سایر منابع:
سایر خبرها
...> 110. دکه، درک، شهر، کره، شکر، شهرک، درشکه 111. گره، رنگ، سنگ، سرنگ، نرگس، سنگر، سرهنگ، گرسنه 112. سفت، سفر، راست، فرات، فارس، افسر، سفارت 113. نرم، سند، رسم، مرد، نمد، دسر، درس، سرد، سمندر/دست،دعا،داس،عدس،ساعت،ساعد،سعادت،عادت 114. باج، زوج، بازو، جواب، جواز، بازجو 115. ریه، دیه، دیر، دایه، دریا، دهیار، دایره 116. گرم، مرگ، خرس، سرخ، مگس، رسم، خرمگس 117. جان ...
برادرم فاصله دارد. آنها در حالی برای بازی رفتند که خانواده هیچ کدام شان از رفتن آنها به خرسان خبر نداشتند. ساعت 11 صبح بود که سبحان ناپدید شد و دوستان او نیز به دلیل این که شاید ترسیده بودند تا ساعت دو بعداز ظهر روز حادثه هیچ حرفی در این باره نزدند. ساعت دوونیم بعداز ظهر بود که والدین سبحان از دوستانش سراغ او را گرفتند و آنجا بچه ها گفتند داشتیم لب رودخانه بازی می کردیم که سبحان غیبش زد. چندساعت ...