سایر منابع:
سایر خبرها
حریفی که با یک بازیکن بین المللی هم برای ایران مشکلی نیست +عکس
90دقیقه برابر پورتسموث بازی کرد تا تیمش 2 بر یک برد دومش در رقابت های مذکور را به ثبت برساند. البته در نهایت حبسی و ردینگ سه شنبه 31شهریور یعنی حدودا 6-7 ماه قبل در ایستگاه سوم جام اتحادیه برابر اورتون 2 بر یک زانو زدند تا پرونده آنها در جام مذکور بسته شود. این دروازه بان با تجربه دقیقا 10 روز قبل در هفته 38 چمپیون شیپ انگلستان 90 دقیقه تمام برابر کاردیف سیتی به میدان آمد و ...
جالب ترین حقایق ناگفته از لیگ برتر جزیره- قسمت اول
بسیاری از نکات آماری لیگ برتر همواره در دسترس همگان بوده و اغلب عاشقان فوتبال انگلیس می دانند که هر تیمی چه تعداد گل زده یا قهرمانی در کارنامه دارد اما آیا کسی می داند که کدام دروازه بان توانسته 5 پاس گل بدهد یا کدام بازیکن توانسته با هر دو پای چپ و راست پنالتی اش را گل کند و یا اینکه تعداد مدال های قهرمانی لیگ برتر کدام بازیکن با تعداد بازی های او در لیگ برتر برابر است؟ ...
دنی بلیند: راه نیافتن به یورو ناراحت کننده است؛ انگلستان تیم خوبی است
طرفداری- دو تیم فوتبال هلند و انگلستان در دیداری دوستانه سه شنبه در ورزشگاه ومبلی به مصاف هم می روند. انگلیس در بازی گذشته اش آلمان را 3 بر 2 شکست داده است. هلند درحالی پا به این مسابقه می گذارد که نتوانسته است جواز حضور در یورو 2016 را کسب کند. به نقل از دیلی میل ، دنی بلیند ، سرمربی تیم ملی هلند اعتقاد دارد این کشور از اینکه به یورو صعود نکرده است ناراحت است و افزوده است تهییج تیم ...
همه استعدادهای سوخته منچستر یونایتد
ایتالیایی تبار در سال 2009 و در کورس قهرمانی منچستر یونایتد در لیگ برتر را نمی توان فراموش کرد و آن گل به یاد ماندنی که در دقایق تلف شده بازی وارد دروازه استون ویلا کرد. اگر به یاد داشته باشید، در آن هنگام از او به عنوان جانشینی برای کریستیانو رونالدو و دیمیتار برباتوف در اولدترافورد یاد می شد ولی ماکدا مسیر پیشرفت را به خوبی طی نکرد. ماکدا در سابقه حضور در تیم های پایه ای لاتزیو را داشت، پس از ...
رهبر داعش از خلافت خودخوانده تا ستاره فوتبال بودن
...، در صورت گل نزدن بسیار عصبانی می شد. زمان دیگر برای عصبی شدن بغدادی زمانی بود که رفتارهایی به ظن خودش غیر اسلامی می دید. با مراسم رقص و پایکوپی که در محله برگزار می شد با عصبیتی، وصف ناشدنی برخورد داشت. البغدادی در سال 2003 بعد از اشغال عراق با همفکرانش ارتش جماعت اهل سنت را تشکیل داد. گروهی که هدفش مبارزه با حکومت حاکم شیعه و امریکاییان در شمال و عراق مرکزی بود. در سال ...
بازی پرسپولیس و السیب به دلیل خشونت تیم عمانی نیمه کاره رها شد!
، پرسپولیسی ها می توانستند به گل دوم برسند که شوت محکم بابک حاتمی از کنار دروازه حریف به بیرون رفت و نیمه اول با نتیجه 0-1 به سود پرسپولیس به پایان رسید. در نیمه دوم باز هم پرسپولیسی ها بودند که حملات متعددی را روی دروازه حریف ترتیب می دادند که این کار باعث افزایش خشونت از سوی بازیکنان عمانی شده بود که در نهایت این تداوم این امر باعث شد تا داور بازی برای جلوگیری از اتفاقات تلخ بازی را نیمه کاره به پایان برساند. مصدومیت شدید احمدزاده از ناحیه سر به دلیل خطای بازیکن عمانی اتفاقی بود که تنش را در بازی بیشتر کرد و داور بازی برای جلوگیری از این تنش تصمیم به تعطیل کردن بازی گرفت. ...
