سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی احمدی نژاد خواب مهمانپرست را گرفت
عنوان وزیر خارجه معرفی شدند، من به عنوان سفیر در قزاقستان مشغول به کار بودم و ارتباطم با آقای متکی دورادور بود. * چه شد که آقای متکی پیشنهاد حضور شما در سمت سخنگویی وزارت خارجه را مطرح کردند؟ سال 88 ماموریت من در قزاقستان به عنوان سفیر به اتمام رسید. من به تهران برگشتم و در مرکز مطالعات همانند دیگر سفرا و دیپلمات ها مشغول به نگارش اسناد و ناگفته های دوران حضور در سفارت بودم. در تاریخ هشتم آبان ماه ...
خاموشی ناله مادر در شکنجه گاه مرد بدبین
پدر بشدت می ترسیدند و شب گذشته شاهد درگیری خونین مادر و پدر خود بودند با خوشحالی این پیشنهاد را پذیرفتند، شال و کلاه کرده و خانه شان را ترک کردند. الهه می خواست از مادر خداحافظی کند اما با خود گفت حتماً مادر خواب است و بهتر است او را بیدار نکنم. کابوس در پلور صدای جیغ الهه همه را از خواب بیدار کرد. احسان می دانست خواهرش دوباره کابوس دیده است. پدر باز مادر را به زنجیر کشیده بود ...
قتل نادانسته
خودش تماس گرفته و درخواست کمک کرده بود، خیلی سخت حرف می زد که به نظرم آمد به خاطر شوک ناشی از اجرای حکم است. داستان زندگی اش را برایم تعریف کرد و گفت روز حادثه در خانه یکی از اقوام میهمان بوده و با شوهرش جروبحث کرده و... . راضیه می گفت ساعت ها فکر کردم چطور می توانم از این رنج خلاص شوم تا اینکه تصمیم گرفتم ابراهیم را بکشم. وقتی او را کشتم با خودم فکر می کردم بعد از شش ماه همه چیز فراموش ...
ارائه خدمات مشاوره ای رایگان به افراد دارای ایدز
ثانویه اجرایی می شود که آموزش پیشگیری از ایدز در گروههای پرخطر مانند معتادان تزریقی، زنان آسیب پذیر و کودکان خیابانی و کارتن خوابها در سطح اول اجرایی می شود. دبیر کمیته پیشگیری و کنترل ایدز سازمان بهزیستی تاکید کرد: در برنامه های آموزش پیشگیری از ایدز برای اینکه ویروس ایدز وارد بدن افراد نشده و از ابتلا به این بیماری جلوگیری شود برخی اقلام بهداشتی و وسایلی مانند سرنگ، سوزن و... در بین ...
ازدواجی که جانباز 60 ساله را جوان کرد+عکس
مشرق به نقل از وبلاگ ' جانبازان شیمیایی ' نوشت : یادم هست وقتی سال گذشته به دیدار عباس آقا رفتم خیلی شکسته و غمگین بود. مشکلات زندگی، مرگ همسرش، بیماری قلبی، مصدومیتهای شیمیایی و بستریهای مداوم در بیمارستان ساسان حالی برای این قهرمان وطن باقی نگذاشته بود. ولی وقتی روز گذشته برای دیدار مجدد وارد خانه جانباز شدم با تعجب دیدم انگار عباس اقا 20 سال جوان تر شده اند. بعد دختر ایشان گفتند پدرم ازدواج ...
روایتی خواندنی از راز فریاد آیت الله بهجت (ره) هنگام سلام نماز!
...: تهران زندگی می کردم، کارم در زمینه کامپیو تر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیت الله بهجت (ره) می خواندند را دیدم و لذت بردم. تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیت الله بهجت (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه می شود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامه ام را طوری تنظیم کردم ...
مادر و دختر، قربانی وسوسه میلیاردی داماد شدند!
با من قهر کرده بودند و من هم در همان اتاقک زندگی می کردم و به دنبال راهی بودم تا پولدار شوم و با همسرم آشتی کنم. به چه چیزی اعتیاد داری؟شیشه می کشم. فکر نکردی گیر می افتی؟نه. محمد به من گفته بود که اصلا لونمی رویم. چطور نقشه را اجرا کردی؟حدود 4 یا 5 ماه پیش بود که داماد خانواده یک میلیون و 400 هزار تومان به من داد و گفت به یکی از شهرهای غربی کشور بروم و از آنجا اسلحه بخرم. من هم هرچه خواست، انجام ...
200 خواستگار دیدیم و هیچ!
همین خاطر رفتید سراغ سایت همسریابی؟ نه بلافاصله. اول به دوست و آشناها سپردم اما نتیجه نگرفتم و بعد به نخستین مرکز همسریابی در ایران که آقای (....) آن را تأسیس کرده بود، مراجعه کردم. این مرکز در کدام شهر بود؟ در تهران بود. زمانی که ما به آنجا مراجعه کردیم برای حدود 3 ماه عضویت 50- 40 هزار تومان پرداختیم. در همان ابتدای کار مشخص شد که جمعیت آقایان متقاضی ازدواج حتی به نیمی از ...
گفتگو با ایرانی زندانی در مالزی
صرافی بود و در کنار فعالیت صرافی موسسه کرایه خودرو هم داشت. اما چندی پیش به اتهام همکاری با گروه های تبهکاری دستگیر شد و همین اتهام که هیچ وقت ثابت نشد، کافی بود تا چند ماه از عمرش را در زندان های مالزی بگذراند.چطور شد که به مالزی سفر کردی؟من اوایل سال 86 برای ادامه تحصیل به مالزی رفتم. آن زمان آنجا برای زندگی کردن شرایط مناسبی داشت. از طرفی مردم مالزی نیز با ایرانیان برخورد خوبی داشتند. بعد از ...