سایر منابع:
سایر خبرها
حیرت غزالی و شک دکارتی (3)
اولی را آغاز کرد. کتابی که شالوده ی متافیزیکی و معرفتی فیزیک را ارائه می کند. در تأمل اول کاملترین صورت براهین شکاکانه ی خود را طرح می کند. دکارت امیدوار بود کلیسا با نظر مثبت به این اثر بنگرد چرا که عنوان کامل کتاب چنین است: تأملاتی در فلسفه اولی که در آن وجود خدا و فرق میان روح انسانی و جسم به اثبات می رسد. اما اعتراضات وسیعی به این کتاب شد که دکارت تقریر لاتینی تأملات و این اعتراض ها و پاسخ های ...
حیرت غزالی و شک دکارتی (5)
و تمایز) برای ضمانت این قاعده به مفهوم و وجود خدا متوسل می شود و آن هم به طریقی برهانی، اما غزالی خود معترف است که آنچه او را از بیماری شک نجات بخشید و راه هدایت را به او نشان داد نور خداوند بود که بر قلب او (نه عقل او) تابید. غزالی در انتهای شک خود مطرح می کند که معجزه گر و یا جادوگری نباید از من توقع داشته باشد با معجزه ای که می کند (مثلاً تبدیل کردن عصا به اژدها) من به گفته های او یقین کنم. در ...
تأثیرات اندیشه های تفسیری غزالی بر صدرالمتألهین شیرازی
...، قرآن را به رأی خویش تفسیر کرده است؛ یعنی رأی و نظر خاص آدمی، او را به چنین تفسیری واداشته است و اگر آن رأی و نظر نبود، در پیش او چنین حالتی ترجیح نمی یافت. 2. این که به مجرد آشنایی با زبان عربی بدون پشتوانه احادیث و روایات درباره الفاظ و عبارات مشکل و نامأنوس بشتابد (مفاتیح الغیب، صص69-72). به طوری که ملاحظه می شود، این دیدگاه ملاصدرا، همان دیدگاه غزالی است که خلاصه آن را در پیش نقل کردیم ...
تحلیل مبنایی و محتوایی کتاب القسطاس المستقیم (1)
فرایند به اجمال بیان می کند: متکلمان متقدّم به شدت با آموختن منطق مخالف بودند و آن را بدعت یا کفر تلقی می کردند... اما به نظر متکلمان متأخّر، از غزالی به بعد ... منطق در تقابل با مقولات ایمانی نیست، حتی اگر در تعارض با برخی از ادله ی آنان باشد (ابن خلدون 1958:3, 146). در این مقاله کتاب القسطاس المستقیم (غزالی1353) تحلیل می شود، که به گمان غزالی در ایجاد این تغییر نگرش [نزد متکلمان متأخّر ...
تحلیل مبنایی و محتوایی کتاب القسطاس المستقیم (3)
به روشنی متفاوت است. این مفهوم در قسطاس عبارت است از صورت بندی قیاسی آیات که به تبع آن تأیید قرآن از منطق قیاسی به عنوان راه دستیابی به علم حقیقی حاصل می شود. این مفهوم در مقام تأویلی که به کشف معانی باطنی [قرآن] می انجامد، امر بدیعی است. معانی ای که غزالی از آنها پرده برمی گیرد، نه مجازی اند، و نه در فهم متداول که مورد نظر غزالی است، باطنی، چنانکه مثلاً در جواهر هست؛ که در آن از اشاره ای ظاهراً ...
آیا غزّالی، یک اشعری بود؟ (1)
...: أعراض به خودی خود فانی می گردند و اما جواهر آن گاه فانی می شوند که خدای تعالی در آن ها حرکت و سکون و اجتماع و افتراق نیافریند. و چون محال است که جسمی نه ساکن و نه متحرک باشد و باقی بماند. پس منعدم می شود (تهافت الفلاسفه (11) [نقل از ترجمه ی فارسی دکتر علی اصغر حلبی، تهران، زوار، 1363] ص101). ز) سؤال: آیا اسماء و صفات باری را همان گونه که هستند باید فرض کرد یا می توان به کمک عقل، آنها ...