6 دیداری که آسیا را تکان می دهد
های حساس و تعیین کننده ای که روز آینده برگزار خواهد شد. گروه A – امارات عربستان؛ حمله با آقای گل عربستانی های 19 امتیازی در آخرین بازی خود به مصاف اماراتی های 16 امتیازی می روند که بازی رفت را در دقیقه 90 توانست دو بر یک به سود خود به پایان برساند. در حال حاضر عربستانی ها تفاضل 24 را برای خود به ثبت رسانده اند در حالی که اماراتی ها 21 هستند. 90 دقیقه بازی این دو ...
عروسی در عید به کوچه پاس آمد
مقابل پای محمد ویزواری مدافع حریف توانست با شوت دقیق زمینی گل دوم پاس را به ثمر برساند. *دقیقه 75: به دنبال شوت نه چندان محکم صادق کرمی از پشت محوطه 18 قدم و اشتباه رضا حاتمی و فرزاد بهاری مدافعان خیبر، نیما پرتوی مهاجم پاسی ها صاحب موقعیت عالی شد و ضربه تمام کننده این بازیکن به گل تبدیل شد. * اتفاق ویژه: صف تبریک به سرمربی پاس تا مقابل خودروی حامل وی ادامه داشت به طوریکه ...
آدوریز: سن فقط یک عدد است آنچه که مهم است شور و اشتیاق است
است. اکثر بازیکنانی که در این سن و سال به تیم ملی دعوت می شوند بر نمی گردند. من خیلی خوش شانس هستم. از دل بوسکه هم سپاس گزارم. لازم به ذکر است که آرتیز آدوریز در خشش فوق العاده ای تا به اینجای فصل داشته, 17گل در لالیگا, 6 گل در کوپا دل ری, 8 گل در یورو لیگ را به ثمر رسانده است.
پیروزی تیم پاس برابر خیبر خرم آباد/ 3گل عیدی پاس به همدانی ها
بازیکنان پاس داد. در دقیقه 54 این مسابقه شروع مجدد دروازه بان پاس در محوطه جریمه با توپ ربایی تورج جعفری به گل دوم پاس تبدیل شد تا خیال کادر فنی و هواداران پاس آسوده خاطر شود و در دقیقه 60 نیز نیما پرتویی مهاجم پاس نهایت استفاده را از اشتباه دو مدافع خیبر برد و گل سوم پاس را به ثمر رساند. تیم فوتبال خیبر خرم آباد در این دیدار بسیار پراشتباه ظاهر شد و اگر بازیکنان پاس کمی در زدن ...
ناگفته های رضا رشیدپور مجری تبریزی از دوران مجری گری اش+ تصاویر
بچه دار شدن تان هم ندارد... چرا در یک برهه ای هم به تربیت بچه ربط داشت. ایشان البته سال 84 کنار آمد ولی ما 85 هم بچه دار شدیم و تا بچه از آب و گل درآید، پشت گوش انداخته شد و بعد هم ایشان حرفه خودش را ادامه داد. رضا رشیدپور و احسان علیخانی تشخیص خودشان بود یا شما؟ بالاخره همیشه آقایان در تشخیص فوکوس می کنند که تشخیص شان فولو نباشد. (با خنده) ...
صندلی داغ طرفداری: حامد چشم براه؛ هوادار اولترای منچستر یونایتد، این روزها از همیشه کمتر!
تره و بعد از منچستر برام لیورپول بزرگترینه. دوست دارم همیشه ما اول بشیم اونا دوم! [خنده بسیار] مثلا بازی نوریچ و لیورپول اونقدر حال داد که بعد گل لیورپول داشتم پرواز می کردم. لیورپول برد ولی اون فوتبال کلی حال داد. هیچوقت فراموشش نمی کنم. حرف آخر از آینده بود و زندگی و طرفداری. من درسم یکم طول کشیده و باید خیلی زودتر از این ها درسم تموم می شد و به سربازی می رفتم ولی خوشحالم این اتفاقات ...
