سایر منابع:
سایر خبرها
روزه چگونه درس آزادی می دهد؟
بند شهوت ....... به در آی تا ببینی طیران آدمیّت خور و خواب و خشم و شهوت، شَغَب است و جهل و ظلمت ........ حَیَوان خبر ندارد زِ جهان آدمیّت فرد مسلمان به قصد روزه، سحر از میان بستر آرام خواب، برای خوردن سحری و انجام عبادت و خواندن دعا و نماز بر می خیزد و از قید خواب و عادت به استراحت، آزاد می شود و در تمام مدّت روز از تحت سیطره و تسلّط جسم و غرایز حیوانی و عادت به خوردن و نوشیدن، خود ...
با “این ترفند ها” اپل خدمتکار شما می شود + آموزش
خواهید برای مثال یک ساعت بعد آیفون شما را از خواب بیدار کند ، این کار را هم به سیری بسپارید . به دستیار هوشمندتان بگویید : set an alarm for 1 . یا می توانید از wake me up in 1 hour را به کار ببرید . 7 – پرسیدن زمان اکران فیلم ها : آیا می خواهید برای تماشای فیلمی به سینما بروید؟ کافی است از سیری بخواهید! سیری با استفاده از مکان شما یک لیست از زمان های اکران فیلم مورد نظرتان در سینما های محل سکونتتان را دریافت خواهید کرد! برای استفاده از این قابلیت کافیست از این دستور استفاده کنید : (When are showtimes for (movie name ...
التماس می کردم به سوریه نرود/ با زبان تاتی صحبت می کردیم
... بعد از شهادتش دیگران خواب دیده بودند که باید خانم ات را راضی کنی... واقعاً از او راضی شدم. *جواب حضرت زینب(س) دفعه قبل که قرار بود به سوریه برود و کنسل شد، گفت راضی می شوید که خانم زینب سلام الله علیها از شما ناراحت شود؟ اگر آن دنیا از شما گلایه کند، چه جوابی دارید که به ایشان بدهید؟ چه توجیهی برای کارتان دارید؟ می خواهید بگویید چرا اجازه رفتن را به مرتضی نداده ایم ...
فال روزانه شنبه 22 خرداد 1395
چند کلمه برای آنهایی که امروز تولدشان است دوست عزیزی که 22 خرداد به دنیا آمده ای، تولدت مبارک! شما سال فوق العاده ای در پیش دارید. اول از همه به موقعیت فعلی و راهی که برای آینده انتخاب کرده اید خوب بیاندیشید، سپس با سخت کوشی و بلند پروازی به راهتان ادامه دهید. خوش شانسی در خانه شما را خواهد زد اما هنوز برای اعمال تغییرات زود است. فصل تابستان سال زمان خوبی برای انجام کارهایی است که به آنها علاقه دارید. سعی کنید وقت تان را با عزیزترین های زندگی تان بگذرانید. به زودی خواهید فهمید که د ...
من یک ایرانی ام در کتاب درسی عراق
...: چند روز پیش شبکه خبری BBC قصد مصاحبه با بنده را داشت اما بنده قبول نکردم و گفتم اگر می خواهید حقیقت این موضوع را بگویم با شما صحبت می کنم؛ آنها می خواستند بنده دروغ بگویم اما قبول نکردم و گفتم بنده در این خصوص سند دارم و مستند بنده هالیوود نیست، فیلم مستند ایرانی است و ایران هراسی و شیعه هراسی ممنوع است . این پزشک فداکار با تأکید بر اینکه بنده برای مدال و پول این کار انسانی را ...
ریچارد برنسون بالا سر کارمند خواب آلود به دوربین لبخند می زند
...> آریانا هافینگتون، از موسسین و سردبیر هافینگتون پست و نویسنده ی کتاب "انقلاب خواب” می گوید: "اگر در محل کار شما اتاقی برای چرت زدن در نظر گرفته نشده است، می توانید از رئیس خود بخواهید تا چند نیمکت را در مکانی خصوصی برای اینکار فراهم کند. سپس با خود چشم بند و گوش گیر ببرید و در وقت استراحت یک چرت کوتاه مدت بر روی نیمکت بزنید. حتی اگر یک زیر انداز ورزشی به همراه خود داشته باشید، می توانید بر ...
کره جنوبی چقدر شبیه ایران است؟
اش بدجوری به ذوق می زند. پایین رودخانه هان برج های میلیاردی و کمی دورتر بیش از 60 درصد شهر در اختیار خانه هایی شبیه خانه های دهکده المپیک که برای المپیک در ایران ساخته شده بود یا مردمانی که به خوردن سر عادت دارند و مسن ترهایشان از آروغ زدن توی گوش شما ابایی ندارند. شاید کره جنوبی همچنان مشکلاتی از جنس بیکاری و رکود و... هم داشته باشد و درگیر فساد هم باشد اما خیابان ها را که می بینی، آینده شان روشن است. آنها 50 سال پیش تلاش برای پیشرفت را شروع کرده اند و به جای خوبی هم رسیده اند. لابد بقیه اش را هم در آینده نزدیک حل خواهندکرد. منبع: ...
صبح ها قبل از مدرسه، شیشه می زدم
... دخترک برای ما از همان روزی گفت که نرگس دوست صمیمی اش اولین بار او را به میهمانی برد که سر آغاز روزهایی پریشانی اش بود: اولین بار مهمونی دوستم بود. اون روز رو خوب یادمه. نمی خواستم برم اما نرگس خیلی اصرار کرد. به مامانم گفتم تولد یکی از بچه های مدرسه است منم می خوام با نرگس برم. مهمونی ساعت 3 ظهر خونه مریم بود. یکی از بچه های مدرسه. من نمی شناختمش. اونجا باهاش دوست شدیم. نرگس گفته بود پسرا هم ...
خماری زیرنگاه همکلاسی ها
و مریم و چند تا از بچه های دیگه حشیش زدن و به منم تعارف کردن. منم زدم. بعدش چند تا کام شیشه گرفتم و بعدش دیگه چیزی نفهمیدم. تا اون روز فقط از دوستام اسمش رو می شنیدم و اینکه خیلی باحاله. اما اون روز تازه فهمیدم چیه. از اون روز فقط یادمه خیلی دیر رفتم خونه.مامانم کلی عصبانی بود. حالم خیلی بد بود. رفتم توی اتاقم و در رو بستم تا صبح خوابیدم. دلش پر از غم بود و فکرش مشغول. دست و دلش به درس ...