خواسته های بی شرمانه مرد جوان از همسرش/ غیرت هم خوب چیزی است!
سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی پدر و مادر دعوا می کنند چه کنیم؟ وظیفه فرزندان چیست؟
وقتی پدر و مادرتان دعوا می کنند شما باید چه کاری انجام دهید؟ مسلما شما در ابتدا باید از خود محافظت کنید و سپس برای پایان دادن به دعوای والدین در صورت نیاز قدم بردارید. به یاد داشته باشید که دعوای پدر و مادر تقصیر شما نیست و نباید خودتان را سرزنش کنید. مشاوران مرکز مشاوره خانواده آویژه به بررسی وظیفه فرزندان هنگام دعوای پدر و مادر و راهکارهایی برای محافظت از خود و مقابله با دعواهای زیاد ...
رابطه سیاه نوعروس با برادر داماد/جریان چه بود؟
در یک خانواده متوسط بزرگ شده و پس از دیپلم گرفتن به دلیل قبول نشدن در کنکور و چند سالی در پشت کنکور ماندن، سرانجام با فرشید که او نیز مانند خودم از جامعه ای نه چندان مرفه بود، برخلاف میل باطنیم به دلیل اصرارهای مکرر پدرم و مادرم مبنی بر همان طرز فکر همیشگی که دختر باید زود ازدواج کند وگرنه باید ترشیش را گرفت، ازدواج کرده و وارد دنیای ناخواسته ای شدم که چندان میل وارد شدن به آن را نداشتم. ...
علمدار کربلا به دنبال مصطفی آمد/ از بند آمدن زبان عروس خانم در جلسه خواستگاری تا پنهان کردن اعلامیه ها ...
تا پاک کنم و زن عمویم وسایلی مانند آب، سمنو و سنجد آورد و در سینی گذاشت و لباسی از زندایی ام برایم آوردند تا بپوشم البته که زندایی ام چاق و من لاغر بودم و در نهایت لباس زندایی ام را با چادر سفید خاله ام پوشیدم؛ آن روز سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه بود و همسرم به مادرش گفته بود کاری کنید تا همین روز عقد کنیم و رابطی که بین 2 خانواده بود پیش پدرم آمد و در نهایت قبول کردند. زمانی که می ...
روایتی خواندنی از روزهای جنگ، ازدواج و همه گیری | پرستار عملیات بیت المقدس در صف اول اردوی جهادی
حوزه کنار می کشند. در سرما و گرما، شب و روز باید بروی سر شیفت. بارها همسر و دخترانم در خانه مریض احوال بودند، اما من مجبور می شدم آنها را به یکی از نزدیکانم بسپارم و در بیمارستان بالای سر بیماران دیگر باشم. همه پرستارها این سختی ها را گذرانده اند، اما عشق و علاقه است که قرص و محکم پای این انتخاب نگهت می دارد. تقدیرنامه ای از مرکز پزشکی، آموزشی و درمانی امام حسین(ع) نشانمان می دهد: سال84 ...
وقتی بازنشستگی دوران شکوفایی می شود
درونی تان را در این سطح حفظ کنید؟ من فکر می کنم، همسر خوب! همسرم که در کارهایم هم خیلی مشوق من است. چه خوب! البته حتماً در کودکی تان هم عواملی وجود داشته اند. کمی از کودکی تان بگویید. من سال 1325در اصفهان متولد شدم. ولی اصالتاً بختیاری هستم. مدرسه ستاره صبح می رفتم که فرانسوی ها تأسیس کرده بودند و در سید علی خان بود. وای چه مدرسه ای بود! بعد تابستان که می شد، پدرم ...
