پیرنیا گفته بود: خواهرم شبی در خواب دید که پدرم - که آن زمان هنوز صدراعظم نبود - به خانه آمده و تاجی در دست دارد، گفت: این تاج محمدعلی میرزاست. باید الساعه بروم و بر سر او بگذارم. تاج را روی یکی از طاقچه های خانه گذاشت و رفت تا رسمی ترین و بهترین لباسش را بپوشد ... ... ادامه خبر