سایر منابع:
سایر خبرها
؛ ولی هر بار با صدای آژیر آنچنان ترسی در دلم می افتاد که فراموش می کردم به کوزه کوچکِ سبزه آب بدهم. مهمان ناخوانده ای گاه و بیگاه بر آسمان شهرمان پرسه می زد. لحظات با دلهره و اضطراب می گذشت. تمام حواس ما به صدایی بود که ناگهان در سطح شهر می پیچید؛ صدای آژیر قرمز، صدایی پر از تشویش و نگرانی محل کار خود را ترک کنید و به پناهگاه بروید! خدای من پناهگاه دیگر کجاست! خانه ِ کاهگلی قدیمی که پناهگاهی ندارد ...