر به معروف و ...
سرنوشت شوم قاتلان امام حسین(ع) - 5
...> برخی گفته اند که دشمن تیری بر گلوی او زد که آن تیر، گلو را شکافت و آنحضرت در خون خود غلتید و به شهادت رسید. چند سال بعد از واقعه کربلا، سال 64 ه.ق، مختار به خونخواهی شهیدان کربلا قیام کرد و در این رابطه، بیشتر قاتلان آنها از جمله مرة بن منقذ گرفتار شدند. مختار، عبدالله بن کامل یکی از سرداران خود را با عده ای مامور دستگیری مره کرد. این گروه مسلح خانه اش را محاصره کردند و چون او ...
عباسی:حرف های گودرزی از بی درایتی بود/ترجیح می دهم با کسی مثل علی آبادی رفاقت نکنم
...> با وجود این اختلاف شدید هر دوی آنها منصوبان احمدی نژاد بودند و به لحاظ سیاسی در یک اردوگاه فکری قرار داشتند. از طرفی با هر دوی آنها در این دولت آشنا شده و با آنها همکار بودم. به همین دلیل و البته بخاطر روحیه خودم، اساسا مایل نبودم وارد دعوا و اختلافات این دو برادر شوم. تا مدت ها هم این موضع حفظ شد. در جریان برگزاری المپیک 2012 لندن هم با همه ویژگی های علی آبادی، اجازه ندادم تنشی پیش بیاید ...
روایتی از دیدار مادر شهید ژاپنی با امام روح الله(رض)+عکس
انقلاب و دفاع مقدس، شهادت فرزندش در دوران جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران، دیدار با امام خمینی (ره) و ادامه ظلم آمریکایی ها علیه ملت ژاپن پرداخت. بخش دوم این مصاحبه در ذیل تقدیم می شود. لطفا از نحوه مسلمان شدنتان و حضورتان در ایران بگویید؟ حدود 57 سال پیش با یک ایرانی در ژاپن آشنا شده و ازدواج کردم و دو سال بعد به ایران آمدم در واقع بیشتر زندگی ام در ایران سپری شده است. ...
ترجیح می دهم یک هنرپیشه سوار لامبورگینی شود تا یک سیاستمدار
مان زندگی می کنیم. رفاقت نقش اصلی را در تمام مراحل زندگی مان دارد. اما به غیر از اینها من بازیگر رفیعی بودم و هم خودم دوست داشتم با او کار کنم و او هم دوست داشت. با این همه سینما هم محدودیت های خاص خودش را برای بازیگری مثل من دارد. خیلی چیزهایش به سرمایه و مخاطب بستگی دارد. اما رفیعی دوست داشت من در جایی از فیلمش باشم. به طور طبیعی به من گفت و من هم پذیرفتم. رویارویی تان با سینما چطور ...
نبردها در موصل و حلب سرنوشت ساز است
موضوع توقف نمی کنم هر چند حق واکنش با ما است، اما الآن واکنشی نشان نمی دهیم تا بعد. اما می خواهم از جنبه مثبت سخن بگویم زیرا ما می خواهیم برای منافع کشور به نتایج مثبت برسیم این مرحله به طور کلی نیاز به چشم پوشی از مسائلی دارد، چشم پوشی از حساسیتها و حساب و کتابها و حتی از شرح و تفصیل. ما آنگونه که در رسانه ها می گویند، سکوت ریاست جمهوری اتخاذ کرده ایم نه به این علت که موضع ما شفاف نیست، یا اینکه ...
خوزستان جغرافیای کاریزماتیک و تاریخ اسرارآمیزی دارد
، جوان هایی که همه چیز را رها کرده اند و تمام دغدغه های روزانه شان واکنش فالوورانشان به پست های اینستاگرامش است، درصورتی که ما همین الآن به چند تا کمپین برای کارون و ریزگرد و کودکان کار، فرزندان طلاق، اعتیاد و ... با نیروهای جوان و تازه نفس نیاز داریم، من منکر از حضور و فعالیت در صفحه های اجتماعی نمی شوم و خودم به عنوان یک کاربر روزانه از این فضاها استفاده می کنم، اما خوب است که بین این همه شلوغی و ...
درس بزرگ میرزا جواد آقا تهرانی به حجت الاسلام قرائتی
بعد از سه چهار ماه سر کلاس طلبه ها بودم و هنگام خروج به علت اینکه کلاس شلوغ بود، یکی از طلبه ها مرا دید و جلو تر از من خارج شد، من دوست داشتم که احتراما به من تعارف کند. در همین لحظه متاثر شدم که بر عهد خود نبودم و فهمیدم که طبق آیه های سوره انسان اخلاص نداشتم. رفتم و گوشه ای از مسجد نشستم و سپس نزد آیت الله تهرانی رفتم و گفتم که یادتان هست که به گفته شما به اینجا آمدم، چند ماه نیز تدریس کردم و هیچ حقوقی هم نگرفتم؛ اما امروز یک دسته گل به آب دادم. نه پول گرفتم و نه آخرت دارم، ایشان پرسیدند چرا، گفتم چون هنگام خروج دیدم به من تعارف نشد یه جوری شدم. ایشان بعد از این داستان شدیدا گریه می کردند و فریاد می کشیدند و من هم ناراحت بودم که چه شده است و از ایشان می خواستم که گریه نکند. ولی آنچنان گریه شدید شده بود که اشک از محاسن ایشان می چکید. ...
