تن نحیفش را زیر آفتاب داغ پشت وانت جابجا می کند. سرفه امانش را بریده است. دیگر نمی تواند بوی بنزین را تحمل کند اما تصویر تکیده مادرش و ناله های خواهر بیمارش لحظه ای او را رها نمی کند. ماشین تکان سختی می خورد و ناگهان واژگون می شود ... ... ادامه خبر
جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کردهاید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0