سایر منابع:
سایر خبرها
راجع به چنین فاجعه ای است؛ درباره ی پدری که شغل خود را از دست می دهد و آن بحران مالی که به زودی خانواده را به فروپاشی می رساند. ترس گره خورده به بسیاری از دردها در زندگی واقعی مربوط به انتظار کشیدن برای آن ها است. وقتی سونامی ناگهان در عرض یک شب خانه را ویران کند، همه از وحشت شوکه خواهند شد. اما وقتی هر روز ارتفاع آب مقداری بالاتر بیاید و انسان بفهمد که قطعا بالاخره خفه می شود، اوضاع می ...
... این مدیر دوبلاژ پیشکسوت در ادامه تصریح می کند: واقعا هم نمی شود کار نکرد و در خانه ماند. خود من با وجود آنکه مدت هاست سرکار نمی روم و سال گذشته با وجودی که از این حرفه کناره گیری کردم اما در هفت هشت فیلم صحبت کردم؛ البته تمام این آثار را در منزل شخصی خودم صدا گرفتم. در منزل دستگاه ضبط پیشرفته دارم که می تواند در استودیو قابل استفاده باشد. یک فیلم سینمایی با عنوان نخستین وعده دیدار اوایل امسال ...
این صداها زیاد شنیده بودم؛ من کودکی ام با انقلاب گذشته بود (و نوجوانی و جوانی ام انگار قرار بود با جنگ رقم بخورد...) صدای انفجار بود! راستش از سال قبلش که امام خمینی (ره) گفته بود 20 میلیون جمعیت داریم و باید 20 میلیون بسیجی داشته باشیم، با خواهرم در دفتر سپاه منطقه 9 خیابان بهشت در دوره های مختلف آموزشی شرکت کرده بودیم. عضو حزب جمهوری اسلامی هم شده بودیم. در جلسات سپاه به هرکدام مان ...
...، 1353، تهران. در حالی در سال های اوج خفقان 1353 به چاپ رسید که سال ها بود، نام بردن از دکتر محمدمصدق و وقایع سی تیرماه سال 1331، کاملاً ممنوع بود، و چاپ این کتاب در آن شرایط، فرصت مغتنمی بود، تا یادآور چگونگی ملی شدن صنعت نفت کشورمان باشد. مجموعه چهارجلدی خواب آشفته نفت استاد محمدعلی موحد، پشت پرده کودتا، نوشته علی رهنما، مصدق، نفت، ناسیونالیسم ایرانی، نوشته جیمز بیل، و ویلیام ...
8 ساله نشان دهند. بلوار قدس صبح روز 31 شهریور صبح روز 31 شهریور سال 1397 برای آنکه بتوانم تصاویری از رژه نیرو های مسلح تهیه کنم، تصمیم گرفتم به میدان قدس بروم؛ ساعت 6 و نیم صبح از خواب بیدار شدم و بعد از صرف صبحانه؛ لباس ها را پوشیده و حدود ساعت 7 از خانه بیرون رفتم. در راه و هنگام عبور از خیابان ناگهان برای لحظه ای حواسم پرت مراسم امروز شد و نزدیک بود با یک خودرو ...
مالک فرزندان شان باشند. آنچه در این کشور کوچک قطبی می گذرد داستان یک کودک ربایی دولتی است که زندگی هزاران خانواده دانمارکی و مهاجرانی که بهشت گمشده خود را در این سرزمین یافته اند، تلخ و تاریک کرده است. حمیده سلامتی، مادر33 ساله مشهدی که شش سال پیش ازدواجش با اسماعیل حیدری، یک افغانستانی الاصل بزرگ شده در ایران، او را به عنوان مهاجر به دانمارک کشانده، یک شاهد عینی است از آنچه در این کشور ...