مرگ مادر و فرزند خرم آبادی بر اثر گازگرفتگی/ غرق شدن گردشگر همدانی در ...
سایر منابع:
سایر خبرها
گردشگری و چالش های زیست محیطی
در ادامه این مطلب آمده است: وجود تعداد زیادی از آثار تاریخی، فرهنگی و طبیعی یکی از بهترین مناطق گردشگری می باشد که می تواند تعداد زیادی گردشگر و توریست را پذیرا باشد. اما حضور گردشگر بویژه مسائل اقتصادی چالش های بسیاری را برای محیط زیست به همراه داشته که برخی از این چالش ها توسط دولت و برخی نیز توسط خود گردشگر به وجود می آید: دولت ها به علت مشکلات اقتصادی تمایل دارند که برای رفع ...
مقاومت و پایداری در اشعار فدوی طوقان و طاهره صفارزاده
هفت سین صفارزاده به اوج خود می رسد؛ زمانی که او سیادت احمد (ص) و آل او و تحقق عدل جهانتاب را در بامداد نوروز امروز و نه فردا و فرداها حتمی و قطعی می داند: امروز/ در بامداد خرم نوروز/ بر سفره ی مجلل سال/ آن هفت سین مبارک/ نزول فرمودند/ سلام/ سلام/ سلام/ سلام سلام بر مقام سلام/ که نام پاک خداوند است/ سلام بر سپیده ی نور/ سلام بر سجده/ سپاسگاه دائمی روح/ سلام بر سیادت احمد و آل او/ سلام بر سبطین/ سلام ...
عبور از رود خانه گاگاسور/ از دفتر خاطرات زنده یاد حاج حمید قبادی
در وسط ارتفاعاتی که ما و عراقی ها روی آن مستقر بودیم، رودخانه ای به نام گاگاسور وجود داشت. ما برای انجام مأموریت باید از آن عبور می کردیم؛ آن هم در تاریکی شب. عبور از این رودخانه خروشان کوهستانی در هوای سرد و یخ بندان و در هوای تاریک، ترسناک بود. اما هر طور [...] در وسط ارتفاعاتی که ما و عراقی ها روی آن مستقر بودیم، رودخانه ای به نام گاگاسور وجود داشت. ما برای انجام مأموریت باید از آن عبور می کردیم؛ آن هم در تاریکی شب. عبور از این رودخانه خروشان کوهستانی در هوای سرد و یخ بندان و در هوای تاریک، ترسناک بود. اما هر طور بود کار شروع شد. مأموریت ما یافتن آسان ترین و مناسب ترین مسیر در آن منطقه بود. مسیر گروه های شناسایی تا آن طرف رودخانه مشترک بود؛ اما به محض عبور از رودخانه گروه ها بر اساس طرح مانور خود، جدا می شدند. در اولین مأموریت 64/11/19، شب به سمت رودخانه حرکت کردیم. زمین حالت سرازیری داشت؛ برای همین با سرعت بیشتری جلو می رفتیم. ساعت ده شب کنار رودخانه رسیدیم. پانزده نفر بودیم که در سه یا چهار گروه تقسیم شده بودیم. برای عبور از رودخانه سعی کردیم مسیر مناسبی را پیدا کنیم که گدار بیشتری داشته باشد و عمق آب از قدمان بالاتر نباشد.قرار شد بلند قدترین فرد آماده عبور از رودخانه شود و به عنوان اولین نفر رودخانه را ارزیابی کند.سپهدار بهادری،[1]قدبلندترین فرد ما لباس مخصوصی را پوشید و کفش هایش را کنار رودخانه درآورد؛ تجهیزات انفرادی و اسلحه و مهمات خود را جا گذاشت. برای اینکه آب او را با خود نبرد و غرق نشود طنابی را که قبلاً به اندازه عرض رودخانه آماده کرده بودیم به کمر او بستیم تا به موقع او را بکشیم و نجات دهیم. آدم فداکار و خوش اخلاقی بود. بیشتر اوقات چهر ای خندان داشت و براساس ضرورت صحبت می کرد. بهادری آرام وارد آب شد. حاج رحیم دلفان، مسئول کنترل طناب بود. دو نفر دیگر هم آماده کمک به حاج رحیم برای کشیدن طناب و جلوگیری از غرق شدن احتمالی بهادری بودند. او کم کم به داخل آب می رفت و طناب هم به تناسب فاصله او رها می شد. اگر طناب بیشتر از حد لازم شل می شد، روی آب می افتاد و سرعت آب باعث می شد طناب او را هم با خودش به