دروازه بان اسپانیا رکورد بازی های ملی در اروپا را شکست
به گزارش کرج رسا ، ایکر کاسیاس، دروازه بان کارکشته تیم ملی فوتبال اسپانیا، شامگاه یکشنبه (27 مارس/ 8 فروردین) در دیدار دوستانه میان اسپانیا و رومانی برای 166مین بار سنگربان “لا روخا” (سرخ پوش ها) بود. رکورد بیشترین بازی های ملی در سطح اروپا تا کنون در دست ویتالیس آستافیوز از (لتونی) بود که با 166 بازی ملی تکتاز بود. ملی پوش لتونی البته دیگر فعال نیست و در سال 2010 از تیم ملی ...
سالروز تولد خالق معجزه برن/ رکورد شکنی بازیکن با بازی در 4 دهه مختلف
دیدار نیز بازیکنان منچستر یونایتد یعنی اسکولز و اندی کول زدند و گل دیگر را مایکل اوون مهاجم لیورپول به ثمر رساند. رکورد قبلی در تیم ملی انگلیس همین تعداد یعنی هفت بازیکن بود که مربوط می شد به مسابقه دوستانه این تیم برابر ایتالیا در سال 1934 که هفت بازیکن از آرسنال در ترکیب اولیه انگلیس حاضر بودند. * تولد بازیکن سابق رئال مادرید 28 مارس 1975 ایوان هلگوئرا ، بازیکن سابق ...
اخباری: می خواهم در سال 95 به یک تیم باکیفیت اروپایی بروم
وبسایت رسمی برنامه نود - دروازه بان تیم تراکتورسازی می گوید که قصد دارد در سال 95 به یک تیم باکیفیت اروپایی ترانسفر شده و برای کشورش افتخارآفرینی کند. به گزارش وبسایت نود، محمدرضا اخباری که سال گذشته و با حضور در ترکیب اصلی تیم سایپا توانست به یکی از پدیده های رقابت های لیگ برتر تبدیل شود، ابتدای لیگ پانزدهم نیز برای گذراندن خدمت مقدس سربازی خود، راهی تیم تراکتورسازی شد. وی ...
هر آنچه درباره ترین های فصل فوتبال باید بدانید
رادامل فالکائو از چلسی نیز در این فهرست می توانستند ظاهر شوند، ولی در نهایت 3 بازیکنی که به هیچ وجه نتوانستند سایه ای از همان بازیکن فصل قبل خود باشند به این ترتیب انتخاب شده است. ادن هازارد فصل قبل توانست با گل ها و بازی های تاثیرگذار خود چلسی را قهرمان لیگ برتر و جام اتحادیه کند. او مزد عملکرد خوب خودش را با انتخاب به عنوان برترین بازیکن سال دریافت کرد. در حالی که همه او را رقیبی جدی ...
رکوردشکنی کاسیاس در شب توقف اسپانیا
. با این حال او به 23 دیدار دیگر نیاز دارد تا به رکورد احمد حسن مصری برسد که 189 بازی ملی داشته است. این شانزدهمین بازی دو تیم در طول بازی هایشان بود. در 15 دیدار قبلی 5 برد برای اسپانیا و 5 برد برای رومانی و 5 تساوی ثبت شده بود و آخرین بار در سال 2006 دو تیم برابر هم به میدان رفتند که رومانی با یک گل به برتری رسید. همچنین یکشنبه یک دیدار دوستانه در قاره آسیا برگزار شد که تیم ملی فوتبال کره جنوبی با یک گل از سد تایلند گذشت. گردآوری:گروه ورزش سیمرغ seemorgh.com/sport منبع:isna. ...
