سایر منابع:
سایر خبرها
که برای دیگران قائلیم رو بهمون نذارن و مهمونی رو ترک کرد. خواهر شوهر دومیم گفت: مفهوم آزادی برای من اینه که با آدمهای بدون چارچوب ارتباط نداشته باشم و با برادر شوهر بزرگم بحث کرد و بهش گفت تو آخرش خانواده رو از هم می پاشونی. خواهر شوهر بزرگم تولد نوه اش رو بهونه کرد و خودش رو نجات داد و رفت. من اولش گاردی نداشتم اما برادر شوهر بزرگم خیلی روی مخ من و اون جاریم بود ...
روز پنجم بهمن سال 1400. بعد از چند وقت اولین مسافر وارد اقامتگاه شد؟ باورتان نمی شود، دقیقا فردای روزی که خانه آماده شد، یکی از دوستانم که از طریق اینستاگرام در جریان ساخت و ساز بود، پیغام داد که دختر عمویم می خواهد به جزیره هرمز بیاید و اقامتگاه تو را می خواهد. با اینکه همه کارها تمام شده بود و وسایل را چیده بودم ولی اتاق ها در نداشتند. به دوستم گفتم خانه آمده است ولی اتاق ها ...
را هم دعوت کنند و دور هم باشیم و کار جدیدی را خلق کنیم که مردم لذت ببرند. فیلم های سینمایی ساعد هدایتی 1397 لازانیا 1390 بازگشت به آینده 1389 آژانس ازدواج 1389 ورود زنده ها ممنوع 1388 حلقه های ازدواج 1388 لج و لجبازی 1387 شبانه روز 1385 هر چی تو بخوای 1384 سرتو بدزد رفیق 1384 ...
، پایگاه اجتماعی نداشتن اصلاح طلبان و متوسل شدن به وی در انتخابات 1400 و مخالفت وی، و همچنین ناکارآمد تلقی شدن برجام نزد مردم بر می گردد و به نظر می رسد انتشار این بخش از اظهارات، موجب فشار اصلاح طلبان و واکنش بعدی ظریف شده است. ظریف در این فایل صوتی می گوید: - درسته که من پیرارسال بالاترین رای رو آوردم در جبهه اصلاحات واسه رئیس جمهوری. ولی اونم نه به خاطر عشق به من بود، به ...
بالاترین رای رو آوردم در جبهه اصلاحات واسه رئیس جمهوری. ولی اونم نه به خاطر عشق به من بود، به خاطر این بود که باور داشتن تنها کسی که شانس رای آوری داره، منم. - جریان اصلاحات در سال 78 رفت به سراغ حذف. یعنی گفتش که من می خوام قانون اساسی رو عوض کنم. بعد از این که انتخابات، مجلس ششم بود. معلومه توی حذف شما اگه بیای، این جا قواعد رئالیستی حاکمه. وقتی شما بقای یک طرف رو تهدید می کنید، اون هم می آد ...
که ما یادمون رفته، این دوره زمونه کسی حوصله قصه شنیدن رو نداره. قیصر شاه نقشِ بهروز وثوقی است. او در این فیلم نقشِ مردی را بازی کرد بسیار متفاوت با آن تصویرِ کلیشه ای مردِ فیلم فارسی. بهروز در این فیلم نه بزن بهادر بود و نه عاشقِ زنِ بدکاره ی کاباره های شبانه. نه دخترِ ثروتمند عاشق اش بود و نه آدمی الکی خوش که مُدام آواز می خواند و می رقصد. قیصر مردی بود که زندگی اش با مبارزه ای خونین ...