سمت پایین ببرد برای همین، کنترل طناب کار مشکلی بود؛ مخصوصاً زمانی که بهادری به علت تاریکی از دید ما محو شد و فقط یکی از بچه ها با دوربین دید در شب او را کنترل می کرد. بهادری نصف مسیر چهل متری عرض رودخانه را پشت سر گذاشته بود و آب تا سینه او بالا آمده بود؛ اما با تمام تلاشی که داشت نتوانست دوام بیاورد و آب او را زمین زد و لحظاتی زیر آب رفت؛ اما افراد آماده بوسیله طناب به سرعت او را به طرف ساحل کشیدند. تمام لباس ها و بدنش خیس شده بود. هوا خیلی سرد بود. به سرعت لباس هایش را در آوردیم. هر کدام از بچه ها تکه ای از لباس خود را در آوردند تا او را بپوشانند. قرار شد که این بار یکی از افراد کوتاه قد، عبور از رودخانه را امتحان کند. من داوطلب شدم. لباس ماهیگیری به تنم بزرگ بود. مجبور شدم بخشی از لباسهایم را که تنم بود بیرون نیاورم و لباس ماهیگیری را روی آن ها بپوشم. طناب را به کمرم بستم و از خداوند بزرگ درخواست کمک کردم. هر چه دعا و راز و نیاز به ذهنم رسید، خواندم و حرکتم را شروع کردم. صدای مهیب رودخانه در شب تاریک و آلوده به حضور دشمن واقعاً هیجان عجیبی داشت. سعی کردم به آرامی حرکت کنم تا اشتباه کمتری داشته باشم. آب کم کم به کمرم رسید. من ساحل و بچه ها را می دیدم؛ اما آنها به دلیل این که بیشتر بدن من داخل آب بود، مرا نمی دیدند. هر چه بیشتر در رودخانه پیشروی می کردم. سرعت آب بیشتر می شد وزنم سبک تر و کنترلم کم می شد. در طول حرکت، متوجه شدم که باید یک پایم را جلوتر بگذارم و آن را به کف زمین محکم کنم و بعد پای دیگر را بردارم. گاهی آب چنان بر جسمم فشار می آورد که پاهایم لحظاتی از کف رودخانه جدا می شد؛ اما باز هم جدیت می کردم تا سقوط نکنم. گاهی چند دقیقه می ایستادم تا نیرو بگیرم و بعد به آرامی حاج رحیم را صدا می زدم که طناب را شل کند. پهلویم را در مسیر حرکت آب قرار می دادم تا فشار آب کمتر بدنم را تحت تأثیر قرار دهد. وقتی به حرکت آب در اطراف خودم توجه کردم سرم گیج رفت و به زحمت توانستم خود را کنترل کنم. آب تا گردنم بالا آمده بود. به طرف ساحل عراقی ها نگاه کردم احساس کردم بیشتر از نصف رودخانه را طی کرده ام. روحیه ام به سرعت تقویت شد. هیچ گاه احتیاط در حرکت را فراموش نمی کردم. کم کم به ساحل نزدیک شدم. متوجه شدم که آب از سینه تا کمرم پایین آمده است و شتاب آب کمتر اذیتم می کند خود را به ساحل رساندم. نیمه جان بودم؛ اما از شدت خوشحال طناب را به شدت تکان دادم. به سرعت طناب را از کمرم جدا کردم و آن را به صخره ای بستم تا بقیه بچه ها به کمک طناب از رودخانه عبور کنند.به این ترتیب بالاخره عبور جمع پانزده نفری ما یک ساعت و نیم طول کشید. نزدیک به پانصد متر راه مشترک داشتیم و بعد هر گروه به مسیر خودش می رفت. اسم رمز گذاشتیم و خداحافظی کردیم. گروه ما 3 نفره بود. خودم بودم. داریوش مرادی بود و مجتبی احمدی که بچه خرم آباد بود. از شیار محل خداحافظی به سمت ارتفاعات در سمت چپ تغییر مسیر دادیم. هدف ما شناسایی مواضع دشمن در یال اصلی ارتفاعات کاناصر بود به سمت کوه کاتو که مشرف به شهر چوارتا عراق بود. گروه پیرحیاتی مأموریت شناسایی مواضع دشمن در ارتفاع اصلی ناصر را داشت و گروه صادق عباس مسئول شناسایی مواضع و استحکامات دشمن در کوه کچل برو بودند. در مسیر حرکت خیلی دقت می کردیم؛ چرا که اولین شب شناسایی بود و به منطقه ناآشنا بودیم. به دلیل کوهستانی بودن منطقه سعی می کردیم حتی