روز خواستگاری وقتی مرا دید یک قدم عقب رفت. ناگهان آن رؤیای صادقه یادشان آمد و شوکه شد. خاطرم هست روز یکشنبه پنجم دی ماه 69 با یک پیراهن سرمه ای به همراه مادر و خاله اش به خواستگاری ام آمدند. قبل از اینکه بخواهیم با هم صحبت کنیم به من گفت که می خواهم یک کار قشنگ انجام دهم. ... ادامه خبر