از قزوین آمده. جوان لاغراندام و میانه قدی است. تکیه زده به دیوار درمانگاه اعصاب و روان. نگاهش را به زمین دوخته و بی تفاوت به سر و صداهای اطراف نوک پای راستش را همچون میخ به زمین می کوبد بدون هیچ توقفی. معلوم نیست توی سرش چه می گذرد. شاید ناراحت است از این حضور. شاید به خانه فکر می کند، ... ادامه خبر