الامکان مسیر حرکت مان را از مناطق مرتفع انتخاب کنیم. ساعت 2 نیمه شب بود که متوجه سرو صدایی شدیم. بعد از دقت و بررسی مشخص شد که دشمن در یکی از شیارها برای کنترل آن منطقه مستقر شده و تعدادی نیروی کمین بکارگیری کرده است لذا سعی کردیم به آرامی از آن ها عبور کنیم. اما گاه ریگی و سنگی از زیر پایمان در می رفت و باعث سر و صدا می شد. با دوربین مادون قرمز قسمت زمین و مسیر مقابل را چک و نگاه می کردم تا وضعیت منطقه دستمان باشد. ساعت 5/3 به مواضع دشمن رسیدیم. چون ورود به مواضع دشمن به دلیل احتیاط خاص خود وقت زیادی طلب می کرد لذا تصمیم گرفتیم از همان جا با ثبت و شناسایی مسیر پیموده شده به عقب برگردیم تا روشنایی روز حضور ما را مشخص نکند. از آن جا که مسیر پیموده شده را چک کرده بودیم؛ با سرعت بیشتری به سمت رودخانه حرکت کردیم. به رودخانه که رسیدیم یکی از لباس های ماهیگیری کنار طناب بود. فهمیدم یک گروه از بچه ها قبل از ما برگشته اند لباس مخصوص را پوشیدم و آن سوی رود خانه رفتم و بقیه لباس ها را برای بچه ها آوردم تا با استفاده از آن ها به سمت سنگرهای خودی برگردیم. درج شده توسط : سرویس خبر و رسانه " میرملاس " ...
دو روایت از یک مرگنخستین ممنوع القلم
آخرین نوول . ابتدا توصیفاتی درباره محل مناسبی که هدایت از سه روز پیش انتخاب کرده بود، هوای نمناک و همه جا سبز و خرم و تر و شاداب و پرسه زنی راوی تا فرصت مناسب فرا برسد، می ماند پول های مانده در جیب راوی، که دیگر برای سفری که در پیش دارد به کارش نمی آید. خوب است یک مستحق گیر بیاورم و پول هایم را به او بدهم. نه، به من چه، هرکس دندان داده نان هم بدهد، مگر من ضامنم؟ پول هایم را در رودخانه بیاندازم؟ نه ...
کشف رودخانه زیرآبی عظیم در ابری از گازهای سمی
به گزارش بولتن نیوز،یکی از باورنکردنی ترین گودالهای منطقه، گودال سنوته آنجلیتا می باشد که رودخانه زیرآبی جداگانه ای را در بر دارد، و این رودخانه حدودا در 30 متر زیر سطح زمین، جریان دارد. این رودخانه که در آن، آب شور، با آب تازه تلاقی دارد، با ابر ضخیمی از سولفید هیدروژن، پوشیده شده و نفس کشیدن در آن به معنای مرگ است. سنوته آنجلیتا (یا فرشته کوچک)، که در نزدیکی شهر باستانی مایان از ...
نجات کارگر خدمات شهری از مرگ حتمی + تصاویر
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از لرستان ؛ مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری خرم آباد گفت :ساعت 12:56 ظهر روز چهارشنبه 3 آذر95 خبر از گیرافتادن کارگر خدمات شهری اعلام ونیروهای آتش نشانی به مرکز اعزام شدند. وی ادامه داد :این کارگر که به جهت بازدید راه آب خروجی آب های سطحی واقع در ابتدای پل انقلاب بازارچه طیب داخل لوله انتقال آب رفته بود که درون لوله ...
با حضور جمعی از مسئولان لرستان: بیش از 2 تن مواد مخدر نابود شد + تصاویر
باند مواد مخدر در لرستان متلاشی شد کشف 26 کیلوگرم هروئین در استان لرستان/ 12 سوداگر مرگ دستگیر شدند 136 کیلوگرم ماده مخدر تریاک در لرستان کشف و ضبط شد اسید لوله بازکن ؛ ماده اصلی تولید روانگردان چهار کیلوگرم تریاک در نورآباد دلفان کشف شد توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) یک تن و 300 کیلو گرم مواد مخدر در خرم آباد کشف و ضبط شد. کمپ نگهداری زنان معتاد در استان لرستان راه اندازی شد به هر بهبودیافته از مواد مخدر در لرستان 10 میلیون تسهیلات پرداخت می شود ...