آیا غزالی، یک اشعری بود؟ (3)
متحیّز نمی شود و جسم نیست منطبع نمی شود، و نیز متصل به بدن و یا منفصل از آن نیست، همان طور که خدا نه در خارج از عالم است و نه در داخل آن است و فرشتگان نیز به نظر آنها چنین هستند (ص197 [به نقل از ترجمه پارسی]). غزالی سپس با نظر به این نظریه روح، رأی مختار خود را چنین شرح می دهد: "فقط می خواهیم بر این دعوی ایشان که می گویند جوهرِ مجرد بودن نفس به براهین عقلی شناختی است اعتراض کنیم و این ...
رده بندی دانش ها از دریچه ی چشم امام محمد غزالی (1)
نظری- نخست چیزی است که موضوع آن کار و کنش فرد انسان؛ سپس انسان در خانه و آنگاه انسان در اجتماع است. در پی این مرزبندی، دانش ها به سه دسته یا گونه بخش می شوند: اخلاق، که موضوع آن کُنش انسانی در پیوند با فرد است؛ تدبیر منزل (اداره ی خانه و خانواده) که موضوعش کُنش انسانی است از آن نظر که در خانواده است؛ سیاست که موضوع آن کنش انسانی در درون جامعه است. دانش های وابسته به شعر جزو دانش های کاربردی ...
رده بندی دانش ها از دریچه ی چشم امام محمد غزالی (2)
که به دو چهره ی داد و ستد و قرارداد انجام می گیرد و به این هر دو نام فقه می دهند؛ (3) حقّ نفس (خود)، که همان علم اخلاق است. 2. دانش عقلی، سه مرتبه دارد: الف. دانش ریاضی و منطقی، که نخستین مرتبه هاست. از ریاضی حساب، هندسه و هیئت می آید- منظور از هیئت: آسمان ها، ستارگان، سرزمین ها و آنچه بدان وابسته است، شاخه های آن که ستاره شناسی و مسائل زادها و بخت و طالع هاست، و نیز دانش موسیقی ...
غزالی و اخلاق داوری (1)
کفرآمیز برجای مانده در نزد سقراط افلاطون دست زده است. ظاهراً تنها گناهی که ارسطو دارد آن است که موفق نشده است بازمانده نظریات کفرآمیز را از خود دور سازد، نه آن که آن ها را به عمد حفظ کرده باشد. حال آیا به صرف وجود چند باور خواسته و ناآگاهانه می توان کسی را که مدعی خداپرستی است، کافر اعلام کرد؟ این پرسش ما را به مطلب دیگری می کشاند. آیا ایمان مقبول صرفاً در صورت مطابقت عقیده با واقعیت حاصل می شود ...
غزالی و اخلاق داوری (2)
سرویس اندیشه جوان ایرانی ؛ بخش شعر و ادبیات: نویسنده: سید حسن اسلامی حال نوبت پرسش دیگری است. مشخصاً کدام بخش از فلسفه ارسطو و نسخه اسلامی شده آن از نظر غزالی موجب تکفیر فلاسفه می شود؟ وی بر آن است که کل فلسفه ای که به دست فارابی و ابن سینا میان مسلمانان رایج شده است، در سه مقوله کلی می گنجد: 1. بخشی که مستلزم تکفیر است؛ 2. بخش مستلزم بدعت شمردن است؛ 3. بخشی که لازم نیست ...
غزالی و اخلاق داوری (3)
.(31) عدالت طبق تعریفی که غزالی، متأثر از فلاسفه، به دست داده است به معنای اعتدال قوای نفس است، حال آن که از نظر قرآن به معنای داد از خود ستاندن و در جای خود به سود دیگران و به زیان خود داوری کردن است؛(32) 4. این فضایل بر اساس روان شناسی خاصی استوار است که نه در قرآن از آن نشانی است و نه در متون صوفیه.(33) بدین ترتیب نمی توان ادعای غزالی درباره وجود این نظریه در آثار صوفیانه را پذیرفت. واقع ...
جایگاه تاریخی غزالی در منطق دوره ی اسلامی
، نه به لحاظ لزوم و نه به لحاظ امکان دست یابی. حتی وی در المستصفی از کلام توقع هستی شناسی دارد.(6) دغدغه ی وی نقد توانایی عقل مستقل در دست یابی به هستی شناسی منسجم است و دلیل وی بر این عجز، برخلاف کانت، توجه به فلسفه ی در مقام تحقق است. وی فیلسوفان را در مقام عمل فلسفی نقد می کند. به همین دلیل، وی به نحو پیشینی همه ی ره آوردهای یونانی را به چالش و انکار نمی گیرد و برخلاف بسیاری از سلفی ها ...
