سایر منابع:
سایر خبرها
سرد برلن دوش آب سرد را با فشار باز می کردم، زیر آن می ایستادم و از شدت سرما دندان هایم کلید می شد و جیغ می زدم . و زن صاحبخانه فکر می کرد که از تیمارستان آمده ام. یک خروار نامه در انبارم بود که من یک دانه از نامه ها را باز نمی کردم نامه ها را سربه مهر می گذاشتم توی طاقچه و هر سه هفته یک بار بدون اینکه نگاه کنم از طرف کی آمده می ریختم دور. شده بودم فرش فروش دوره گرد نه جناب میرزا سید ضیاءالدین. منبع: فارس مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع رسانی خود را در این رابطه انجام می دهد. ...