مرتضی مهرزاد، از - ماه عسل - تا - پاراالمپیک -
.... زندگی من هم روال طبیعی خودش را طی می کرد و من بعد از مدرسه در یک نانوایی لواشی کار می کردم اما از پانزده سالگی به بعد همه چیز تغییر کرد. رشد قدم چند برابر شد و همین باعث شد به تدریج خودم از مدرسه و دوستانم فاصله بگیرم. البته آن روزها اصلا من و خانواده ام نمی دانستیم که من به بیماری آکرومگالی (پرکاری غده هیپوفیز) دچار شده ام. شاید همین باعث شد احساس متفاوتی نسبت به اطرافیان و دوستانم ...
موج پیام تسلیت برای سگ بازیگر ایرانی!
... – چه عکس خوشگلی از این خدابیامرز گرفتید. خودشم ناز و ملوس بوده. من هیچوقت حیوان در خونه نگه نمی دارم چون از مردنش خیلی ناراحت می شوم. به اندازه فوت یه انسان یا حتی بیشتر. چون فکر می کنم من مسئول مرگشم. – خیلی سخته تجربشو داشتم. – خدا صبرتون بده. بدترین اتفاق زندگی اینه که آدم فرشته باوفا و بی زبونی را که تمام عمرش به تو وفادار بوده و بهترین مونستبوده از دست بدی. ...
یک نبرد خودمانی!
گاهی هنگامی که در یک موقعیت چالشی قرار می گیریم، به دنبال یک راهِ فرار با کارکرد کوتاه مدت می گردیم؛ راهی که ما را از آنچه می خواهیم باشیم دور نکند. به این خاطر است که گاهی پیش بینی می کنیم که در موقعیت خاصی شکست خواهیم خورد و قبل از رسیدن به موقعیت دلایلی جور می کنیم تا بعد از شکست، به آن دلایل برای شکست استناد کنیم! مثلا من فکر می کنم که در کنکور موفق نمی شوم، پس تلاش نمی کنم و بعدا برای اینکه ...
هر کسی به دو ومیدانی خیانت کند، منتقدش می شوم/ کیهانی باید اتاق فکر تشکیل دهد
عنوان مشاور رئیس فدراسیون و همچنین عضو سازمان تیم های ملی فعالیت کنم. دو و میدانی را دوست دارم و عاشق این رشته هستم اما چسبیده به فدراسیون نیستم. غیاثی در مورد انتقادهایی مبنی بر اینکه وی برای پست گرفتن در فدراسیون دو و میدانی، همه کاری انجام داد تا به فدراسیون باز گردد، خاطر نشان کرد: چرا نباید باشم، من یک قهرمان ملی هستم و باید تجربیات خودم را انتقال دهم، دو و میدانی را دوست دارم و می ...
مثلث تهاجمی؛ کتاب، سینما و فوتبال
زندگی می کردم و در آن دوران در اطراف محل زندگی ما زمین های بایر و خاکی زیاد بود، ما هم ابتدا در کوچه فوتبال بازی می کردیم و بعد از آن پایمان به این زمین های خاکی کشیده شد. من دو تا ورزش را فوق العاده دوست داشتم یکی ورزش کشتی و دیگری فوتبال. که کشتی را از گذشته تماشاگر حرفه ای آن بودم. و همین طور باید به شما بگویم ما هم مثل سایر بچه ها در شرایط نازل رفاهی فوتبال بازی می کردیم و ...
روایت مقام معظم رهبری از حضور آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی در جبهه
شد و می خورد به دشمن. خب خمپاره انداز، خوب است دیگر. خمپاره زنی، یک کار رزمی، شما ببینید چقدر در روحیه ی این جوانها اثر می کند، چه جانی به اینها می دهد. آن جوانی که می بیند این پیرمرد 80 ساله با محاسن سفید، پشتِ خمیده، عصا به دست آمده پای خمپاره ایستاده و خمپاره می زند، این جوان دیگر ممکن نیست که از مقابل دشمن برگردد عقب و احساس ترس بکند. آقایانی که بودند می دانند دیگر، چون خمپاره صدا ...
بخش هایی خواندنی از کتاب فاطمیون
است و همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زنده اند و من وجود آن ها را در زندگی خود همیشه احساس می کردم. 3. دوستان، هم هیاتی ها، هم شهری ها و تمام مردم دوست و آشنا حلالم کنید و عاجزانه از شما تقاضا دارم که در انجام امور دینی خود به خصوص حضور فعال در مسجد کوشا باشید و خمس و زکات خود را سالیانه حساب کنید تا روزی حلال داشته باشید. ...
نعمتی: به عشق زهراهای جهان و مردم کشورم تیر زدم
باید از قبل پیش بینی تمام موارد و اتفاقات را می کردیم. هجوم خبرنگاران، عکاسان و فیلمبرداران خیلی زیاد بود و نمی توانستم شرایط را کنترل کنم. همه اینها باعث شد که نتوانم تمرکز کرده و کار خودم را انجام دهم. شرایط در بازی های پارالمپیک چگونه بود؟ بعد از این ماجرا و در شرایطی باید به پارالمپیک می رفتم که خستگی های جسمی و روحی زیادی داشتم. این عوامل آرامش مرا به هم زده بود، اما کمیته ...