رکوردی که دروازه بان افسانه ای اسپانیایی ها شکست
به گزارش جام جم ورزشی ، ایکر کاسیاس دروازه بان افسانه ای تیم ملی فوتبال اسپانیا در این دیدار یک رکورد جدید از خود بر جای گذاشت. ایکر کاسیاس، کاپیتان و دروازه بان تیم ملی اسپانیا در این دیدار بازی شماره 166 خود را برای لاروخا انجام داد و توانست رکورد بیشترین بازی برای یک فوتبالیست اروپایی را به نام خود ثبت کند. با این حال او به 23 دیدار دیگر نیاز دارد تا به رکورد احمد حسن مصری برسد که 189 بازی ملی داشته است. کاسیاس تنها دروازه بانی در اروپاست که در هر فینالی شرکت کرده پیروز از آن بیرون آمده است. او در پایان فصل گذشته از رئال مادرید جدا شد و به پورتوی پرتغال پیوست. ...
توقف اسپانیا مقابل رومانی در شبی که کاسیاس رکورد شکست
به گزارش نسیم آنلاین ، تیم ملی اسپانیا در یک بازی دوستانه در خانه رومانی، با تساوی بدون گل متوقف شد. ایکر کاسیاس، کاپیتان و دروازه بان تیم ملی اسپانیا در این دیدار بازی شماره 166 خود را برای اسپانیا انجام داد و توانست رکورد بیشترین بازی برای یک فوتبالیست اروپایی را به نام خود ثبت کند. با این حال او به 23 دیدار دیگر نیاز دارد تا به رکورد احمد حسن مصری برسد که 189 بازی ملی داشته است. ...
کین: چرخش به سبک کرایوف، حس بسیار خوبی داشت
کین شرایط بازی را عوض کرد و مدافعان آلمان را به نا کجا آباد فرستاد. هری کین همراه با جیمی واردی موفق شدند بازی را مساوی کنند و بعد از آن نوبت به اریک دایر رسید تا با ضربه سر خود در وقت های اضافه انگلیس را به بردی شیرین برساند. ما فوق العاده بازی کردیم و موفق به ایجاد شانس های زیاد به روی دروازه حریف شدیم. ما می توانستیم بیشتر گل بزنیم. ما باید آرامش خودمان را حفظ کنیم، این بازی دوستانه بود. ولی شب فوق العاده ای برای انگلیس رقم خورد، ما نشان دادیم چه تیمی هستیم. ما باید به کارمان ادامه بدهیم، روز سه شنبه بازی مهمی با هلند داریم. ...
قهرمان لیگ فوتبال ساحلی ایران با کمترین تغییرات در فصل جدید مسابقات
0 به گزارش روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان یزد که روز یکشنبه در اختیار آوای آبی پوشان به نقل از ایرنا قرار گرفت ، سید حسن میرحسینی افزود: از جمع بازیکنان فصل گذشته این باشگاه حسین رهاوی دروازه بان ملی پوش تیم که سابقه حضور در جام جهانی 2011 ایتالیا را نیز در کارنامه خود دارد از این تیم جدا شده است. وی ادامه داد: پنج بازیکن رده سنی باشگاه گلساپوش که در مسابقات لیگ رده سنی فصل ...
توقف اسپانیا مقابل رومانی در دیداری دوستانه
ارزیابی قرار دهند. هر دو تیم در ادامه نیمه دوم حملات جسته گریخته ای را روی دروازه یکدیگر ایجاد کردند اما در هیچ کدام از صحنه ها موفق نشدند تا به طور جدی دروازه حریف را تهدید کنند. در نهایت تلاش دو تیم در طول 90 دقیقه در این دیدار دوستانه سرانجامی نداشت تا رومانی و اسپانیا در یک دیدار سرد و کم حادثه به تساوی بدون گل رضایت دهند. اخبار ورزشی - ورزش سه ...
ده هفته دوری از میادین؛ رویای یورو برای جک باتلند به اتمام رسید؟
طرفداری- ثانیه هایی پیش از صحنه گل آلمان در دیدار دوستانه دیروز بود که جک باتلند دروازه بان جوان انگلستان با مصدومیت روبرو شد و از زمین خارج شد. به گزارش گاردین ، پس از اسکن مصدومیت باتلند شکستگی مچ پا گزارش شده و وی برای حدود ده هفته از میادین دور خواهد بود. اتحادیه فوتبال انگلستان در بیانیه خود نوشت: دروازه بان، جک باتلند دیدار سه شنبه مقابل هلند را پس از شکستگی مچ پا از ...