قصه خداحافظی/ بزرگان فوتبال کی و چطور با آن خداحافظی کردند؟
به دنبال چیزی غیر از فوتبال خواهند رفت، اما این طور نشد. دو پسر بزرگترم حالا هر روز تمرین می کنند. آنها از سن 8 تا 10 سالگی یکسره فوتبال بازی کرده اند و این تمام کاری است که آنها می خواهند انجام دهند. اما مهم تر از همه چیز، آنها بچه های خوبی هستند. این [فشار ناشی از داشتن چنین پدر مشهور] برای آنها سخت بوده است، هرچند به مرور زمان کمی اوضاع بهتر شده است. اما نام خانوادگی من همیشه با ...
خیانت داماد پلید به زنش/ پای خواهر همسرش در میان بود!
.... از سوی دیگر من در محیط دانشگاه با پسری به نام عیسی آشنا شدم که خیلی باهوش به نظر می رسید. با آن که در جریان ازدواج ناموفق من قرار داشت ولی باز هم پیشنهاد ازدواج به من داد. او که مدعی بود اوضاع مالی بسیار خوبی دارد آن قدر با لبخند و خنده های بلند مرا تحت تاثیر قرار داد که شیفته خوش اخلاقی هایش شدم. عیسی معتقد بود در تجارت تخصص و تبحر خاصی دارد و از سوی شرکت های بزرگ و ...
این 8 کودک ایرانی برای همیشه گمشده اند ؟! + عکس های شان را ببینید به حال پدر و مادرشان گریه می کنید
...: من از شوهرم جدا شدم و سرپرستی تنها فرزندم را به عهده داشتم. برای تامین مخارج زندگی خودم و پسرم چاره ای جز کارکردن نداشتم و برای همین در ایستگاه متروی شهرری شروع به دستفروشی کردم. روز حادثه مشغول کار بودم که دو زن با یک لیوان چای به من نزدیک شدند. ماهور در آغوشم بود که یکی از زنان لیوان چای را به من داد و من هم نوشیدم و بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه ربودن کودکم توسط آن دو زن شدم. حدود یک سال ...
سلطان گواهینامه ایران کیست؟
.... پدرم راننده جرثقیل بود و به همین سبب همیشه در پارکینگ خانه مان کلی ابزار مکانیکی پیدا می شد؛ ابزارهایی که تعدادشان را شاید فقط یک مکانیک حرفه ای باید داشت. زمانی که پدرم با آنها کار می کرد من هم مشتاقانه نگاه می کردم. به تدریج با کارکرد بسیاری از آنها آشنا شدم. حتی به سنین نوجوانی که رسیدم گوشه ای از آن پارکینگ برای خودم یک مکانیکی کوچک راه انداختم که در آن، همه چیز از تلفن خانه تا دوچرخه ...
پیگیری اخبار با رادیوی دزدی در اردوگاه موصل
سپاه منتقل شدم. خدا دو پسر به من عطا کرد. تصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدهم و سال 76 دیپلم گرفتم و بعد در دانشگاه سراسری هنر در شهرهای دیگر قبول شدم و نرفتم اما در سال 80 در دانشگاه آزاد مشهد رشته حقوق قضایی قبول شدم و در 83 بازنشسته شدم که پس از بازنشستگی از دانشگاه دانش آموخته شدم. به دلیل تسلطم به زبان عربی با سازمان حج و زیارت همکاری ام را آغاز کردم و تا 94 ادامه داشت سپس تعطیل شد .اکنون با عتبات عالیات همکاری می کنم و مسئول ستاد کربلا و نجف هستم . خبرنگار: سرو یزدی ...
دستگیری از داخل حمام
مرد 40 ساله ای درباره گذشته خود گفت: من در یک خانواده هفت نفره به دنیا آمدم و پدرم یک کارگر ساده بود. بعد از آن که تا مقطع دیپلم درس خواندم دیگر به تحصیل ادامه ندادم و وارد بازار کار شدم. شغلم آزاد بود و به طور سنتی با همسرم ازدواج کردم. در حالی که یک فرزند خردسال دارم، اما هیچ گاه به دنبال مصرف مواد مخدر نرفتم و اعتیاد ندارم ولی مدتی در زندان به جرم جعل و کلاهبرداری تحمل حبس کردم . تا ...