سایر منابع:
سایر خبرها
دهی پنجره هایش در قابِ، شیروانی های قرمزرنگ، با برج هایی سفید، روشن از چراغ برق. فقط در دوردستِ جنوب رگه ی عطری نقرابی دریا و آسمان را با هم پیوند می داد و پرده ای به روی دشت می کشید. ولی بر فراز این رگه، با تابش شیرگون و ناب گنج هایی سترگ از نقره، رشته ی دراز قله های برف پوش سر در آبی محو و ملایم و نمادین آسمان فرو برده بودند. دیری به این چشم انداز خیره ماند. و هنگامی که نگاهش را ...