تقابل سرمربیان پیشین رئال مادرید در آزادی/ تثبیت صدرنشینی با چاشنی انتقام
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری میزان، تیم ملی فوتبال کشورمان از ساعت 19 فردا (سه شنبه) در ورزشگاه آزادی میزبان تیم ملی فوتبال عمان خواهد بود تا آخرین دیدار خود از مرحله مقدماتی جام جهانی 2018 و جام ملت های آسیا 2019 را برگزار کند. به غیر از ترکمنستان، عمان تنها تیمی است که توانسته در این مرحله از ایران امتیاز بگیرد و همچنین دروازه شاگردان کارلوس کی روش را باز کند. ...
آزمون تخت گاز به سمت رکورد دایی
به گزارش 9صبح به نقل از آی اسپورت، مهاجم نوک محبوب تیم ملی چند ماه بعد از تولد 21 سالگی می تواند دهمین گل ملی اش را وارد دروازه عمان کند. سردار آزمون تا پاییز سال 93، هیچ گل ملی نداشت و دقایق آخر از لیست تیم ملی برای جام جهانی خط خورده بود اما چند هفته قبل از شروع جام ملت های آسیا دوران خوشبختی او آغاز شد. آزمون در 15 ماه گذشته، 9 برای تیم ملی گل زده که البته یکی از آن ها، در بازی غیر رسمی با ...
10 خاطره جذاب از تاریخ ایران و عمان
ملی بعد از 3 سال اوج گرفته و با مایلی کهن برابر تیم های نپال و سریلانکا 15 گل زده بود که بازی برابر عمان رسید و ایران با 100 هزار نفر حریف را برد، ببینید کارمان کجا رسیده بود که اتوفیستر برای حضور در تیم ملی ایران و صعود از مرحله اول مقدماتی جام ملت ها که سخت ترین حریفش عمان بود مطالبه پاداش سنگینی کرده بود! پایان قلعه نویی بازی برگشت روز اول تیر 1375 در مسقط برگزار شد و ایران ...
به بهانه تولد مانوئل نویر؛ وارث خلف سنگربانان افسانه ای فوتبال آلمان
مانشافت باز شد. مانوئل جوان و پر انگیزه در جام جهانی 2010 بسیار خوش درخشید. در دیدار حساس آلمان و انگلیس شاهکار کرد و با ارسال پاس گل از مقابل دروازه برای میرو کلوزه نگاه های زیادی را متوجه خود کرد! این دروازه بان جوان با این عملکرد نام خودش را در تاریخ جام های جهانی ثبت کرد. دیگر نویر آن پسرک جوانی نبود که آرزوی پیوستن به تیم های بزرگ را داشت، او به آرزوهایش رسیده بود، تیم هایی نظیر بایرن مونیخ و ...
تیم فوتبال وحدت نیمه کار قهرمان جام دوستی در بندر خمیر شد
به گزارش شبکه اطلاع رسانی هرمز ؛ به نقل از لوار ، در این دیدار تیم جوانان از نابسامانی تیم فجر دمیلو نهایت استفاده را بردد و توانست در همان دقایق آغازین بازی توسط کاپیتان خودشان فؤاد بیگ به گل دست پیدا کند و نیمه نخست با بازی برتر جوانان و پیروزی یک بر صفر آنها به پایان برسد. با آغاز نیمه دوم تیم فجر کمی به خود آمد و توانست روبه جلوتر حمله کند تا اینکه در دقیقه 60 با حرکت زیبای سامان ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
آزمون به دنبال دو رقمی کردن گل های خود در تیم ملی
به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام ؛ سردار آزمون با وجود این که تنها 21 سال دارد موفق شده در 15 دیداری که پیراهن تیم ملی فوتبال کشورمان را بر تن کرده، 8 گل به ثمر برساند. کره جنوبی، عراق (2 گل)، قطر، ترکمنستان، گوام (2 گل) و هند، تیم هایی هستند که لژیونر ایرانی تیم فوتبال روستوف روسیه توانسته دروازه آنها را باز کند. این در حالی است که آزمون در فهرست نهایی تیم ...