سایر منابع:
سایر خبرها
مهمات و اسلحه برسانید. از 24 مهر تا 5 آبان که 11 روز می شود، مردم جنگ تن به تن کردند و به راحتی تسلیم نشدند. آن زمان من در روزنامه کیهان نوشتم مردم خرمشهر تا تیر به پیشانی شان نخورد، از مقاومت و دفاع دست نمی کشند. پنجم آبان شهر به تسخیر دشمن درآمد و کسانی که زنده مانده بودند مجبور شدند عقب نشینی کنند. این مطلب را در غروب پنجم آبان ماه نوشتم که در روزنامه کیهان منتشر شد.: غروب پنج آبان 59. غم سنگینی ...
...، گفت بچه بیا پایین. من آمدم پایین اسلحه را کشیدم، ماشه را کشیدم یک گلوله انداختم. اسلحه را هم انداختم روی قبر، آمدم کنار. یک عباس گودرزی بود، سر تجریش جگر می فروخت، خم شد برود اسلحه را بردارد، مردم شروع کردند به زدن او. من گفتم الله اکبر، الله اکبر دکتر فاطمی را من زدم. مردم او را رها کردند شروع کردند من را زدن؛ من نمی خواستم فرار کنم. پاسبان ها ریختند مردم را متفرق کردند. من را سوار یک ماشین ...
.... اگر این ها نبودند در همین تهران مردم قتل عام می شدند، این شهدا رفتند جلوی دشمن را گرفتند. پالیزوانی ها در حججی ها متبلور شدند. حضرت آقا فرمودند ایشان حجتی برای جهان شد. فرزند شهید پیش من گریه کرده است که تو با فلان آقا تماس داری من را به سوریه بفرست. خاک بر دهان کسانی که به مدافعان حرم حرف نامربوط می زنند. اگر مدافعان حرم نبودند امنیت و آسایش نداشتیم. این ها جوانان با بصیرت و ولایتمداری هستند منبع: دفاع پرس ...