سایر منابع:
سایر خبرها
بیوگرافی خواندنی ماهچهره خلیلی و ماجرای ازدواجش + تصاویر جدید
> آشنایی و ازدواج ماه چهره خلیلی بعد از آشنایی ماه چهره خلیلی و همسرش ابراهیم اشرفی تصمیم گرفتن برای آشنایی بیشتر 3 ماه نامزد کنند. آشنایی این زوج هنرمند سر یک فیلم اتفاق می افتد. بعد از اینکه ابراهیم اشرفی از ماه چهره خلیلی خوشش می آید بدون اطلاع او با پدر و مادرش صحبت می کند و اجازه خواستگاری از او را می گیرد. یک بار ابراهیم اشرفی در کیش تصمیم می گیرد در زیر آب از دختر مورد علاقه اش ...
زن تهرانی جلوی کودکش تکه تکه شد/ شوهر در واتس آپ چه دید؟!
پاسخ نمی داد تا این که بیست و ششم اردیبهشت امسال به مقابل خانه داماد خانواده رفت او نیز بی خبر بود، اما خودروی خواهرش در حیاط خانه او بود که باعث شد به ماجرا مشکوک شده و به پلیس آگاهی برود و از دامادخانواده به عنوان تنها مظنون در پرونده شکایت کند. ماموران از شوهر و پسر زن گمشده تحقیق کرده و متوجه شدند او برای غذا پختن به خانه آنها رفته و بعد آنجا را ترک کرده است. این در حالی بود که ماموران متوجه ...
علت فرار کودکان از خانه چیست؟
کردن شیشه ماشین و... به طرف انبوه ماشین ها حرکت می کنند تا شاید فقط یک یا دو ماشین با چانه زدن گلی بخرند و دست مالی بر روی شیشه ماشینی کشیده شود، گاهی این کودکان متکدی و دست فروش را روی پل عابر پیاده، کنار پیاده رو یا سایر مکان های پر رفت وآمد به گونه های متفاوت می بینیم. کریمی با اشاره به اینکه این عارضه منحصر به کشور ما نیست، عنوان کرد: این پدیده شوم در کوچه های غبارآلود افغانستان تا ...
روایت حجت الاسلام واعظی از تنش در شورای عالی انقلاب فرهنگی، تندروی تاجزاده و حوزه انقلابی
که اگر طلبه ازدواج کند و تشکیل زندگی داد احساس می کند از کاخ وارد زندان شده است. *الان در حوزه های علمیه متوسطی که شهریه دریافت می کنند، چه میزان است؟ زیر یک میلیون تومان، خیلی زیاد است. *گفته بودید امروز بعد از نزدیک به 40 سال که از انقلاب می گذرد، گفتمان انقلاب اسلامی در معرض کم فروغی است. به چه علت می فرمایید؟ ببینید، گفتمان انقلاب اسلامی یک درون مایه ...
ادعای عجیب درباره نوزادی که گم شد
مدعی است به عقد موقت او درآمده است. با حضور مأموران در محل و دریافت حکم ورود به منزل از سوی مقام قضایی میترا بازداشت شد.وی در بازجویی ها گفت: وقتی با بچه هایم قهر کردم و از خانه ام بیرون آمدم با یک راننده تاکسی آشنا شدم. در طول مسیر برایش درددل کردم و گفتم بچه هایم اذیتم می کنند او هم مرا به خانه اش برد و بعد هم به عقد موقت او درآمدم. اما من باردار شدم و همان طور که سال ها آرزویش را داشتم ...
به این میگن دختر خوب!
...، گروه خبر : یکی از بهترین و مهم ترین روابطی که در این دنیا وجود دارد، رابطه میان مادر و دختر است. مادر و دختر می توانند بهترین دوست یکدیگر باشند و عاشقانه یکدیگر را دوست بدارند. اما گفتنی است که به انجام رساندن این کار به وقت زیادی نیاز دارد تا بتوانید یک رابطه خوب و درست را در میان خودتان برقرار کنید. مادر کسی است که امر پرورش فرزندان را در دوران حمل و پس از آن بر ...
روایت تلخ دروازه بان لبنانی ذوب آهن از فاجعه بیروت
انفجار مهیب برای اولین مرتبه مطلع شده است. او در واکنش به این سوال بیان کرد: من شب این ویدئو رو دیدم. من در تمرین بودم. وقتی تمرینم تمام شد، دیدم که همسرم این ویدئو را برای من ارسال کرده است. وقتی ویدئو را دیدم، شوکه شدم و قلبم شکست. باورم نمی شد چیز هایی که داشتم می دیدم را، چرا که انفجار باورنکردنی. نمی توانستم حسم را توصیف کنم. حس دیوانه کننده ای بود و من واقعا خیلی ناراحت شدم. همه چیز ...
اگرکودک رابطه جنسی والدین رادید چه کنیم؟
و اشتیاق شما این فکر است که تصور کنید با وجود بچه ها در خانه دیگر نمی توانید رابطه زناشویی در حضور فرزندتان داشته باشید، زیرا ممکن است بچه ها شما را ببینند یا صدایتان را بشنوند که باعث وحشت آنها و خجالت شما بشود. اما با وجود این، شما هنوز هم می توانید با وجود آنها از زندگی جنسی خود در کنار همسرتان لذت ببرید. سوالات کودک درباره بچه چطوری درست می شود | کودکان زیر 5 سال ...
روزنامه نگاری، عرصه خدمت به عشق
آغاز همکاری خود با روزنامه قدس می گوید: همه روزنامه نگاران اولین روزی را که پا به دفتر روزنامه گذاشتند به یاد دارند. حتی آن ها که سال ها از خدمتشان می گذرد و چند صباحی دیگر به جرگه بازنشستگان می پیوندند یا افرادی همانند من که طعم بازنشستگی و دوری از فضای کار را چشیده ایم. سال 1371 روزنامه قدس به عنوان یک نشریه نوپا و تازه تأسیس در حال تکمیل کردن کادر تحریریه و خبرنگاری خود بود، من نیز بعد از تجربه ...
روزی در روزگار غریب خبرنگار
مرور کردم، وای خدای من دخترم، دختر کوچولوی خواهرم، پدرم که بیمار است، همسرم و همکارانم همه و همه که در این چند روز کنارشان بوده ام، چه کار باید می کردم؟با یک خداحافظی نصفه و نیمه گوشی را قطع کردم و سریع آماده رفتن به بیمارستان شدم، با نزدیک شدن به بیمارستان علی اصغر هر لحظه تپش های قلبم بیشتر میشد. او گفت: برایم عجیب بود چرا روزی که با همکارانم برای تهیه خبر به این بیمارستان آمدم دلهره ...