سایر منابع:
سایر خبرها
فصل نمائیم. مدیرعامل جمعیت سران عشایر عرب خوزستان با بیان اینکه در برخی موارد برای از بین بردن فتنه و جلوگیری از ادامه نزاع ازدواج های اجباری صورت می گیرد، تصریح می کند: در این ازدواج ها دختری از خانواده قاتل به خانواده مقتول داده می شود که ایجاد رابطه خویشاوندی موجب صلح و سازش بین دو قبیله شود. بدوی ادامه می دهد: برای افرادی که قتل با سلاح گرم انجام می دهند نباید مجازات پنج ...
پسر دستفروش که به اتهام قتل دوستش به خاطر یک دختر در زندان است، دیروز پای میز محاکمه ایستاد و از هیات قضایی خواست تا زودتر برای او حکم قصاص صادر کنند. این پسر گفت: عذاب وجدان رهایم نمی کند و برای مرگ آماده ام. به گزارش فرهیختگان، پوریا 23 ساله که در بازار جنت آباد دستفروش بود، ظهر سیزدهم مرداد 94 همکار 22 ساله اش به نام مصطفی را مقابل چشمان سایر دستفروشان و خریدارانی که به آنجا رفته ...
پول نیوز - پسر جوان که به خاطر دوست دخترش، رفیق خود را به قتل رسانده بود در دادگاه درخواست کرد زودتر اعدام شود.رسیدگی به این پرونده از 13 مرداد سال گذشته و به دنبال اعلام درگیری مرگبار دو پسر در بازار جنت آباد آغاز شد. با حضور ماموران در محل، آنها با جسد غرق در خون پسر 24 ساله ای به نام مصطفی روبه رو شدند. یکی از شاهدان ماجرا درباره علت قتل پسر جوان گفت: مقتول و دوستش پوریا در بازار ...
.... او مدام با مصطفی شوخی می کرد تا اینکه او را اخراج کردم. وی ادامه داد: صبح سیزدهم مرداد 94 نسیم با موبایلم تماس گرفت و گفت در بازار جنت آباد است. به او گفتم او را اخراج کرده ام اما حرفی به من زد که عصبی شدم. او گفت تصمیم گرفته از این به بعد با مصطفی کار کند چون من شیشه ای هستم. از شنیدن این حرف شوکه شدم وبه او گفتم چه کسی چنین حرفی درباره من زده است. وقتی شنیدم مصطفی پشت سرم حرف زده ...
کار می کنم. خیلی ناراحت شدم به سمت بازار روز رفتم تا با نیما صحبت کنم. به آن دختر هم گفتم همان جا بمان تا من تکلیف را روشن کنم. وقتی وارد بازار روز شدم، دیدم نیما هم خیلی عصبانی است. او با ماشین می خواست روی غرفه من بیاید و خرابش کند. با هم دعوا کردیم و درگیری بالا گرفت. چاقو کشیدم و یک ضربه به دستش زدم. نیما خواست چاقو را از دست من بگیرد. کیسه ای به سمت من پرت کرد، اما چاقو نیفتاد. من دو ضربه به ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ " فَکَیْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُ جُوهَهُمْ وَ أَدْبَارَهُمْ. ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَکَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ. پس چگونه [تاب می آورند] وقتی که فرشتگان [عذاب] جانشان را می ستانند و بر چهره و پشت آنان تازیانه می نوازند. زیرا آنان از آنچه خدا را به خشم آورده پیروی کرده اند و خرسندیش را ...
.... او هیچ گاه از من پول نمی گرفت و برادرم خرج تحصیلش را می داد. خودت درس خوانده ای؟ دیپلم تجربی دارم. چرا مرتکب قتل شدی؟ احسان، مقتول را می گویم، موادفروش بود. ما با هم کار می کردیم، ولی نامردی کرد و پولم را بالا کشید. هرچه التماسش کردم که پولم را بدهد جواب سربالا می داد. دو ماهی از این ماجرا گذشت و من با جوانی به نام حسین آشنا شدم و ماجرا را برایش ...