سایر منابع:
سایر خبرها
نعمت آباد تهران اتفاق افتاد. شهروز همراه با تعدادی از دوستانش به مسجد محل رفته بود که در مسیر برگشت به خانه با یکی از اراذل واوباش محل روبه رو شد. پویا یکی از جوانان های همان محل با چاقو به سمت شهروز و دوستانش آمد. همه بچه ها از ترس پا به فرار گذاشتند. هرکس به سمتی دوید و تا جایی که می توانستند از محل دور شدند، اما در این میان شهروز به خاطر معلولیتی که داشت، سرعتش از همه آنها کمتر بود. با این وجود او ...
و اکنون در اردوگاه پناهندگی در بنگلادش روزگار تلخ و سیاهش را می گذراند. طی آخرین سفری که به اردوگاه داشتم، داستانش را با من درمیان گذاشت. در اواخر ماه اوت حوادث ناگواری در روستایش رخ داد که او و حدود ده نفر دیگر از آن نجات یافتند. بازماندگان گفتند که سربازان دولت به بچه ها چاقو زدند، سر پسر ها را بریدند، به دختر ها تجاوز کردند و به داخل خانه ها نارنجک پرتاب کردند. آن ها کل اعضای خانواده را در ...
ببینی ، در حال رفاه و خوشی به یاد او باش ، تا در حال شدت بیادت باشد، و هر وقت خواستی درخواستی کنی از خدا بکن ، و چون خواستی بی نیاز باشی این بی نیازی را از راه اعتماد به خدا کسب کن ، پس بدان که قلم قضا بر آنچه که تا روز قیامت خواهد شد جریان یافته ، و همه را نوشته ، و اگر تمامی خلائق جمع شوند تا خیری به تو برسانند که خدا برایت ننوشته ، نخواهند توانست . مؤ لف : اینکه فرمود: (در حال رفاه ...
بودم و او را می شناختم. روز حادثه، پس از دیدن او منتظر ماندم تا از دوستانش جدا شود. با هم به خانه ای متروکه در آن حوالی رفتیم. به ملیکا گفتم برای بازی باید ابتدا دست هایت را ببندم. او که فریب حرف هایم را خورده بود، قبول کرد و من با بند کفش دست هایش را بستم. بعد هم برای این که بتوانم هزینه تعمیر دوچرخه ام را جور کنم، گوشواره هایش را سرقت کردم. می دانستم اگر از خانه متروکه بیرون برود، ماجرا را به ...
این افراد اقدام می کردیم، به این ترتیب هفت مرحله طلوع شکل گرفت. وی گفت: ما هفت مرکز داریم که چهارتای آن ها درمانی است، به نام های: سرای امید، سرای مهر، به سوی امید، سرای ایمان و سرای نور که مرکز پسر بچه های 12 تا 19 ساله بی خانمان است که موضوع صحبت امروز من هم راجع به کودکان بی خانمان است. امروزه ما دو گروه کودکان کارتن خواب در تهران داریم که یک گروه آن کودکان زندانیان ...