سایر منابع:
سایر خبرها
، چنین گفتند، چنان گفتند، بعد که داشتند میرفتند، به ماها گفتند رکابشان را بگیرید. البتّه جالب این است در همین روایت مأمون میگوید که پدرم هارون، به همه، پنج هزار دینار و ده هزار دینار جایزه میداد، [امّا] به موسی بن جعفر، دویست دینار جایزه داد، در حالی که وقتی صحبت کرد و حال حضرت را پرسید، فرمودند بله، اولاد زیادی دارم، گرفتاری های زیادی دارم، وضع معیشت خوب نیست؛ که حالا به نظر بنده این صحبتهای موسی بن ...
اشتباه می گفتم. به دلیل این که با دوست خوبم امیر جعفری رفت و آمد زیادی دارم و فرزند او (آئین) را خیلی دوست دارم و در تمام این سال ها به اسم او عادت کرده بودم. گاهی آروین رابه اشتباه آئین صدا می زدم و همسرم هم با لحنی خشن می گفت: آروووووین... جالب است که حتی گاهی پسرم را به اسم باجناقم صدا می زدم! از آن بدتر این که یکی دوبار به بچه هایم می گفتم عمو جان بیا... اصلا یادم می رفت که این ها فرزندان ...
به اهل بیت در دوران امام رضا، خیلی بالا بوده؛ به هرحال، بعد هم که اختلاف امین و مأمون و جنگ و جدال بین خراسان و بغداد پنج سال طول کشید، همه ی اینها موجب شد که علیّ بن موسی الرضا بتوانند کار خوبی بکنند که اوجش رسید به مسئله ی ولایتعهدی، منتها متأسّفانه آنجا هم باز همان طور که گفتیم با آن حادثه ی شهادت قطع شد، و یک دوران جدیدی شروع شد که به نظر بنده دوران محنت و غم اهل بیت از دوران امام جواد به بعد ...