سایر منابع:
سایر خبرها
درباره خلیل ملکی بکند و به ایشان گفتم چون بعد از انقلاب هیچ تجلیلی از آقای ملکی نشده و چون من هم با ملکی خویشاوند هستم، درست نیست که بنده بروم و سخنرانی بکنم؛ بنابراین از آقای زرینه باف خواستم که با توجه به نزدیکی هایی که با ملکی داشته است، یک سخنرانی درباره او بکند. ایشان در اواخر سخنرانی اشاره کردند که وقتی آقای دکتر مصدق بحث رفراندوم را مطرح کردند و قصد انحلال مجلس هفدهم را داشتند ...
خنکای کرج، قانون دو شب ماندن، ازجمله قوانین خوب است. از میان 17 ساکن این ساختمان دو طبقه، دل هیچ کدامشان از بخشش ملک و پول ناراضی نیست. نشسته اند رو به آفتاب و دست و پا دراز کرده اند و به یاد جوانی ها چای می نوشند. – خانم ها باز هم شکلات خوردید؟ شما دیابت دارید. گل آور با جثه ای کوچک، با موی سفید و لبخندی عمیق که گونه هایش را نمایان می کند، شکلات خوردنش را گردن دو خانم دیگر ...
نامی بود که یک پیرمرد خوش تیپ و خوشگل بود؛ می آمد پیشم و با هم حرف می زدیم. پیرمرد یک روز بهم گفت چند عکس خوب ازم بگیر، جوری که ساعتم هم در عکس بیفتد. آن وقت ها حلقه فیلم ها دوازده تایی بود. شروع کردیم به عکس گرفتن؛ که شد دو حلقه. آخر سر هم بهش گفتم پادگان من فلان جاست و بعد از چند روز بیا عکس هایت را بگیر. لبخندی زد و گفت: من بیام از سربازخانه عکس هام رو بگیرم؟ نه نمی شود. او سپس آدرس خودش را در کرج ...
بودید هم در سازمان کتاب های جیبی، در این دومی فکر می کنم دست شما بازتر بود و می توانستید به همه نوع ادبیاتی بپردازید و کتاب ها را با تیراژ 10 هزار نسخه منتشر می کردید. خب چه شد که از سازمان کتاب های جیبی بیرون آمدید؟ همان طور که در بالا اشاره کردم من از دانشگاه تهران در قلمرو علوم سیاسی و از دانشگاه های آکسفورد و استرالیا در قلمرو حقوق بین الملل دانشنامه داشتم و چنین اتفاق افتاد که وزارت امور ...
کجا می آورید؟ در طبقه ما 100نفر مرد هستند؛ یعنی 20نفرشان لوازم آرایشی مصرف می کنند؟ ببینید! پنکیک، ریمل و رژ گونه و اینها شاید نه ولی ژل که می زنند! یا حتی کرم ضد آفتاب! اینها لوازم آرایشی است. آقای دکتر! عین صحبت شما این است که 20درصد از پسران جوان کشور از لوازم آرایش زنانه مانند ریمل و پنکیک استفاده می کنند. این حرف شما بدبینی ایجاد می کند. چه بدبینی ای ایجاد می ...
. مگر چه کار کرده است. گفت آخه ملاصدرا میگه همه چیز خداست و ... (وحدت وجود را اینگونه برداشت کرده بود!) ملاصدرا گفت واقعا این حرفا رو میزنه، پس منم با تو لعن ش میکنم! بعضی وقتها افرادی مثلا از عرفا، فقها، فلاسفه اصلا حرف طرف مقابل را درک نکرده اند، نفهمیده اند بعد می آیند طرف مقابل را تکفیر می کنند. منو پا بانک خاک کنید! حاج آقا عبودیت می فرمودند ...
باتلاق و یا بهتر گفته باشم، خودآگاهی ملی مان را به آزمایش بگذارم. و این همه خودبه خود به دنبال ما مرغ زار نداریم... - اما باتلاق ها را داریم- آمد. در آن زمان من در دانشگاه ملکه در بلفاست، ادبیات مدرن تدریس می کردم و از آنجا که مشغول خواندن درباره غرب و مرزهای اسکان به عنوان یک اسطوره مهم خودآگاهی آمریکایی بودم، باتلاق را، به عنوان اسطوره ایرلندی همتای آن فراز آوردم – یا بهتر، گستردمش و بعد از ...
آورد و می گذارد گوشه پیاده رو. وقتی سین جیم هایش ته می کشد و مطمئن می شود که طرفش مأمور نیست، می گوید: خب، کار؛ اول شغل، بعدم آرامش. دیگه نترسیم. منظورم، ترس از آینده و آدماس. من از آینده می ترسم. کاری کنن که با آرامش زندگی کنیم. همه ش باید از گرسنگی و بدهکاری بترسیم؛ از وضعیت جامعه مون بترسیم. الان من شغلم کاذبه اما خیلیا برای یه لقمه نون خلاف می کنن؛ خلافای بزرگ. دزدی و آدم کشی براشون فرقی نداره ...