سایر منابع:
سایر خبرها
... آقانوید قول داد هر وقت می خواست شهید بشود، زودتر به من بگوید. حتی زمانی که سوریه بود هم در اواخر، دو بار به من گفت که می خواهم یک چیزی به تو بگویم اما نمی دانم چگونه بگویم. آقانوید خیلی اهل استخاره بود. فکر می کنم می خواسته خبر شهادتش را بگوید اما دوباری که در تلگرام با هم صحبت می کردیم، بی خیال شد و چیزی نگفت. احتمال می دهم که استخاره کرده و خوب نیامده که بخواهد به من بگوید و الا به ...
درخشانی داشت؟ مرد شامی با خشونت و جسارت گفت:: خداوند تو را همنشین پدرت گرداند، چون پدرت کافر بود و تو نیز همانند او کافر هستی و دین نداری. در این لحظه، یکی از همراهان حضرت سیلی محکمی به صورت مرد شامی زد و او را نقش بر زمین ساخت امام حسن علیه السلام فورا عبای خود را روی مرد شامی انداخت و از او حمایت نمود؛ و سپس به همراهان خود فرمود: شما از طرف من مرخّص هستید، بروید در مسجد نماز ...
از طرف من راحت شده دیگر زنگ نمی زند و منتظر تماسش در هفته ی بعد بودم که در 9 شهریور 95 پرواز کرد و برای همیشه آسمانی شد. شرح شهادت : روز سه شنبه 9 شهریور 1395، با گروهش به تل ناصریه در استان حماه سوریه می رود. بعد از خواندن نماز مغرب و عشا، در محاصره ی گروه جیش العزه افتاده و در زیر بارانی از گلوله و آتش، ناگهان مورد اصابت تیر مستقیم به پهلوی چپ قرار گرفته و به درجه ی رفیع ...
دوباره به گریه می افتد. سر وصدای مردی بلند می شود: عکس نگیرید! من اومدم یه سری بزنم و برم، چرا عکس می گیرید؟! زن جوان و درشت اندام دیگری با پای شکسته نشسته، اما مشغول کشیدن مواد نیست و فقط تخمه می خورد و ما را تماشا می کند. اسمش لیلا است. _می پرسم اینجا چه می کنی؟ _جواب می دهد: زندان که بودم خونه را از دست دادن و مجبور شدن بیان این محله. _ چرا ...
با این مسئله طرح کاد پایان یافت و رشته کارودانش در دبیرستان ها فعال شد. به دنبال آن، یکی از دبیرستان های اصفهان را به آشپزخانه مدرن و بزرگی مجهز کردند و قرار شد دخترها دو واحد درسی آموزش آشپزی ببینند و من به عنوان مربی آشپزی کار را شروع کردم. فعالیت من در زمینه آموزش آشپزی به اندازه ای چشمگیر شده بود که در شهرهای دیگر نیز مطرح شد تا آنکه یک روز مسئولان آموزش و پرورش اصفهان به مدیران دبیرستان گفتند ...
خانه مان است، نمی توانم که ساعت به ساعت، ماه به ماه جابجا بشوم، نه خودم می توانم خانه ام را عوض کنم، نه به آن ها می توانم بگویم خانه ات را بفروش برو و لذا حدیث داریم کمرشکن است. (الخصال، ج 1، ص 206) حتّی در دعاها، به خصوص دعای سمات داریم که خدایا از چندتا چیز به تو پناه می برم، و جارِ سَوء ، یعنی همسایه بد. یک روز پیغمبر فرمود: الا أخبرکم بشرارکم؟ ، بگویم بدترین شما چه کسی هستید؟ گفتند ...