سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی شهیدهمت دستورنظامی داد
از آزادسازی شهر حلب در سوریه گفت: امیدواریم هر چه زودتر شهر موصل عراق هم به دست رزمندگان سپاه اسلام به طور کامل آزاد شود که ما هر چه داریم از خون شهداست. خط مقاومت جوانان ما به آن سوی مرزهای ایران هم کشیده شده است. او مظهر قدرت جمهوری اسلامی ایران را شهدا دانست و از هشت سال دوران دفاع مقدس به عنوان افتخار این کشور یاد کرد. در ادامه یک قطعه موسیقی توسط حسن فدائیان با موضوع جانبازان اجرا ...
گفتگو با قاتلی که یک دختر معتاد را کشت
.... وقتی فهمیدم پلیس متوجه شده سارا به قتل رسیده با مراجعه به ماموران خود را تسلیم کردم. دوستت چرا با تو همراه شد؟ نمی دانم. شاید تحت تاثیر موادمخدر با من همراه شد. البته چند بار که پول نداشت من برای او موادخریدم. پشیمانی؟ پشیمان که هستم اما مقصر اصلی پدر و مادر هستند که مرا به خاطر پول رها کردند. آنها حالا که مرتکب قتل شده ام امیدشان به پول است تا با آن از خانواده سارا رضایت بگیرند و با زهم فکر می کنند همه چیز با پول حل می شود. کاش پول نداشتند اما کمی محبت داشتند . پول آنها مرا به اینجا کشاند. ...
فضیلت و کیفیت دعای کمیل +متن دعا
...> لِابْتِدآءِ کَرَمِکَ، وَسالِفِ بِرِّکَ بی ، یا اِلهی وَسَیِّدی وَرَبّی ، اَتُراکَ کرم نخستت و سابقه احسانی که به من داشتی مرا ببخش ای معبود من و ای آقای من و ای پروردگارم آیا تو به راستی مُعَذِّبی بِنارِکَ بَعْدَ تَوْحیدِکَ، وَبَعْدَ مَا انْطَوی عَلَیْهِ قَلْبی مِنْ مَعْرِفَتِکَ، وَلَهِجَ بِهِ چنانی که مرا به آتش عذاب کنی پس از اینکه به یگانگیت اقرار دارم و دلم به نور معرفتت ...
تبریز شهر بی مهری با اصحاب فرهنگ شده است
کسانی تن داده بودی که نتوانسته اند از نام و منزلت تو دفاع کنند. اعلام می کنی در مراسم شرکت نخواهی کرد. تلفن ها و یادداشت های تلگرامی ادامه دارد. دوستی یادداشت می گذارد که هر قدر کردم مسئولین استانی تو را قبول نکردند، انگار که چشم هایشان را بسته اند و نمی خواهند تو را ببینند. ساعتی بعد می خواهی یادداشت این دوست را برای کسی فوروارد کنی، یادداشت را ادیت کرده است، نوشته در جلسه ی استانداری دست کم سه ...
شهید جوانی که داوطلبانه مدافع حرم بانوی دمشق شد/ شهادت در راه دفاع از حرم بانوی نمونه عاشورایی را برای ...
شهید مدافع حرم رسول خلیلی تولد: 1365/9/20 شهادت:1392/8/27 محل شهادت: سوریه آرامگاه: بهشت زهرا(س)،قطعه 53، ردیف 87 الف، شماره 4 شهید محمدحسن خلیلی معروف به رسول ، هنوز بیست و هفت سالش تمام نشده بود که در روز 27 آبان سال 92 خبر شهادتش را از جبهه سوریه آوردند. وی متولد 1365 بود. پدرش رمضانعلی خلیلی، خود از جانبازان دوران دفاع مقدس است. شهید خلیلی به روایت پدر ...
مسعود اسکویی، صدای آشنا
خواندیم و من انتخاب شدم. بعدها گفتند تو که از اتاق رفتی بیرون همه گفتند این استخدام می شود. رئیس تلویزیون به من گفت اسم شما چیست؟ گفتم اسکویی. به نفر دیگر گفت اسم شما چیست؟ مثلا گفت محمدی. گفت شما قبولی و شما هم بفرمایید. بعد گفت تحصیلاتت چیست؟ گفتم دیپلم. گفت شما می روی و لیسانس ات را می گیری. آن زمان روزهای جمعه تلویزیون سه ساعت از 6 تا 9 فقط برنامه های آزمایشی داشت که 8:30 تا 9 خبر پخش می کرد. از ...
به نام پدر | یادداشت محسن بیات زنجانی
محسن بیات، فرزند آیت الله اسد الله بیات زنجانی، از مراجع تقلید قم، در یادداشتی در سالگرد تولد پدر که دو سال پیش نوشته و آن را بازنشر کرده، می نویسد: یک ساعت به اذان صبح، می توانی صدای زنگ ساعتش را بشنوی و بَعدَش، اگر گوش هایت را تیز کنی، صدای راز و نیازش را؛ از کودکی ام تا امروز، اصلی ترین شناسه ای که از او سراغ دارم همین است. حداقل در طول 7 سال گذشته از وقتی که وبلاگ نویسی ...
درسی به فرزند و فرزندزاده
ایرانی در لوزان هستند که به من لطف فراوان دارند: یکی پرفسور صادقی که همیشه حامی دانشجویان بوده، دیگر دکتر ضیاء ابراهیمی که کرمانی است و زن سوئیسی دارد. اگر توانستی با آنها ملاقاتی بکن، البته به راهنمایی مسعود. دوست همکلاس خود را هم سلام برسان. خواهان سلامت تو: عمه ات حمیده و بهرام و اندیشه سلام و دعای فراوان دارند. قربانت، باستانی. باستانی پاریزی تورنتو شهریورماه 1388 سپتامبر 2009 م. ...
گفتاری متفاوت از شهیدبهشتی: عاشق نق نمی زند
...، به درد تو نمی خورد. می گوید موضوع مطالعه ات چیست؟ می گویی انسان. کتاب به تو می دهد فراوان. اما اگر می خواهی محقق باشی در شناسایی انسان، بدون اینکه درباره فسیل های حیوانات 10 میلیون سال پیش مطالعه کنی، توانایی مطالعه صحیح درباره انسان 10 هزار سال پیش نداری. لابد آنجا هم می گویند که این فسیل ها یک دانه اش دیگر نیست! چند میلیون سال از آن گذشته است. این چیست به ذهن و حافظه ما تحمیل می کنید؟ برای ...
داستانهایی از کرامات امیرالمومنین علیه السلام
: خوشا به حال تو ای خاک که از تو مردمی محشور می شوند که بی حساب به بهشت می روند ، گفت : ای مرد امیرالمو منین جز حق نگوید چون حسین به کربلا آمد هرثمه گفت : من در قشونی بودم که عبیدالله بن زیاد فرستاده بود و چون این منزل و درختها را دیدم حدیث علی ( ع ) به یادم آمد. بر شتر خود سوار شدم و خدمت حسین ( ع ) رفتم و سلام دادم و آن چه از پدرش در این منزل شنیده بودم به او گزارش دادم ، فرمود : تو با ما هستی یا در ...