صوفی شالوده شکن (1)
دهد شاغل شد، تا متن خود پرده از چهره ی خود برگیرد و رخ و رخسار بنمایاند. پس، متن دینی را روح ی ست که فهم آن جز از طریق قرینه قطعی (در برابر قرینه عقلی ) و یا تأویل باطنی میسور نمی شود. تأویل باطنی، نه تنها فهمیدنِ گفته ی متن، که دیدنِ آن را، به آدمیان می آموزد. توان تأویل یک متن دینی، جز از رهگذر گذر از حس به خیال و سپس عقل (قاعده تجرید) و نهایتاً، به کشف و نقل حاصل نمی گردد، و نیز، حکم تأویل ...
هرمنوتیک صوفیانه ی غزالی
آن سوی تفسیر و تأویل و نیل به تجربه ی خودِ کلام خداست. درجات قرائت سه است: یکی: آن است که تقدیر کند که: برحق تعالی می خواند، و پیش او ایستاده است. و او در وی نظر می فرماید و از وی استماع می کند و در این تقدیر حال تملق و سؤال باشد، و تضرع و ابتهال، دوم: آنکه به دل چنان مشاهده کند که پروردگار او به الطاف خود او را خطاب می فرماید، و به انعام و احسان خود با وی راز می گوید. پس مقام او شرم و ...
ویژگی ترکیبی اخلاق غزالی (2)
آنها وام می گیرد. البته به زعم غزالی نظام اخلاقی این صوفیان از جهت قلمرو، ناقص و از جهت شرح و بیان، نارسا و عیب ناک است.(5) براساس این تصور، غزالی می کوشد نظام کاملی از اخلاق را سامان دهد که از نقص و ضعف مبرّا باشد، اما در عین حال بر همان بنیادی استوار باشد که صوفیان پیشین در آثارشان عرضه کرده اند. غزالی ویژگی های شاخص و منحصر به فرد بزرگ ترین کتاب اخلاقی خود، احیاء، را این گونه شرح می دهد: ...
سلوک فکری غزالی (1)
سرویس اندیشه جوان ایرانی ؛ بخش شعر و ادبیات: نویسنده: فرانک گریفل ترجمه: ابوالفضل حقیری چکیده نویسنده ضمن اشاره به وجود مشابهت بسیار در سلوک فکری و روحی و جایگاه متفاوت برهان در نظام فکری غزالی و ملاصدرا به مطالعه تطبیقی دیدگاه های این متفکران در مسائلی چون وضع معرفتی نفس پس از مرگ، بدن اخروی، تناسخ و ... پرداخته و از رویکرد دوگانه ملاصدرا با غزالی پرده برمی دارد. ...
سلوک فکری غزالی (2)
غزالی برای حل تناقضات ظاهری میان عقل و معنای ظاهری وحی را پذیرفتند. اما ابن تیمیه (1263-1328) از دیدگاهی ضد عقل گرایانه و سنت گرایانه حکم غزالی را مورد انتقاد قرار داده است. این تیمیه (1980, 1: 86-87) نظر غزالی را که در صورت تناقض میان عقل و کتاب وحی باید عقل را بر وحی ترجیح داد، رد کرده است. در عین حال یادآوری کرده است که فی المثل برهان های خود غزالی در نفی امکان آن که خدا بر عرش بنشیند ...
سلوک فکری و سوانح زندگی غزالی (2)
های پیشین روی به تصوف آورد. چه به گفته خودش روش صوفیان آمیخته با علم و عمل بود. حاصل کارشان ره سپردن از گردنه های دشوار نفس و برکنار داشتن آن از خوی های ناپسند و صفات زشت بود. تا آن که دل را از آن چه جز خداست پاک کرده و به یاد او مشغول دارند. تصوف او جمع و تلفیقی بود میان شریعت و طریقت و از این جهت به طریقه امثال جنید و محاسبی و ابوطالب مکی بیشتر نزدیک بود و جایی برای مقالات اهل سکر و ...