سایر منابع:
سایر خبرها
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ باید رفت به شهر قم. دیشب بی خوابی سرم زد. نصف شب باد مغربی برخاست، بسیار بسیار شدید طوفان کرد؛ ابر شد، باران آمد، برف آمد. بعد هوا صاف شد، اما باد شدید شد، جمیع تجیرها افتادند، چادرهای اندرون [و] مردم همه خراب شد. الی صبح خوابم نبرد و بسیار سرد شد. صبح با کسالت هرچه تمام تر از خواب برخاستم. مردانه رفتیم حمام – به طور لخت ...
مانده است بعد هم روشن است که مردم به حکم فطرت میگویند اینها نمیتوانند از جای خودشان بجنبند و همین اندیشه سبب متذکر شدن و بخود [صفحه: 8] آمدن آنها میشود وقتیکه مردم برگشتند و وضع را آنچنان دیدند خشمگین و عصبانی به جستجوی عامل قضیه برخاستند ضمن پرس و جو یادشان افتاد که جوانی در این شهر هست که مخالف با این کارهاست این بود که رفتند بسراغ ابراهیم ابراهیم (ع) خطاب بانها گفت شما چرا مرا ...
ایران شدیم از ترمینال سوار اتوبوس شدیم و جمعه شب گذشته به اهواز رسیدیم، همان موقع پدر سجاد پیشنهاد داد غزل را به مأمور پلیس تحویل دهیم اما من گفتم مادرش او را ببیند. پس از آن فکر کردم که با کمک غزل شکایت قبلی را پیگیری کنیم تا بتوانیم باند خرید و فروش دختران در اهواز را به پلیس معرفی کنیم. صبح شنبه من از خانه بیرون رفتم و پدر سجاد به خانه ما آمد و از غزل خواسته بود تا به همراه او به کلانتری بروند که ...
.... بعد از رفتن من، پدر سجاد با عجله به خانه ما آمده و از غزل خواسته سوار ماشین شود تا به کلانتری بروند، اما در میانه راه سجاد و برادرش جلوی ماشین را گرفته و آن اتفاق افتاده است. اخاذی166میلیونی در این مدت پدر غزل و سجاد برای بازگرداندن غزل تلاش زیادی انجام دادند و پول زیادی خرج کردند. آنها حتی حاضر شدند برای برگشتن غزل به خانه 166میلیون تومان به حساب مرد سوری تبار واریز کنند ...
.... ایده ساخت آدم آهنی با ضایعات خودرو بعد از دیدن این فیلم در ذهن فرهاد شکل گرفت: علاقه به این فیلم و آدم آهنی ها باعث شد به سمت ساخت آدم آهنی بروم. بارها این فیلم را دیدم. در سفری که به مالزی داشتم آنجا آدم آهنی دیدم که در ساخت آن از ضایعات خودرو استفاده شده بود. تصمیم گرفتم من هم بسازم. در کارگاه مشغول کار شدم و هر روز با وانتی که دارم به مغازه اوراقچی های شهر می رفتم و ضایعات خودرو می خریدم ...
دولت متعلق به دولت بود. این مساله را می توان از فرمان ناصرالدین شاه استنباط کرد. وی گفته است: جنگل، عموما مال دولت است و مداخله در آن، باید به حکم دولت باشد. دولت، دست کم تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی / سیزدهم هجری و تا سال 1279ق./ 1893م. فروش جنگل را ممنوع کرده بود. از تاریخ مذکور به بعد به ویژه با گشایش راه شمال در زمان ناصرالدین شاه (1296-1313 ق./ 1867-1895م.) و حضور و فعالیت برخی ...